علی رضا بختیار
متاسفانه وضعیت جسمانی پدر، به علت تزریق داروی غلط حین خواب، علیرغم تاکید حاج محمد باقر بختیار به حساسیت داشتن به این دارو به علت عوارض جانبازی شیمیایی و داشتن پلاک حساسیت دارویی بر گردن به علت مذکور، جلوگیری از کار پزشکان توسط نیروهای امنیتی، جلوگیری از انجام سی تی اسکن، جلوگیری از وصل سوند بر خلاف دستور پزشک متخصص به علت کم کار شدن کلیهها و فشار بر کلیه ها، حمله نیروهای امنیتی به ایشان بر روی تخت بیمارستان، هر ۲ تا ۳ ساعت یک بار برای اجبار ایشان به دستبند و پا بند زدن و مقاومت پدر در مقابل نیروهای امنیتی بسیار وخیم است. با این وجود پدر به زندان اوین منتقل شده اند.
به دلیل جلوگیری نیروهای امنیتی و حفاظتی از ملاقات با پدر در بیمارستان، و رفتارهای زشت و توهین آمیز با افراد خانواده، تا به اکنون اخبار و اطلاعات درست و موثقی از وضعیت جسمانی پدر به دستمان نرسیده بود. متاسفانه دقایقی پیش شرح این اطلاعات به صورت موثق به دست اینجانب رسیده که با عزیزان به اشتراک میگذارم، چرا که به صورت مشخص، مسئولان امنیتی قصد آسیب زدن به پدر را داشته و شاید اطلاع رسانی از این امر باعث جلو گیری از این نقشه شوم حکومت علی خامنهای شود. پدر که به واسطه مشکلات حاد جسمانی، عوارض متعدد، کاهش وزن شدید و ضعف جسمانی از زندان اوین به بیمارستان طالقانی تهران منتقل شده بوده اند، متاسفانه این چند روز را به شکلی گذرانده اند که آن را تنها به شکنجه بر روی تخت بیمارستان میتوانم تشبیه کنم.
در حالی که حاج محمد باقر بختیار جانباز شیمیایی، آسیبهای تیر و ترکش و موج انفجار میباشند، و تنها بیمارستانهای تخصصی مانند بیمارستان ساسان و خاتم الانبیا قابلیت و توان تشخیصی و درمانی جانبازان شیمیایی را دارند، به صورت غیر منطقی پدر به بیمارستان طالقانی منتقل میشوند. در بدو ورود، پدر به تک تک کادر درمان و پزشکان وضعیت جسمانی خود، شرایط جانبازی شیمیایی و حساسیت جانبازان شیمیایی به داروهای خاص را توضیح داده، و پلاک فلزی بر گردن خود، که بر آن حساسیتهای دارویی جانبازان شیمیایی به صورت مشخص حک شده است را نشان میدهند.
ساعتی از بستری پدر نگذشته بوده است که نیروهای امنیتی به اتاق محل بستری ایشان آمده و با هجوم به ایشان قصد دستبند و پابند زدن به ایشان میکنند که علیرغم شرایط جسمی نامساعد، پدر با تمام توان مقاومت کرده، و از زدن دستبند و پابند جلوگیری میکنند. در همین شرایط، پزشکان به علت شرایط جسمانی ایشان تستهای متفاوتی همچون اکو و نوار قلب، سی تی اسکن، و دیگر آزمایشها را تجویز میکنند، که نیروهای امنیتی از انجام بعضی از آزمایشها همچون سی تی اسکن جلو گیری میکنند. همچنین، پزشک متخصص کلیه که به علت کم کاری و فشار بر کلیه ها، برای جلو گیری از آسیب به کلیهها دستور استفاده از سوند پزشکی میدهد، نیروهای امنیتی بدون توضیحی مجددا از کار پزشکان جلوگیری کرده و برای فشار گذاشتن بر پدر از استفاده از سند جلو گیری میکنند.
در تمامی این مدت، نیروهای امنیتی برای هر چه بیشتر کردن فشارها بر حاج محمد باقر بختیار، هر ۲-۳ ساعت به ایشان هجوم آورده، تا ایشان را مجبور به زدن دستبند و پا بند به تخت بیمارستان کنند، و پدر نیز در ۲ روز اول با تمام توان مقاومت میکنند. اما اینجاست که به صورت مشکوکی، شبانه و حین خواب، فردی به ایشان آنتی بیوتیکی از لیست داروهایی که به آنها حساسیت دارند را تزریق میکند، که این امر باعث میشود که ایشان با سوزش شدید در تمامی بدن از خواب بیدار شده و متوجه موضوع شوند.
پرستارها و کادر درمان در ابتدا این تزریق را امری از روی اشتباه توصیف میکنند، اما با رو به وخامت گذاشتن حال پدر، به کلی تزریق هرگونه دارویی حتی چنین آنتی بیوتیکی را منکر میشوند. در اینجاست که متاسفانه با فشارهای متعدد و بلاخص بدتر شدن شرایط جسمانی پدر به علت تزریق مشکوک یا عمدی داروی اشتباه، پدر توان جسمانی مقاومت در مقابل نیروهای امنیتی را از دست داده، و در حالی که بدن ایشان، بلاخص بین مفاصل و کشالههای ران پر از تاول شده بوده است، به ایشان دستبند و پا بند میزنند.
حوالی ساعت ۱۰ صبح روز سه شنبه، نیروهای امنیتی به اتاق ایشان رفته، تا ایشان را مجبور به بازگشت به زندان کنند. وقتی به ایشان میگویند آماده بازگشت به زندان باشید، پدر جواب میدهند که " آماده ام"، اما این دون صفتان اصرار میکنند که خود نامهای بنویسید و در آن درخواست بازگشت به زندان کنید!
که پدر نیز از این کار سر باز میزنند. اما علیرغم سرباز زدن ایشان، پدر حوالی ساعت ۱۲ ظهر روز سه شنبه، از بیمارستان طالقانی، در حالی که تمامی بدن را تاول گرفته بوده است و تاولها در حال عفونی شدن بوده است، به اجبار نیروهای امنیتی به زندان اوین منتقل میشوند. لازم به ذکر است، متخصصین بیمارستان ساسان، بیمارستان تخصصی جانبازان شیمیایی، در گذشته نسبت به خطرات جانی تزریق داروی اشتباه و عفونی شدن تاولها به شدت به ایشان هشدار داده بوده اند. در این لحظه، حاج محمد باقر بختیار، در چنین شرایطی هنوز در زندان اوین حضور داشته، و عفونی شدن تاولهای بدن، جان ایشان را به شدت به مخاطره انداخته است.
گرچه، از فراشان حکومت علی خامنهای ، نه پدر و نه ما انتظاری نداریم، اما همانگونه که پدر خود قبل از زندان تاکید داشته اند، این مطالب را برای مردم عزیز مینویسیم، تا مردم بدانند که بر خلاف روایت دروغین حکومتی، نه تنها بسیاری از جانبازان، رزمندگان و خانواده شهدا در مقابل این حاکمیت قرار دارند، بلکه این حاکمیت جور عداوتی دیرین با جانبازانی دارد که به واسطه نام آنان به مردم کشورمان ستم میکنند.

جایگاه قانون در قدرت امریکا و ایران

لغو کنسرت همایون و آسیبشناسی ممنوعیت شادی جامعه