Saturday, Aug 30, 2025

صفحه نخست » وقتی اکبر گنجی از قعر جعل و جهل "روشنفکری" دینی، میزان سواد و بی سوادی تعیین می کند، نیکروز اعظمی

nik.jpgکسی که از قید وجدانِ آگاه رهاست، هرگز شایستگی تعیین مرز میان "سواد" و "بی‌سوادی" را ندارد. نمونه‌ی روشن آن اکبر گنجی است؛ کسی که اگر نقل‌قول‌ها و استناداتش به هانا آرنت و شماری از فیلسوفان و متفکران غربی را از او بگیری، بنای "فکر"اش‌ فرو می‌ریزد و بی مایگی سخنانش بر ملا می گردد. او که در قامت "روشنفکر" دینی ظاهر می‌شود، اما نسبت به اندیشه‌های فیلسوفی چون زکریای رازی واکنشی دارد همچون جن در برابر بسم‌الله که از نزدیک شدن به آنها هراسناک است و عملاً از مواجهه جدی با میراث فلسفی او سر باز می‌زند.

این تناقض، هم ضعف درونی او را آشکار می‌سازد و هم نشان می‌دهد که اتکای او نه بر خلاقیت و تولید اندیشه مستقل، بلکه بر مصرف و بازتولید گزینشی نظریه‌های غربی است. بنابراین، نمی‌توان او و همکیشانش را، که با تزریق پیاپی اندیشه‌های وارداتی غربی به خود، در پی آن‌ اند تا معیار و مرجع تشخیص "سواد" و "بی‌سوادی" جلوه کنند، واجد وجدانِ آگاه دانست. این نکته نخست است. اما برای پرهیز از درجا زدن در حاشیه، اکنون به سراغ اصل مضمون مقاله‌ی گنجی می‌رویم تا نشان دهیم که آنچه او عرضه می‌کند چیزی جز شامورتی‌بازی در جایگاه "روشنفکری" دینی نیست؛ جریانی که به‌کلی از وجدان آگاه تهی است.

گنجی در مقاله‌ای با عنوان «شارلاتانیسم مشترک در بنیادگرایی افراطی یهودیت، مسیحیت و اسلام» در سایت گویانیوز، موضوعاتی را مطرح کرده است؛ از جمله این نکته که متون دینی یهودی، مسیحی و اسلامی "کتاب تاریخ" نیستند و گزارشی عینی از آنچه واقعاً در تاریخ رخ داده ارائه نمی‌دهند. داستان‌های تاریخی در این متون مقدس، بیشتر افسانه‌ها و اسطوره‌های ساخته‌ و پرداخته‌ آدمیان‌اند تا حقایق تاریخی.»

هرچند موضوع اصلی این نوشتار معطوف به چنین مباحثی نیست، با این حال نگاهی گذرا به آن ضروری می‌نماید. اینکه قرآن "رویای پیامبر" باشد یا نباشد، و یا اینکه شخصیتی به نام محمد وجود تاریخی داشته یا نداشته باشد ــ همان‌گونه که برخی با اصرار می‌کوشند نام او را جعلی بدانند ــ (حتی اگر فرض کنیم تمام این ادعاها درست باشند)، در هر حال ماجرای قرآن، وحی و محمد، به‌مثابه رخدادی "تاریخی" در بستر زمان و شرایط اجتماعی و مناسبات ویژه‌ی آن دوره پدیدار شد. آنچه به "حقیقت تاریخی" بازمی‌گردد، نه افسانه‌ها، بلکه شیوه‌های زندگی جمعی و مناسبات واقعی انسان‌ها در شرایط خاص است؛ شرایطی که در متن آن، مانیفستی شکل می‌گیرد و مردمان خود را به اجرای آن در عمل متعهد می‌سازند.

متون دینی، همچون تورات، انجیل و قرآن، هم گزارش‌های تاریخی اند و هم بر بستری ویژه از مناسبات اجتماعی، فرهنگی و فکریِ زمانه‌ی خود شکل گرفته‌اند. این متون، چه در روایت‌های تاریخی و چه در عناصر اسطوره‌ای و داستانی‌شان، بازتابی از شیوه‌های زیست، نگرش‌ها و تجربه‌های جمعی مردمان عصر خود به شمار می‌آیند. حتی اگر برخی بخش‌های آن‌ها رنگ و بوی افسانه داشته باشند(که دارند) باز هم نمی‌توان آن‌ها را جدا از واقعیت‌های تاریخی و نیازهای انسانیِ دوره‌ی پیدایششان فهمید. به بیان دیگر، این متون در عین برخورداری از جنبه‌ی قدسی برای پیروان، حامل لایه‌هایی از «تاریخ‌مندی» نیز هستند؛ یعنی نشانه‌ها و ردپاهایی از شرایط زیست اجتماعی و فرهنگی انسان‌هایی که آن‌ها را پدید آوردند یا دریافت کردند. از این نکته که بگذریم، اکنون می‌توان به اصل موضوع پرداخت.

گنجی در این مقاله خود نوشته است: «نتانیاهو در مصاحبه اخیرش گفت که به جو بایدن گفتم که ما ۳۵۰۰ سال است که در حال جنگ بوده ایم و به این جنگ در خاورمیانه و غزه و کرانه باختری ادامه خواهیم داد تا "اسرائیل بزرگ تاریخی" را ایجاد کنیم و من "رسالت تاریخی و معنوی( دینی و مذهبی)" در این مورد دارم. در زمان تصویب برجام در دوران باراک أوباما هم در کنگره آمریکا سخنرانی کرد و در دیدار با ولادیمیر پوتین هم گفت که ایرانی ها ۲۵۰۰ سال پیش قصد داشتند ما را نابود کنند، اما ما پیش دستی کردیم و آنها را قتل عام کردیم (افسانه و اسطوره استر).

گنجی در ادامه‌ی مقاله‌اش، ماجرای "قوم برگزیده" و "داستان استر" را افسانه و اسطوره می‌خواند و یادآور می‌شود که نتانیاهو با تکیه بر چنین روایت‌هایی، فجایعی را بر مردم غزه تحمیل می‌کند. سخن او درست است؛ اما پرسش اینجاست: آیا فرقه‌ی شیعی که بر این باور است اسلام آخرین دین الهی است و باید بر سراسر زمین استقرار یابد، خود به اسطوره‌ای مشابه متوسل نمی‌شود؟ مگر نه اینکه جمهوری اسلامی از بدو تأسیس تاکنون، با استناد به همین تلقی، منطقه را درگیر جنگ و بحران ساخته، تروریسم دولتی را به فراتر از مرزهای ایران صادر کرده و آشکارا خواستار محو اسرائیل بوده است؟

چرا باید چنین باشد که جمهوری اسلامی با تجهیز نیروهای نیابتی خود در منطقه، برای تحقق همان وعده‌ی خداوندِ اسلام و با هدف نابودی اسرائیل، واقعه‌ی هفتم اکتبر را رقم بزند، اما نتانیاهو در واکنش و به همان قیاس، نتواند با استناد به روایت "قوم برگزیده" علیه جمهوری اسلامی دست به پیش‌دستی بزند؟ از سوی دیگر، چرا محکوم نکردن حمله‌ی اسرائیل به دشمن سرسخت خود ـ جمهوری اسلامی ـ به معنای "صهیونیست ایرانی" بودن تلقی می‌شود، حال آنکه محکوم‌کردن این حمله، برابر با "فاشیسم اسلامی" دانسته نمی‌شود؟

گنجی با ارجاع به سخنان نتانیاهو درباره ماجرای "استر"، روایت را چنان سامان می‌دهد که گویی حملهٔ اسرائیل به جمهوری اسلامی، حاکمیتی که آشکارا از محو اسرائیل سخن گفته و می گوید، صرفاً بر شالودهٔ "افسانه‌ای تاریخی" و با نشانه‌گیری ایران به‌مثابه یک هویت ملی توجیه می‌شود، نه بر مدار تعارض با خودِ جمهوری اسلامی. او از دعوی "قوم برتر/برگزیده" در گفتار اسرائیلی سخن می‌گوید، اما در برابر، گفتار رسمی جمهوری اسلامی از وعدهٔ الهیِ استقرار جهانی دین اسلام تا رویهٔ اعلامی و عملی آن طی ۴۶ سال گذشته در سطح منطقه و جهان، را به سکوت می‌سپارد. این حذفِ قرینه، روایت او را یک‌سویه و تحلیلی بی مایه ساخته است.

اکبر گنجی با دستاویز قرار دادن سخنان نتانیاهو درباره "داستان استر"، می‌کوشد به مخالفان جمهوری اسلامی القا کند که مسئلهٔ نخست‌وزیر اسرائیل بر یک روایت خیالی و تاریخی بنا شده و هدف او از این استناد، حمله به ایران است نه به "جمهوری اسلامی". در این چارچوب، گنجی تمام یک تجربهٔ ۴۶ ساله نفسگیر برای مردم ایران، منطقه و جهان را به حاشیه می‌راند؛ تجربهٔ حکومتی فاشیست ـ مذهبی که با دولت‌های منطقه و بسیاری از قدرت‌های جهانی درافتاده و با دشمن‌سازی دائمی، ایران را در معرض تهدید و خطر قرار داده است.

این یک‌سویه‌سازی اکبر گنجی، عملاً به تحریف و لوث‌کردن واقعیت می‌انجامد؛ واقعیتِ فرقه‌ شیعی حاکم که از همان روز نخست تأسیس جمهوری اسلامی تا امروز، سیاست خود را بر پیشروی و تحقق داعیه‌ای استوار کرده است که به وعدهٔ الهیِ استقرار دین اسلام بر سراسر کرهٔ خاکی تکیه دارد. پس اگر قرار باشد از دعوی "قوم برتر/برگزیده"در گفتار اسرائیلی سخن گفته شود، در سوی دیگر نیز باید به دعوی فرقهٔ شیعیِ حاکم بر ایران اشاره کرد؛ دعوی‌ای که اسلام را "آخرین و کامل‌ترین دین" می‌داند و آن را مأمور به استقرار بر سراسر جهان معرفی می‌کند.

نیکروز اعظمی



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy