Sunday, Jul 6, 2025

صفحه نخست » از تفرقه تا همبستگی؛ راه نجات ایران از ویرانی چهل‌وشش‌ساله، ارشان آذری

tafr.jpgچهل‌وشش سال از سقوط نظامی می‌گذرد که ایران را در مسیر پیشرفت، استقلال و اقتدار قرار داده بود. در عوض، ما امروز با کشوری روبه‌رو هستیم که به‌دست یک نظام مذهبی، فرسوده، فاسد و سرکوبگر، از درون پوسیده و از بیرون منزوی شده است. اما اگرچه آسیب‌ها عمیق‌اند، راه نجات هنوز بسته نشده -- به شرط آن‌که ما، مردم ایران، یک‌بار دیگر به خود و به همدیگر بازگردیم.

در این روزگار تلخ، بزرگ‌ترین زخم جامعه‌ی ما نه صرفاً فقر یا سرکوب، بلکه بی‌اعتمادی و تفرقه‌ی فراگیر میان آحاد ملت است. در حالی‌که کشور در حال سقوط است، بسیاری به‌جای آن‌که دست یکدیگر را بگیرند، به تخریب هم مشغولند؛ چه در میان چهره‌های سیاسی، چه در فضای مجازی، چه در جمع‌های عمومی. این دقیقاً همان چیزی‌ست که جمهوری اسلامی می‌خواهد: یک ملت پراکنده، بی‌اعتماد و در حال نزاع درونی.

اما این تفرقه، به‌راستی از ما چه ساخته؟ مگر نه این‌که ما همه - با هر عقیده، باور، قومیت یا سابقه - در نهایت سرنوشت مشترکی داریم؟ مگر نه این‌که ایران، خانه‌ی همه‌ی ماست؟ امروز اگر کسی در اپوزیسیون، به‌جای وحدت، در پی حذف و تحقیر دیگران است، باید بداند که دارد دقیقاً همان کاری را می‌کند که رژیم خواهان آن است. آینده‌سازان این کشور نه آنان‌اند که بیشتر فریاد می‌زنند، بلکه آنانی‌اند که سکوت‌شکنانه، برای اتحاد واقعی، صبورانه و صادقانه تلاش می‌کنند.

ما باید از این ذهنیت رها شویم که تنها «ما» خوبیم و دیگران یا «جاسوس‌اند» یا «خائن». این‌گونه تفکر، ما را سال‌ها عقب نگه داشته و نیروی ما را علیه خودمان به‌کار گرفته. امروز وقت آن رسیده که با نگاهی تازه، همه‌ی نیروهای دلسوز کشور - چه مذهبی، چه غیرمذهبی، چه سلطنت‌طلب، چه جمهوری‌خواه - را در کنار هم ببینیم، نه در برابر هم.

حتی آنان که امروز هنوز در بدنه‌ی نظام هستند - از کارمندان ساده گرفته تا نظامیان، قضات، مدیران، و کارگزاران - باید بدانند که این کشتی در حال غرق شدن است. این نظام، نه آینده‌ای برای ایران دارد و نه حتی برای خدمت‌گزاران خود. زمان آن رسیده که با شجاعت، از ماشین سرکوب فاصله بگیرند و به مردم بپیوندند. این مردم، اگر صداقت ببینند، اهل انتقام‌جویی نیستند؛ ایران آینده، جایی‌ست برای همه‌ی ایرانیانی که به کشورشان بازگشته‌اند - نه با شعار، که با عمل.

آری، این رژیم شاید هنوز پابرجا باشد، اما سقوط آن دیگر یک احتمال نیست، بلکه یک قطعیّت تاریخی‌ست. سؤال این است که: آیا ما - مردم، نخبگان، حتی نیروهای درون سیستم - می‌خواهیم در لحظه‌ی تاریخی این گذار، در طرف درست بایستیم یا در پشیمانی فردا دفن شویم؟

امروز زمان قهر و حذف نیست. زمان آن است که بیاموزیم چگونه گوش دهیم، چگونه بپذیریم، و چگونه با وجود اختلافات، بر سر اصول مشترک - آزادی، سکولاریسم، عدالت، و تمامیت ارضی - متحد شویم.

بیایید دست یکدیگر را بفشاریم، تخریب را کنار بگذاریم، به‌جای دشمن‌تراشی، پل بسازیم. تاریخ، ما را خواهد بخشید اگر امروز را دریابیم. ایران، هنوز زنده است - اگر ما بخواهیم.

ارشان آذری



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy