ویژه خبرنامه گویا
رهبر عالیقدر و ولی فقیه، تنها یک عنوان نیست، بلکه مسئول امنیت سرزمین و حفاظت از مردم است!
قدرت، اختیار و مسئولیت
قدرت و اختیار دستور دادن، تصمیم گرفتن و انتظار اطاعت داشتن؛ یکطرف معادله و طرف دیگر، مسئولیت و الزام انجام وظائف است. شما در جایگاه رهبر عالیقدر و ولی فقیه، عرفا و شرعأ مسئول آنچه بر میهن مان گذشت، هستید.
The buck stops here!
این زبانزد: "مسئولیت همینجا تمام میشود"، یعنی کسی که در راس قرار دارد، مسئولیت نهایی را بر عهده میگیرد و سرزنش یا مسئولیت را به شخص دیگری منتقل نمیکند. آقای خامنه ای، سیاست شما شکست خورد؛ و سیستم ولایت فقیه مردود شد؛ نیاز به نگرش و برنامه دیگری است.
برخی از اشخاص و گروه ها، دنبال رفراندم هستند، رفراندم انتخاب بین دو یا چند گزینه است. با در نظر گرفتن، رفوزه شدن رهبر عالیقدر و شکست مطلق ولایت فقیه، تکلیف مشخص است:
رهبر عالیقدر، باید استعفا بدهد و ولایت فقیه کنار گذاشته شود.
کارنامه رژیم
سیاست جمهوری اسلامی، با گفتار جاهلانه آقای خمینی: " می زنم توی دهن آمریکا"، آغاز شد. سپس، شما و جاهلان دیگری که دور جاهل عظمی، جمع بودید، نه تنها با شعار مرگ آمریکا و اسرائیل، گفته او را تأئید و تکرار کردید، بل که گسترش دادید و مانند کودکی لجباز که دهن کجی میکند، پرچم های آن دو کشور را زیر پا لگد مال کردید! بنابراین، پیام حکومت تان به آمریکا و اسرائیل، این بود که سیاست جمهوری اسلامی، بر اساس احترام متقابل و همزیستی مسالمت آمیز نیست، چماقی و خصمانه است.
برای اینکه نشان بدهید تا چه اندازه سیاست تان یک بعدی و سر کش است، سفارت آمریکا را اشغال و دیپلمات های آن کشور را به گروگان گرفتید! طی 444 روز، فرصت های متعددی، برای حل مسالمت آمیز داشتید، حتی یکی دو فرصت طلائی، که میتوانست بحران را به نحو مناسب و کم ضرری بر طرف کند؛ ولی "کوته نظری و یک بعدی گری" اجازه نداد که از فرصت ها استفاده کنید. نه تنها به جهانیان نشان دادید که رژیم جمهوری اسلامی، رژیمی یاغی و تروریست است، بل که حیثیت و جایگاه جهانی، ایرانیان را نیز خدشه دار کردید.
هر جاهل کوچه بازاری میداند، زمانی که به کسی فحش بدهی، باید آماده فحش خوردن باشی؛ و زمانی که ضربه میزنی، باید آمادگی ضربه خوردن داشته باشی! ولی نشان دادید که از جاهل هم، جاهل تر و کم دان تر هستید؛ افق تان نیز مانند خرد تان محدود می باشد. در نتیجه، هم، سپرده های چند میلیارد دلاری ایران را از دست دادید، و هم، کشور را گرفتار تحریم های خانمانسوز کردید؛ ولی از ضربات دشمن، بیدار و آگاه نشدید و تغییر روش ندادید!
همزمان، در کمال جهل و کم دانی، دم از صدور انقلاب اسلامی زدید و شعار آزادسازی قدس را دادید، که نتیجه اش، 8 سال جنگ با عراق، ویرانی بخش های بزرگی از کشور، و میلیون ها کشته و مجروح و بی خانمان بود. پس از آن نیز نه تنها نیاموختید و تغییر روش ندادید، بل که یک پا فراتر گذاشتید و جنگ های فرقه ای - نیابتی را، سیاست حکومت تان کردید!
در بالا اشاره کردم به "سیاست یک بعدی"، اجازه بدین این پدیده را بازبینی و شفاف کنیم. جامعه روحانیت، به تقدیر و سرنوشت باور دارد. بنابراین به آینده نگری و برنامه ریزی، معتقد نیست و نیازی نمی بیند. زیرا معتقد هستید هر چه تقدیر و سرنوشت شما است، همان خواهد شد! در صورتی که اداره و مدیریت کشور، نیاز به دید باز، افق گسترده، و برنامه ریزی هدفمند دارد. اداره کشور، براساس باور به تقدیر و سرنوشت، نتیجه اش دقیقا همین است که ما امروز در میهن مان با آن روبرو هستیم: ورشکستگی، درماندگی، شکست و آسیب پذیری.
زمان آن فرا رسیده که دیگر مسئولان رژیم، حقایق را و واقعیت ها را به شما بگویند. برای مثال، فرمانده کل ارتش، سرلشگر حاتمی، با اتکا به شرف و شهامت یک سرباز ایرانی، باید واقعیت توانائی نظامی، بویژه دفاعی کشور را به شما بگوید. باید اقرار کند که ایران در حال حاضر در وضعیت اضطراری قرار دارید و درگیری با اسرائیل، برابر است با شکست و نابودی.
آقای خامنه ای، رهبر عالیقدر و ولی فقیه بودن، مسئولیت هایی را به یدک میکشد، که "امنیت سرزمین و حفاظت از مردم"، در صدر آن قرار دارد. یعنی زمانی که کنترل ابزارهای قدرت و ثروت در دست شما خلاصه شده است، در مقابل، شما مسئول هستید. اینکه امروز
ایران، بی دفاع در مقابل دشمنان قرار گرفته؛
متخصصان هسته ای - موشکی کشور، و فرماندهان نظامی ترور شده اند؛
چند هزار شهروند بی گناه کشته، مجروح و بی خانمان گشته اند، و
صدها میلیارد دلار از ثروت های کشور نابود گردیده؛
نتیجه رهبری و سیاست شما، و بنابراین مسئولیت شما است.
ترفند ملی گرائی
آقای خامنه ای، امروز شما و شرکای تان، برای بقای خود به دنبال بسیج مردمی هستید که نه تنها از جنگی که نتیجه سیاست فرقه ای و غیر ایرانی شما است، آسیب دیده اند، بل که پس از 46 سال تجربه حکومت دینی، به طور فزایندهای مذهب گریز شده و از شما و حکومت تان بیزارند. در ضمنی که در گذشته، هر گاه شما از ایران پیش از اسلام صحبتی کردید، با ابراز انزجار بوده و آن را اوهام خواندید! اطمینان داشته باشید که حنای ترفند جدید ملی گرائی تان نزد مردم، رنگ ندارد!
نیویورک تایمز می نویسد: "رهبران ایران پس از حملات اسرائیل و آمریکا به نوع جدیدی از ملی گرایی روی میآورند. ... ایران در یورش نظامی اسرائیل - که ایالات متحده نیز به طور موقت به آن پیوسته بود - به شدت زخمی بیرون آمده است. دفاع نظامی آن آسیب دیده، برنامه هسته ای آن ضربه خورده و جمعیت آن در اثر تلفات سنگین غیر نظامیان در طول جنگ ۱۲ روزه ویران شده است.
خشم ناشی از این حملات، فوران احساسات ملی گرایانه را برانگیخته است. دست اندرکاران حکومت، در این لحظه ملی گرائی میهن پرستانه را، برای مقابله با چالش های اقتصادی و سیاسی هولناکی که با آن روبرو هستند، فرصتی طلائی می بینند.
در مراسم عاشورا، جمعیت سیاه پوش، هماهنگ سینه میزدند. علی خامنه ای، مردی را که شعارها را رهبری میکرد، به نزد خود خواند و در گوشش زمزمه کرد. مدّاح با لبخندی بر لب، شروع به خواندن آهنگی کرد که همین چند هفته پیش در یک مراسم مذهبی برای جمهوری اسلامی به شدت نامناسب بود: "ای ایران، در روح و جان من، می مانی ای وطن، به زیر پا فتادند دلی، که بهر تو نلرزد"؛ که یک سرود میهن پرستانه است." نیویورک تایمز
امروز، در اوج عوامفریبی، برای رهائی از بن بست، به نمادهای تاریخی و فرهنگ باستانی ایران، آویزان شده اید:
- پخش سرود ای ایران در مراسم عاشورا، که یک تضاد مسخره است!
- تابلوی بزرگ تبلیغاتی در شیراز که نخست وزیر اسرائیل، نتنیاهو را در حال زانو زدن در مقابل مجسمه شاپور اول، پادشاه قرن سوم، که الهام از کتیبه تخت جمشید است؛ و
- در میدان ونک تهران، یک تابلوی بزرگ از آرش کمانگیر، چهره اسطوره ای گذاشته اید که در حال پرتاب پیکان برای دفاع از ایران است.
همانطور که تشخیص داده اید، سرود ملی خواندن، به نمایش گذاشتن نمادهای میهن پرستانه، احساسات و غرور ملی هر ایرانی را بر میانگیزد و او را تحت تأثیر قرار میدهد؛ ولی ایرانیان با هوش هستند و میدانند که شما و رژیم فقاهت، تا به امروز با تاریخ و فرهنگ ایران و حتی زبان فارسی، در تضاد و جدال بوده، و ترفند ملی گرائی تان نتیجه ای نخواهد داشت. ایرانیان فراموش نکرده اند که
خمینی گفت: "ایران وجود ندارد. جز اسلام هیچ چیز وجود ندارد."
در رابطه با تضاد و جدالِ رژیم تان، با ملی گرائی، بخشی از مقاله ای که 6 سال پیش منتشر کردم، میتواند روشنگر باشد:
مهدی بازرگان، اولین نخست وزیر جمهوری اسلامی، در مورد تغییر مسیر انقلاب و انحراف انقلاب می نویسد: "عنصر مذهب بجای ملت و مملکت" اولین تمایز و توسعه خط مشی امام بود؛ یعنی "توجه خاص به اسلام و مسلمانان" و "کنار گذاشتن یا فرعی شناختن ایران و ایرانیان".
علی شریعتی، شخصیت برجسته ی اسلام گرای قرن بیستم در ایران، در مورد نقش اسلام در جامعه و فرهنگ ایران می نویسد: "ضعف احساس ملیت در ایران، اسلام است که یک مذهب خارجی است ... بخصوص مخالف صریح اصل ملیت است و ... تاریخ، ناظر و شاهد است که پیش از اسلام، احساس ملیت در ایرانیان بسیار قوی بوده است و قوی تر از مذهب."
مرتضا مطهری، رئیس شورای انقلاب، در مورد فردوسی می گوید: "زنده کردن لغات فارسی باستانی، برگشت از تعالیم قرآن است. تجلیل و تکریم از فردوسی، این مرد خاسر زیان بردۀ تهیدست برای چیست؟! برای آنکه در برابر لغت قرآن و زبان عرب که زبان اسلام و زبان رسول اله است، ... شاهنامه را گرد آورده است".
حسینعلی منتظری (جانشین خمینی) به حسنین هیکل (روزنامه نگار مصری) در اعتراض به انگلیسی حرف زدن او می گوید: "مگر نمی دانی زبان حوریان بهشت، زبان عربی است و یک مسلمان نمی تواند با زبان کفار با آنها نزدیکی کند؟"
علی مطهری نماینده مجلس شورای اسلامی می نویسد: "چرا برای نوروز محاسن و کرامات قائل شده اید، ... اگر نوروز چنین بود چه نیازی به رسالت پیامبر و نزول قرآن و آن همه زحمات از روز بعثت تا به امروز برای زنده نگه داشتن اسلام و سپردن آن به نسل های بعدی بوده است؟"
صادق خلخالی (حاکم شرع) در مورد کورش کبیر می نویسد: "کوروش دروغین و جنایتکار، جاه طلب و عیاش بود". مقاله "ملی گرائی رژیم؟ مژدگانا که گربه عابد شد!"
آقای خامنه ای، همانطور که مشاهده میکنید، پیش کسوتان و همکاران شما، باورهای درونی تان، که کاملن مخالف فرهنگ ایرانی، ملی گرائی، و زبان پارسی است را رو کرده اند. شما نیز، در جایگاه رهبر عالیقدر شکست خوردید و ولایت فقیه، مردود شد. بنابراین، مسئول آنچه بر میهن مان گذشت، هستید. باید واقعیت ها را بپذیرید، استعفا بدهید. بدون استعفا شما و پایان ولایت فقیه، مشکلات داخلی و خارجی، پا بر جا خواهند بود:
- نخست، موضوع "نفوذی ها" ادامه خواهد داشت، زیرا "مردم"، شما را باعث تمام بدبختی ها و نارسائی ها، میدانند؛
- دوم، اسرائیل، تا زمانی که شما مسئول کار و ولایت فقاهت برقرار است، دست از سر ایران بر نخواهد داشت و جنگ و گریز تا نابودی و زبانم لال، تجزیه ایران، مانند عراق و سوریه، ادامه خواهد داشت؛
- سوم، تحریم ها، اوضاع اقتصادی ورشکسته، انزوای کشور، مشکلات مدنی، و ... ، بجای خود باقی خواهند ماند.
...
آقای خامنه ای، برای ترمیم آبروی از دست رفته جامعه روحانیت؛ برای حفظ مذهب، و برای اینکه در پایان عمر، نشان بدهید، از شرف، وجدان، و مردانگی بوئی برده اید؛ پشت موضوع "نفوذی ها" پنهان نشوید، دست بدامان "لایحهٔ ۲۲ مادهای، مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف در فضای مجازی"، و ترفمند ملی گرائی نشوید؛ و تا دیر نشده،
مسئولیت تان را بپذیرید و استعفا بدهید.
با پذیرفتن مسئولیت، نشان میدهید که بی وجدان نیستید و شهامت دارید.
امیرحسین لادن
دوشنبه 13 مرداد 1404