Monday, Sep 15, 2025

صفحه نخست » سرکوب خونین جنبش مهسا موساد را در ایران جذاب کرد!

fr.jpgفرزانه روستایی

تحولات سیاسی و اجتماعی مانند قوانین فیزیک و شیمی قابل اندازه گیری هستند و همچون آزمایش خون همه اجزای آن قابل تفکیک. به همین دلیل می شود تحولات را با دقتی بسیار زیاد مورد مداقه قرار داد و حتی آینده را با جزییات پیش بینی کرد،‌زیرا هیچ رخداد سیاسی یا اجتماعی بدون طی شدن روند خود نه شکل میگیرد و نه تاثیر گذار می شود.

به همین دلیل نمی شود گفت که ماجرای عاشق نتانیاهو شدن مردم ایران امری خلق الساعه بوده است و دهها عامل پیدا و پنهان اجتماعی و سیاسی موجب محبوبیت نتانیاهو و اسراییل نبوده است.نمی شود گفت که موساد به صورت تصادفی یا فقط با پشتکار مدیران آن توانسته است دهها نفر از جوانان و ناراضیان از این رژیم اسلامی مافیایی را جذب و سازماندهی کند.

مگر می شود موساد چنان در حساس ترین لایه های امنیتی رژیم نفوذ کرده باشد که آدم های رژیم را حتی از همسرانشان بیشتر بشناسد. مگر می شود ساختمان های شهر مورد اصابت بمب و موشک اسراییل قرار داشته باشد، اما همزمان مردم در خیابان رقص و شادی کنند. مگر می شود نخست وزیر اسراییل با وجود جنایتی که در غزه جریان دارد تبدیل به قهرمان صدها هزار نفر از ایرانیان شده باشد و مردم برای او آرزوی موفقیت کنند و لایک بفرستند. مگر می شود همه پدافند یک کشور و بخش مهمی از سیستم راداری سراسری نابود شده باشد و آسمان کشور در اختیار کشور دیگری باشد اما مردم حاضر نباشند به رژیم حاکم روی خوش نشان دهند. جمهوری اسلامی با مردم ایران چه کرد که هر کس علیه این نظام هر چه بگوید چشم بسته مورد اقبال قرار میگیرد و مردم برای او هورا می کشند؟

ایرانیان طی چندین جنبش اعتراضی در ۲۰ سال گذشته تلاش کرده اند تا معادلات کشور را به نحوی مسالمت آمیز و با خشونت کمتر و با هزینه کنترل شده به اصلاح بکشانند. هر سال که گذشت دره بین مسئولان و مردم عمیق تر شد و دریایی از خشم و عطش انتقام شعله ورتر. بعد از جنبش زن زندگی آزادی ارتباط نظام و مردم کاملا غیر قابل ترمیم شد. مردم حس می کنند که همزمان هم دارند غارت می شوند و هم سر کوب، هم دارند زمان را از دست می دهند و هم اینکه هر روز از دیروز دستشان خالی تر می شود و بیشتر به لبه پرتگاه رانده می شوند.

اگر چنین است، حال مردمی که شاهد سرکوب های شدید و شکنجه و اعدام و تحقیر و خالی شدن سفره خود و همسایگان و کسان دور و نزدیک خود هستند چرا با دیگرانی که موساد نام دارد طرح دوستی و نزدیکی و همکاری نریزند. مگر جمهوری اسلامی برای سرکوب جنبش اعتراضی مردم ایران رفیق گرمابه و گلستان کرملین نشد. مگر برای ماندن در قدرت انرژی هسته ای را تا مرزهای جنون به پیش نبردند.مگر پای چینی ها را به کشور باز نکردند تا ظاهر امور را سرو سامان بدهند.

اگر موساد و اسراییل در جریان جنگ ۱۲ روزه بشدت وابسته و هم بسته متحدانی از درون ایران بودند این جمهوری اسلامی بود که با سرکوب های خونین و اعدام های پی در پی آنها را به سوی موساد راند و این روند هنوز ادامه دارد. تا زمانی که خون ایرانیان از شنیدن بلایی که بر سر نیکا شاکرمی رفت به جوش می آیند لشگری از جوانان بی شغل و بی آینده و سر خورده و امید از دست داده آماده اند تا موساد آنها را به کار گیرد اگر به کار گیرد.

مردم در کامنت های خود برای من می نویسند که همسر جوانم سرطان دارد و من پول ندارم. توافق کرده ایم که با مرگ همسرم کنار بیاییم و این کار بهتر از این است که یکی از بیماری بمیرد و دیگری از غضه.
برایم می نویسند نه زن دارم نه شغل دارم نه خانه و نه هر قدر دوندگی می کنم زندگی روزانه ام تامین می شود.
می نویسند ما نه چیزی برای از دست دادن داریم و نه دیگر توانی برای تقلا کردن.
می نویسند ما از پس این ها بر نمی آییم خدا کند نتانیاهو گره از کار ما باز کند.

جنبش مهسا و انقلاب زن زندگی آزادی تلاش داشت کار به تحولاتی بیانجامد که مردم بتوانند یک زندگی معمولی را تجربه کنند و به فلاکت امروز دچار نشوند،اما شدند. جمهوری اسلامی همه نیروهای گریز از مرکز را فعال کرده است تا اگر روزی در معرض خطر جدی قرار گرفتند چیزی از کشور باقی نماند. اگر آنها با روسها بسته اند چرا جوانان بخت برگشته باتون خورده و چشم از دست داده با موساد نبندند، حتی اگر این کار زشت و وطی فروشی باشد.

***



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy