احسان نگارچی
امروز در دو نوشتهی جداگانه، دو عزیز زندانی، تاجزاده و قدیانی، پرده از حقایقی برداشتند که سالها در تاریکی تعصب پنهان بود و این همان نکتههاییست که بارها گفتهایم و گفته اند، اما شنیدن آن از زبان آنان طنین دیگری دارد. تاجزاده امروز به روشنی گفته که آمریکاستیزی ضرورتی ندارد.
دشمنی کور با جهان همانند چاهیست که خود کندهایم و در آن افتادهایم. او دریافته است که ستیز کور با غرب گرهی از کار این ملت نگشود بلکه زنجیری تازه بر دست و پایش بست. قدیانی، آن پیر آزاده، بیپروا گفته آتش «جنگ دوازدهروزه» را جمهوری اسلامی افروخت نه اسرائیل. این سخن چون سنگیست که بر شیشه دروغها میخورد و حقیقت را مینمایاند. کار این دو شجاعانه و خردمندانه بود و بیهوده نیست که خشم حاکمان را برانگیختهاند، حاکمانی که از آینهی حقیقت هراس دارند،چون زشتند .
امیدواریم دیگران نیز این دو نوشته را دیده باشند و بدانند آهستهآهسته حتی اپوزیسیون آمریکاستیز هم سلاح دشمنی را زمین گذاشته و فهمیده است که دشمنی با آمریکا و وارونهنمایی جنگ دوازدهروزه، فرزند ایدئولوژی است و نه آگهی. اکنون انتظار میرود آن زندانیان عزیز یک قدم دیگر بردارند و دست دوستی به آقای پهلوی نشان دهند، دستی که پیشتر از سوی او دراز شده و نفع ملک و ملت نیز در آن است. شاهزاده رضا پهلوی همان ایرانی میهندوست و خاموشناشدنیست که بیشتر از نیمی از مردم در طوفان تاریک او را دیدهاند. او بارها گفته با جمهوری و جمهوریخواهی خصومتی ندارد و تنها از رفراندوم، مجلس مؤسسان و یکپارچگی سرزمین سخن میگوید.
با این حال، دو نکته نیز لازم است با این دو عزیز در میان گذاشته شود:
۱. بهتر نیست دیگر آقای خامنهای را خطاب قرار ندهید؟ اگر او گوش شنوایی داشت، کاظم صدیقی دوباره نماز جمعه برگزار نمیکرد، جنتی در سمتش ابقا نمیشد و مدت زندان شما هم بیشتر نمیشد. اکنون وقت آن است که مردم را صدا بزنید و آنان را به کنشگری و ارائه راهحل فراخوانید.
۲. لازم است از دل این شجاعت، نقشهای عملی بیرون بیاید. مردم امروز به جای شنیدن هشدار به حکام، به امید و طرحهای اجرایی نیاز دارند. هر کلمه و حرکت شما میتواند جرقهی حرکت جمعی باشد . به عنوان نمونه اتحاد با احزاب پادشاهی مشروطه خواه یا شخص آقای پهلوی می تواند یکی از این آغاز ها و عمل گرایی ها باشد .
این روزهای سرنوشتساز پایان قبیلهگرایی سیاسی را میطلبد. اگر دستها را در دست هم نهیم، دخالت بیگانه توهمی بیش نخواهد بود و استبداد از درون فرو میریزد. امروز هر شهادت به حقیقت و هر دستدادن از سر راستی، خنجریست بر قلب استبداد. آینده روشنتر از همیشه است ، اگر این همدلی را دریابیم و دل به آستانش بسپاریم.

سقوط یک هواپیمای مسافربری حامل حداقل ۴۶ مسافر + فیلم

موشک امنیت میآورد + کلاهکهای هستهای امنیت بیشتر