Wednesday, Aug 20, 2025

صفحه نخست » ش. بابکان علیه پادشاهی؛ تاریخ را نمی‌توان با عقده تحریف کرد

aa.jpgارشان اذری

مقاله‌ای که زیر نام «عقل سلیم» به سلطنت در ایران حمله کرده است، در حقیقت نه عقلانی است و نه سلیم. نویسنده، با کنار هم چیدن نقل‌قول‌های گزینشی از توماس پین و بریدن پاره‌ای رویدادهای تاریخی، کوشیده تا تاریخ ایران و جایگاه پادشاهی را به کاریکاتوری از «راهزنان» و «اراذل» فروبکاهد. این نوشته بیشتر یادآور کینه‌نامه‌های ایدئولوژیک جمهوری اسلامی و بازماندگان پنجاه‌وهفتی است تا تحلیلی جدی.

۱. تحریف تاریخ برای تسویه‌حساب

نویسنده، مرگ یزدگرد سوم را «نماد فساد سلطنت» معرفی می‌کند، بی‌آنکه یاد کند سقوط ساسانیان نتیجه‌ی تجاوز خارجی و خیانت داخلی بود، نه «ماهیّت سلطنت». همان‌گونه که شکست فرانسه در برابر آلمان در جنگ جهانی دوم دلیل بر بطلان جمهوری فرانسه نبود.

همچنین، کارنامه پهلوی‌ها را وارونه جلوه می‌دهد: رضا شاه با برپایی ارتش نوین، آموزش همگانی، دانشگاه، راه‌آهن و دادگستری نوین، ایران را از قرون وسطا بیرون کشید. محمدرضا شاه ایران را به دروازه‌های تمدن بزرگ رساند و کشور را قدرت اول منطقه ساخت. این‌ها دستاوردهایی‌اند که حتی بدخواهان نمی‌توانند انکار کنند.

۲. قیاس‌های کودکانه و بی‌پایه

چسباندن نوشته‌های توماس پین دربارهٔ سلطنت مطلقه بریتانیا در قرن هجدهم به تاریخ ایران، همان‌قدر بی‌معناست که بخواهیم از نقد پاپ و واتیکان نتیجه بگیریم که دین زرتشتی یا فرهنگ ایرانشهری نیز باطل است. شرایط تاریخی و تمدنی ایران با اروپا یکی نبوده است.

از قضا، تجربه‌ی جمهوری‌های قرن بیستم در خاورمیانه ــ عراق بعثی، لیبی قذافی، سوریه اسدی ــ نشان می‌دهد که حذف سلطنت به معنای آزادی و مردم‌سالاری نیست، بلکه اغلب راه را برای استبداد خونین‌تر گشوده است.

۳. عقده‌گشایی به جای استدلال

به‌جای تحلیل، مقاله پر است از واژه‌هایی چون «اراذل»، «اوباش»، «بالمسکه» و «مزدور». این زبان بیشتر از آن‌که نقد باشد، نشان‌دهنده‌ی کینه‌ای عمیق و درمان‌نشده است. هر جا استدلال کم می‌آید، توهین و تهمت جای آن را می‌گیرد.

۴. بازی با پرونده‌سازی‌های بی‌اساس

نویسنده با ربط دادن یک پرونده قاچاق مواد مخدر به سلطنت‌طلبان، همان روش نخ‌نمای «گناه به واسطه ارتباط» را به کار برده است؛ همان شیوه‌ای که رسانه‌های امنیتی جمهوری اسلامی سال‌هاست برای لکه‌دار کردن مخالفان به کار می‌گیرند. اگر فردی خلافی کرده، ربطی به کل یک جریان ندارد.

۵. رضا پهلوی؛ سرمایه اعتماد ملی

دشمنی کور نویسنده با رضا پهلوی نیز روشن است. او را «پهلوی سوم» می‌نامد و مدعی می‌شود که با «بیگانگان» به دنبال قدرت است. این همان ادبیات سیاه و تکراری رژیم اسلامی است که ۴۶ سال است برای تخریب تنها چهره ملی و قابل اعتماد اپوزیسیون، میلیاردها خرج کرده است. رضا پهلوی اما نه در پی تاج و تخت، بلکه در پی آزادی و همبستگی ایرانیان است؛ سرمایه‌ای که نسل جوان به او اعتماد کرده و در کنار او به آینده‌ای نو امید بسته است.


جمع‌بندی

این مقاله، نمونه‌ای آشکار از عقل‌گریزی و عقده‌گشایی ش. بابکان علیه پادشاهی در ایران است. نه بر شالوده حقیقت استوار است و نه بر منطق. تحریف تاریخ، قیاس‌های بی‌معنا، توهین‌های شخصی و پرونده‌سازی‌های کودکانه، جای استدلال را گرفته‌اند. اما تاریخ گواهی می‌دهد: هر جا ایران به پادشاهی ملی و نیرومند تکیه کرده، سرافراز بوده؛ و هر جا جمهوری‌های فرمایشی و ایدئولوژیک برپا شده‌اند، ویرانی و استبداد در پی آمده است.

این بار مردم ایران فریب این یاوه‌ها را نخواهند خورد. آینده ایران در همبستگی، عقلانیت و اعتماد به چهره‌ای است که در برابر همه این تخریب‌ها، همچنان استوار ایستاده: رضا پهلوی.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy