مردمان وطن ما، این مردمان صبور و آرام، همواره قلبهایی گشاده و نگاهی مهربان به ملتهای دیگر داشتهاند. در روزگاری نهچندان دور، ایرانیان، فارغ از هیاهو و سیاست، مهر خویش را نثار مردمان آمریکا و اسرائیل میکردند؛ دلی لبریز از امید و همدلی، و چشمانی دوخته به افق صلح و دوستی. آرزوی دیرینشان این بود که شمشیرها به نیام روند، ستیزها فروکش کنند و روزگار به مردمی بازگردد که همواره سزاوار آزادی و آرامش بودهاند.
Saturday, Jun 21, 2025
صفحه نخست » دگردیسی یک دوستی: نگاهی به سایههای گفتاری نابخردانه! م بهمنی
اما افسوس، در کشاکش این امید، کلماتی خام و نسنجیده همچون بادهای تند از فراسوی اقیانوس وزیدن گرفتند و همچون ابرهای تیره بر آسمان پیوندها سایه افکندند. سخنانی چون فراخوان خام دُنالد ترامپ به ترک دیار تهران، شهری ده میلیونی که قلب میلیونها انسان بهتپش میآورد، چون تیر نادانی به ژرفای امید نشست. او نپرسید مردمان این کلانشهر پرشور به کدامین سو بگریزند؟ ندانست سخنش، نه بارقهای از خرد، بلکه موجی از دلهره خواهد افروخت.
و مردم، نخست گمان کردند شاید خبری شگرف در راه است؛ اما بهزودی دریافتند این نیز همچون اظهارات پیشین، بادی گذراست، همچون نغمهای خاموش در دل شب، همچون نجوایی تهی از اندیشه، چون دیگر سخنان شتابزدهٔ او دربارهٔ غزه، گرینلند، کانادا و خلیج مکزیک.
و شگفت آنکه این کلامهای خام، ندانسته و ناخواسته، دستان حاکمانی را گرمتر فشرد که مردم ایران همواره در پی گسستن بند و زنجیرشان بودهاند. اینگونه است که بذر دوستی، بهجای بالیدن، به خاک بدگمانی میافتد و مهر دیرین، آرامآرام به تردید و تلخی دگرگون میشود.
آری، این رفتارها نهتنها مردمان اسرائیل و ایران را از هم دورتر میکند، بلکه دلسردی را چون ابری سنگین بر چهرهٔ کسانی میگستراند که دموکراسی و آزادی را پرچم خویش میدانند. و اینگونه، چشمههای زلال دوستی به گِل مینشینند و نغمههای همدلی، خاموشتر از پیش میشوند، چنانکه انگار در ژرفای زمان، دلدادگان مهر و صلح گم گشتهاند.