هادی خرسندی
ویژه خبرنامه گویا
جنجال شده است که خانم زینب موسوی - با شهرت طنزگوئی و کمدی سازی انتقادی - در یک ویديو، ابیاتی از شاهنامه (یا منسوب به شاهنامه) را دست انداخته و فردوسی را به سُخره گرفته است. جماعت سختگیر و حسّاس و متعصب، کفری شده اند که وا فردوسیا! .... وا شاهنامه آ! .... انگار که این بار نوع دیگری از ایمان و امان به سرعت برق داشته میرفته که توئيتی ها و اینستاگرامی ها و کامنت نویس ها رسیده اند!
>
ضمن ابراز احترام به آنان که اینهمه در حفظ حرمت شاهنامه و سراینده اش جوشی هستند، چند بیت از قول فردوسی بزرگ اینجا میآورم:
.
چه خوش گفت:
.
پی افکندم از نظم کاخی بلند
که از شوخی و هجو بیند گزند؟
.
نبُد پایه کاخ چندان قوی؟
که لرزید از زینب موسوی؟
.
سپاس از کسانی که آزرده جان
شدندی از آن هزل زحمت رسان
.
من امّا نرنجم از آن طعنه زن
که آزاد باید روال سخن
.
از این زینب موسوی ها زیاد
بدیده ست فردوسی پاکزاد
.
مگر شاملو، مرد صاحب خرد
مرا در فلان سال کم پنبه زد؟
.
کجا کم شد از ارزش کار من؟
کجا اُفت آمد به اشعار من؟
.
تو گر خرده گیری بر آن دخترک
رسانی به سانسور دهقان کمک
.
ترا جان رستم، ترا جان رخش
بیان را به آزادی آن ببخش!
-------------
۵ شهریور ۱۴۰۴ - لندن
.

جنگ درونی رژیم ایران برای بقای نظام