به به! واقعا به به! بالاخره بعد از مدت ها دلمردگی و افسردگی دلمان باز شد. جلسه همکاری مونیخ را می گویم که به خواست شاهزاده رضا پهلوی برگزار شده بود. عجب جلسه ی پُر و پیمانی بود.
من از بس از چیزی تعریف نکردم عمل تعریف کردن از یادم رفته! پای تلویزیون که نشسته بودم، فکر می کردم خیلی زود بی حوصله بشوم و آن را خاموش کنم و پی کارم بروم. دوستان سخنرانی ها را به صورت تکه تکه شده برای هر سخنران برایم فرستاده بودند و همین طور که آن ها را می دیدم گل از گل ام شکفت! تا رسیدم به گل سر سبد این اجلاس! مادر عصمت وطن پرست! وقتی ایشان را در حال بالا آمدن از روی پله های صحنه دیدم و سخنان اولیه جناب ایرج مصداقی را شنیدم دیگر از شدت هیجان از جا کنده شده بودم و ایستاده در مقابل تلویزیون قرار گرفته بودم. و چه سخنرانی یی ایشان کرد! و چه سخنان پر مغزی ایشان بیان کرد! می دانم دلیل زندگی او امروز فقط یک چیز است: جمهوری نکبت اسلامی ساقط بشود و مردم،،، ایران را پس بگیرند. روان عزیزان از دست رفته اش این واقعه را ببینند و به این خواست که برایش جان دادند برسند، زخم هایی که مادر عصمت از این حکومت آدمخوار خورده است در این صورت آرام خواهد گرفت.

بدری همت یار: خبری تاسف برانگیز در مورد عارف