Tuesday, Jun 24, 2025

صفحه نخست » چرا بطور روشن از شاهزاده رضا پهلوی حمایت می کنم، ابوالفضل محققی

Abolfasl_Mohagheghi_4.jpgجنگی سرنوشت ساز در کشورمان ایران جریان دارد. جنگ بین جمهوری اسلامی واسرائیل .در نوشته قبلی نوشتم این جنگ جنگ مردم ایران با اسرائیل نیست. جنگی است که حکومتی بیگانه با منافع ملی ایران ،بیگانه با خواست ونیاز مردم ایران ،بیگانه با تاریخ وهنر ایران ،بیگانه با فرهیختگان ، اندیشمندان ،روشنفکران ایران ونهایت بیگانه با نسل جدید ایران بر مردم تحمیل کرده است.

درهیاهوی این جنگ وامیدوار به سرنگونی حکومت اسلامی ، ملتی ،نسلی در جستجوی یک زندگی آرام ،شادمانه وصلح آمیز است که جهان را از دریچه گشوده شده بسوی آینده می بیند و می خواهد آینده ای زیبا ،امید آفرین که شعارش "زن ،زندگی وآزادیست" داشته باشد.

اما دریغ ودرد که تمامی این عناصرو خواست های ملت بیگانه بامبانی عقیدتی جمهوری اسلامی و تفکرحاکم متوهم "خامنه ای" است.

حاکمی که خود را نماینده خدا می داند که وظیفه نابودی اسرائیل را برعهده دارد. کشوری که باید تا بیست وپنج سال محو ونابود شود.

این جنگ برای اسرائیل دفاع از بقای خویش است که چهل سال است با وجود دوری مسافت از ایران .از طریق نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی به اشکال مختلف مورد هجوم قرار گرفته است. امروز روز تسویه حساب اسرائیل است با این حکومت.اما نه با مردم صلح خواه ایران ،مردمی که میخواهند با همه در صلح ودوستی زندگی و همسایگی کنند.

این تمامی داستان نیست .مهمترین سوال این است که آیا در این جنگ باید بعنوان دفاع از کشوری که مورد تهاجم قرار گرفته پشت سر حکومت اسلامی ایستاد ودفاع کرد؟ یا این که از فرصت بدست آمده حداکثر استفاده را کرد واز سقوط این حکومت ضد منافع ملی بهره مند گردید ؟

نگاهی منطقی به صحنه جنگ بخوبی نشان میدهد که مردم نقشی در این جنگ ندارند.حتی خود نیرو های نظام نیز هیچ نقشی ایفا نمی کنند .جنگی است موشکی با توانمندی اسرائیل.که با چشم اندازدر پییش رو تا تسلیم کامل جمهوری اسلامی ادامه خواهد یافت.

باز سوال اساسی این است که تسلیم جمهوری اسلامی بمثابه پیروزی ملت است ؟ یعنی فردای این تسلیم ملت شاهد فرو ریزی نظام وشکل گیری یک حکومت مردمی خواهدبود؟

یا این که شاهد باز بر آمد های اعتراضی مردم در برابر رژیم زخمی که تسلیم شده اما تنها نیروی متشکل مسلح در برابر مردم است و می تواند مردم بی سری که فاقد یک رهبری مشخص و تاثیر گذار بهره مند از حمایت خارجی است را بخاک خون بکشد و جنبش پراکنده مردمی را تار ومار کند ؟

براستی آیا جا ندارد که این اپوزیسیون حراف که چهل سال است هنوز در بند جراحی وتشریح رژیم پهلویست و هنوز نتوانسته قبول کند که واقعا یک دوران پر جنب جوش که ثروت های طبیعی این سرزمین و ذهنیت های خلاق وجوان که تازه داشتند از اعماق جامعه عقب مانده بالا می آمدند وشکوفا می شدند را انقلاب بس عقب مانده اسلامی بباد فنا داد؟ با این سرزمین وباشندگان آن ،آن کرد که هنوزگیج از ضربت مهلک حکومت اسلامی خمینی که بر بستر مذهب ،سنت ،عقب ماندگی مردم بود بخود نیامده اند.که دراین میان حدیث گیجی اپوزیسیون حدیث بس غمباری است که تا امروز تداوم یافته است من قصد پرداختن به چرائی آن را ندارم.

اما یک چیز را نیک می دانم که زمان فرصت طلائی در اختیار مردم و اپوزیسیون نهاده که گریبان خود از دست رژیمی که زیر فشار امریکا واسرائیل ودر تقابل ّبا آن ها ناگزیرا گریبان مردم شل کرده رها کند. اگر چنانچه سرنگون نشد حداقل برای مدتی دست از گریبان مردم بردارد."همان فرصت طلائی"

باید پرسید این اپوزیسیون برای چنین زمانی چه تدارک دیده؟ وچگونه می خواهد نقشی به فرا خور ایفا کند ؟ باید پرسید راه کارتان برای تشکیل یک ائتلاف ملی نه در نوشته و مصاحبه و شعار بل در عمل و این که حضورتان دیده شود ،مردم در آن توانائی ِیک اپوزیسیون مطرح برای رهبری و سازماندهی ببیند چه بوده وحال در کجای کار قرار دارید؟

سوال می کنم ! دقیقا بدون اما واگر بگوئید چه میزان مورد وثوق مردمید؟ نه! کمتر از وثوق! چه مقدار در معادلات روزانه مردم برای حضور در رهبری بخشی از جامعه نقش دارید؟

بیائید روراست با خود باشیم واز خود بپرسیم در این روز های سرنوشت ساز که زمان با سرعت باد می گذرد ولزوم یک اپوزیسیون وچهره شناخته شده برای مردم از نان شب مهم تر است. ما کجا ایستاده ایم ؟

خیال خود جای واقعیت نگذاریم وتلاش نکنیم کسانی که از نظر ما مهم هستند را معادل همان اندازه مهم بودن در ذهن مردم بگذاریم .متاسفانه در این چهل سال کاری نکردیم که این ذهنیت درمردم شکل بگیرد . خود بهتر می دانیم .

آنچه که امروز از نظر مردم ایران نه تمامی آنها شکل گرفته پیش آمدن ذهنیت غایئب آن هاست با تصویری از رفاه ،آزادی های اجتماعی و بگو بخند مردم ،نزدیکی ها ووودر دوران پهلوی که آرزوی تکرار آن دارند.

مقایسه ای که برای جریان های سیاسی بدان گونه عینی وقابل درک نیست چرا که هنوز می خواهند برای مردم دلایل تئوریک و سیاسی انقلاب پنجاه هفت را توضیح دهند .

تلاشی روشنفکرانه حتی مبهم در ذهنیت خود آن هاست.که چهل سال است در لابیرنت های ذهن خود می چرخند ونتیجه روشن وقابل توضیح ودفاعی عرضه نکرده اند.

مردم یک فرد ، یک جریان شسته ورفته ای می خواهند که لااقل از حمایت بخشی از جامعه بر خوردار باشد . از یک وجه بین المللی قابل پذیرش وشناخته شده که اگر مورد حمایت باشد چه بهتر ! فردی که قادر به دیدار گفتگو ،کنفرانس ،طرح مسائل مردم وجلب حمایت آنها باشد. چنین فردی را نافع در مسائل وحل مشکلات خودو جامعه می دانند.از این رو بدون دسته بندی های مرسوم وعادتی احزاب وگروه ها براساس درک ودیده خود و قدرت آن فرد و جریان از او حمایت می کنند.

آنها گیر های سه پیچ این جریان های سیاسی درانتخاب وحمایت از شخص شاهزاده رضا پهلوی را ندارند.آن چه که من از داخل می شنوم انتظار مردم از شکل گیری یک نیروئی هست که چهره شاخص آن شخص رضا پهلوی است. تنها آلترناتیو با دامنه حمایتی گسترده اجتماعی. آنها نه مشگلی با نام او ونه همسراو،ونه با پدر بزرگ او و پدراو ندارند. بلعکس شعار میدهند "رضا شاه روحت شاد". آن ها از قماش افراطیون هوادار او در خارج نیستند که متاسفانه نقشی تخریب گر در رابطه با دیگر جریان ها که آن ها هم از این قبیل فلانژ ها کم ندارند بازی می کنند.خوشبختانه مورد مصرف آن ها در خارج است.

مردم در داخل کشور خواهان این هستند که طیف وسیع مهاجران ایرانی که قلبشان در این روز ها بمهر وطن وخبر سلامتی بستگانشان در طپش است.بعنوان یک نیروی تاثیر گذار در صحنه جهانی در حمایت از شاهزاده رضا پهلوی در صحنه ظاهر شوندونقش تاریخی خود را ایفا کنند .

امید بخشیدن به نیرو های درون کشور که با صدها رشته به مهاجران خارج از کشور بسته اند وتاثیر می گیرند. .نیروئی که در جریان جنبش مهسا آن چنان عظمت ویک پارچگی را بنمایش نهاد.

از این روست که امروز هر فرد ویا نیروی سیاسی که به مبارزه برای شکل گیری یک مرکزیت قوی وتاثیر گذار که مردم چهره اصلی آن را بشناسند فکر می کنند.بایستی که تلاش خود را معطوف به تقویت وشکل گیری اپوزیسیونی با محوریت شاهزاده رضا پهلوی بنمایند.امروز ساختن هرخطی که حتی اگر هزار امضا در پای بیانیه خود داشته باشد قادر به شکل دادن یک اپوزیسیون جدید سرزمینی و مردمی نیست .از نظرمن بزرکترین وظیفه هرکسی با هر عقیده ای با حفظ نظر خود حمایت از شخص شاهزاده رضا پهلویست با چهره روشن درجهت یاری رساندن به تجمیع تمامی نیرو های مخالف نظام وشکل دادن بیک نقطه مرکزی تاثیر گذار که مردم در سیمای آن رهبری شاهزاده رضا پهلوی حمایت شده توسط بخش مهم ازنیروی های داخل وخارج را ببینند!

هر گونه یاری رساندن به شکل گیری یک جریان فرا گیر ومتحد که بتواند نمایش قدرتی در خور سرزمینی به عظمت ایران را سازماندهی کند. نقشی ستایش انگیز ومسئولانه را بنمایش بگذارد که در سخت ترین روزهای مردم به بقای این سرزمین و نشستن در جایگاهی که شاسته آن است. پاسخی است درست در جهت تاریخ . پاسخی که از اضطراب و نا امیدی مردم در این سخت ترین روزهای تاریخ میکاهد ومرهمی بر دل داغدیده این مردم مینهد.راه سومی نیست!



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy