Sunday, Aug 3, 2025

صفحه نخست » پاسخ منفی اسرائیل به بختیار برای ترور خمینی؛ اشتباهی که خاورمیانه را تغییر داد

khom.jpgایران اینترنشنال - مقام‌های اطلاعاتی اسرائیل در واپسین ماه‌های حکومت شاه، با رد درخواست برای ترور روح‌الله خمینی، فرصتی تاریخی برای جلوگیری از شکل‌گیری جمهوری اسلامی ایران را از دست دادند.

شنبه ۱۱ مرداد، روزنامه جروزالم‌پست با انتشار گزارشی تحلیلی از تصمیم‌های موساد در روزهای منتهی به انقلاب ۱۳۵۷ نوشت که خودداری این سازمان از حذف رهبر وقت اپوزیسیون ایران، تبعاتی داشت که همچنان سیاست خاورمیانه را تحت‌تاثیر قرار داده است.

بر اساس این گزارش، در ژانویه ۱۹۷۹ و همزمان با خروج محمدرضا شاه پهلوی از کشور، الیعزر تساپفیر، رییس وقت دفتر موساد در تهران، در میان آشوب‌های امنیتی به ستاد مرکزی ساواک، سازمان اطلاعاتی شاه، رفت. تساپفیر در حالی در فضای متلاشی‌شده این نهاد امنیتی قدم می‌زد که در خیابان‌ها انقلابیون مسلح با کلاشینکف گشت می‌زدند و یک ژنرال وحشت‌زده به او التماس می‌کرد تا او را از کشور خارج کند.

در چنین فضایی، شاپور بختیار، نخست‌وزیر تازه منصوب شده، پیامی فوری برای موساد فرستاد: روح‌الله خمینی را در تبعیدگاهش در نزدیکی پاریس ترور کنید. این درخواست، به نوشته جروزالم‌پست، جلسه‌ای اضطراری را در تل‌آویو به ریاست اسحاق حوفی، رییس وقت موساد، رقم زد؛ جلسه‌ای که در آن سرنوشت یکی از سرنوشت‌سازترین تصمیمات تاریخ معاصر خاورمیانه رقم خورد.

یوسی آلفر، تحلیلگر ارشد ایران در موساد که در آن جلسه حضور داشت، بعدها در خاطرات خود نوشت که حوفی به دلایل اخلاقی مخالف ترور رهبران سیاسی خارجی بود. یکی دیگر از فرماندهان باسابقه موساد که سال‌ها در ایران فعالیت کرده بود نیز معتقد بود خمینی تهدیدی نیست و نظام شاهنشاهی توان مقابله با او را دارد.

اما بخش عمده‌ای از مخالفت‌ها نه بر مبنای اخلاق، بلکه بر پایه عدم قطعیت اطلاعاتی و ملاحظات دیپلماتیک بود. آلفر اذعان کرده که موساد شناخت کافی از خمینی و شبکه‌هایش نداشت و با وجود حضور هزاران اسرائیلی در ایران، اطلاعات از نیروهای اپوزیسیون ناقص بود. در همین حال، یکی از افسران ارشد واحد سزاریا، بازوی عملیات‌های ویژه موساد، به روشنی گفته بود که از منظر فنی، حذف خمینی در نزدیکی پاریس کار دشواری نبود.

با این حال، نگرانی‌های سیاسی و دیپلماتیک بر همه ملاحظات فائق آمد. تحلیل‌گران هشدار دادند که چنین اقدامی می‌تواند روابط با فرانسه را تخریب کند، باعث اعتراض جهان اسلام شود، به خمینی وجهه یک شهید ببخشد، و حتی به روابط اسرائیل با مسکو و واشینگتن آسیب بزند. نهایتا، حوفی تصمیم گرفت وارد عملیات نشوند. به گفته تساپفیر، او به بختیار پاسخ داد که اسرائیل «پلیس جهان» نیست.

دو هفته بعد، اول فوریه ۱۹۷۹، خمینی با پرواز ایر فرانس به تهران بازگشت و با استقبال میلیونی مردم روبه‌رو شد. بختیار، برای کاهش فشار، دستور انحلال ساواک را صادر کرد اما این تصمیم نیز نتوانست نظام را نجات دهد. تنها ۱۰ روز بعد، دولت بختیار سقوط کرد. ناصر مقدم، رییس وقت ساواک، اعدام شد و خود بختیار نیز سال‌ها بعد در پاریس توسط ماموران جمهوری اسلامی ترور شد.

پس از بازگشت، خمینی بی‌درنگ ایران را به جمهوری اسلامی تبدیل کرد. دشمنی علنی با آمریکا و اسرائیل را آغاز کرد، بحران گروگان‌گیری ۴۴۴ روزه را رقم زد و مسیر تقابل با غرب را تثبیت کرد. صدام حسین، رهبر وقت عراق، با تصور ضعف حاکمیت جدید، جنگ هشت‌ساله‌ای را آغاز کرد که صدها هزار کشته بر جای گذاشت.

در سال‌های بعد، صدور ایدئولوژی انقلابی ایران به منطقه آغاز شد. سفارت اسرائیل در تهران به سازمان آزادی‌بخش فلسطین به رهبری یاسر عرفات واگذار شد. اردوگاه‌های فلسطینی تحت نظارت سپاه پاسداران، محل آموزش بنیان‌گذاران حزب‌الله لبنان شدند. سپاه پاسداران، که ابتدا با هدف حفاظت از انقلاب شکل گرفته بود، به یک امپراتوری شبه‌نظامی فراملی با ده‌ها نیروی نیابتی در سراسر منطقه بدل شد.

محسن سازگارا، یکی از بنیان‌گذاران سپاه، سال‌ها بعد در گفت‌وگو با جروزالم‌پست اعتراف کرد که این نهاد به «هیولایی» تبدیل شده که در ابتدا چنین تصوری از آن نداشتند.

ایران با بهره‌گیری از گروه‌های نیابتی، راهبرد محاصره اسرائیل را دنبال کرد، درگیری‌های فرقه‌ای را در عراق، لبنان و سوریه دامن زد و نفوذ خود را در خلیج فارس و یمن گسترش داد. از بمب‌گذاری مرکز یهودیان بوئنوس‌آیرس در سال ۱۹۹۴ تا مشارکت در جنگ حماس و اسرائیل در اکتبر ۲۰۲۳، ردپای آن تصمیم سال ۱۹۷۹ همچنان در سیاست جهانی دیده می‌شود.

به گفته تحلیلگران، این اشتباه راهبردی اسرائیل ریشه در فرضیات اشتباهی داشت که تحت عنوان «دکترین حاشیه» از دهه ۵۰ میلادی بنیان‌گذاری شده بود. بر اساس این دکترین، اسرائیل تلاش می‌کرد با قدرت‌های غیرعرب منطقه مانند ایران، ترکیه و اتیوپی متحد شود و در برابر ناسیونالیسم عربی جبهه تشکیل دهد.

این اتحاد منجر به همکاری گسترده اطلاعاتی و نظامی میان تل‌آویو و تهران شد؛ از تجهیز ساواک به سیستم‌های شنود الکترونیکی گرفته تا ساخت زیرساخت‌های انرژی توسط مهندسان اسرائیلی و حتی تامین مالی نیمی از خط لوله ایلات-اشکلون توسط ایران. این نزدیکی باعث شد بسیاری از مقام‌های ارشد اسرائیلی گمان کنند ایران را به خوبی می‌شناسند.

در همین حال، موساد تهدید خمینی و نفوذ او در میان اقشار سنتی را نادیده گرفت؛ در حالی که صدها هزار نوار سخنرانی او از فرانسه به ایران قاچاق می‌شد. بختیار بعدها افشا کرد که از دولت‌های آمریکا، بریتانیا و فرانسه نیز خواسته بود در حذف خمینی اقدام کنند اما همه این درخواست‌ها رد شده بود.

در واپسین تحلیل، هنوز میان مقام‌های وقت موساد اختلاف‌نظر وجود دارد که اگر عملیات حذف خمینی انجام می‌شد، مسیر تاریخ چگونه تغییر می‌کرد. برخی معتقدند که مرگ او می‌توانست انقلاب را متوقف یا دست‌کم به مسیر میانه‌روانه‌تری سوق دهد. برخی دیگر هشدار می‌دهند که چنین اقدامی شاید خمینی را به شهید بدل می‌کرد و حتی سرعت فروپاشی نظام شاهنشاهی را افزایش می‌داد.

با این حال، به نوشته جروزالم‌پست، یک واقعیت روشن است: استقرار جمهوری اسلامی ایران نه اجتناب‌ناپذیر بود و نه حتی از سوی ناظران نزدیک پیش‌بینی شده بود.

الیعزر تساپفیر، مامور موساد در تهران، سال‌ها بعد با حسرت گفت: «اگر خمینی را حذف کرده بودیم و لو می‌رفتیم، آیا دنیا می‌فهمید ما آن‌ها را از چه چیزی نجات دادیم؟»

یوسی آلفر، تحلیلگر ارشد موساد، نیز اعتراف کرد: «با توجه به همه آسیبی که خمینی به اسرائیل، منطقه و حتی ایران زد، اگر به عقب برمی‌گشتم، مشاوره‌ام در قبال درخواست بختیار فرق می‌کرد.»



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy