Wednesday, Jul 16, 2025

صفحه نخست » مگر اتفاقی آفتاده بود؟ گیله مرد

Gileh_Mard.jpgآنجا در میدان ماکاندو ، سربازان تظاهر کنندگان را به رگبار می بندند .
همگان همچون برگ خزان بر خاک می افتند.
مردی خود را به مردن میزند ، در میان اجساد کشتگان دراز میکشد ، تکان نمی خورد ، انگارمرده است .
سرباز ها از راه میرسند ، جسد ها را در کامیون ها می ریزند ، می برند تا سر به نیست کنند.
مرد ، در میانه راه خودش را از کامیون بیرون می اندازد .
لنگان لنگان به شهر بر میگردد .
می بیند همه فروشگاهها بازند.
خون ها را از سطح خیابان ها شسته
اند.
مردم در بارها و رستوران ها نشسته اند .
میخورند و می آشامند
می پرسد : خب، چی شد ؟
همه میگویند : مگر چیزی شده بود ؟
(صحنه ای از کتاب صد سال تنهایی)
حالا حکایت ماست .



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy