Friday, Sep 19, 2025

صفحه نخست » شرایط ژانوسی* جامعه ایران

boqrat.jpgپس از وقوع انقلاب ۵۷ تقریبا سه تا هفت سال طول کشید تا جمهوری اسلامی همزمان با ادامه‌ی جنگ با عراق، در جنگ سیاسی و فرهنگی با مردم ایران پیروز شود و مُهر خود را بر دهه‌های آینده بکوبد

الهه بقراط - کیهان لندن

طی این مدت در حالی که با پاکسازی‌های‌ گسترده در همه جا و تحمیل مقررات اسلامی به همه کس، همه چیز در ظاهر همساز و همرنگ اسلام سیاسی می‌شد، در باطن اما نطفه‌ی خشم و انزجاری پرورش می‌یافت که خشن‌ترین سرکوب‌ها نیز مانع رشد آن نشد. ایران به نوعی به یانوس یا ژانوس*، خدای روم باستان تبدیل شد با دو چهره، به سوی گذشته و آینده که منشأ همه راه‌ها و گذرگاه‌ها و گذارها و آغاز و پایان هر چیز است.

در نیمه‌ی اول دهه شصت دیگر ایران سیاهپوش شده بود و از همه جا صدای نوحه به گوش می‌رسید. آنهم نه فقط به خاطر اعدام‌ها و کشته‌شدگان جنگ بلکه به دلیل تحمیل رنگ‌های تیره و نوع پوشش به همه. رنگ سیاه و سورمه‌ای و روپوش‌‌های بلند (آن‌موقع هنوز کسی به آنها «مانتو» نمی‌گفت!) و مقنعه که برای دستگاه‌های دولتی اجباری بود، چنان چهره شهرهای ایران و به ویژه پایتخت و شهرهای بزرگ را عوض کرد که روپوش خاکستری زنان اگر که برازنده و خوشدوخت می‌بود و پیراهن روشن و صورت اصلاح‌کرده‌ی مردان نوعی «عصیان» به نظر می‌آمد! وقتی اواخر دهه شصت روپوش «کیمونو» و کمی کوتاه «مُد» شد، دیگر یک «انقلاب» بود! اینهمه از یکسو اجرای «به مرگ گرفتن و به تب راضی شدن» توسط رژیم بود؛ اما از سوی دیگر نیاز و ضرورت و روانشناسی بازار و «انسان» که در سیاه‌ترین شرایط به دنبال آزادی و اختیار و تنوع و زیبایی و «سود» است.

هدف از یادآوری آن دوران یکی، فراموش نکردن سال‌هاییست که طی آنها جنگ سیاسی و فرهنگی رژیم علیه مردم جریان داشت، و دیگری مقایسه با فضای متناقض کنونی ایران. وقتی که رژیم درگیر تحریم و جنگ ناشی از سیاست‌های ضدایرانی و ضدبشری خود است و جامعه ژانوسی همچنان درگیر نبرد تاریخی آزادی و تجدد با استبداد و ارتجاع، گذشته و آینده و همواره در حال گذار از راه‌ها و گذرگاه‌هایی که رژیم تابلوی «عبور ممنوع» بر آنها نصب کرده است.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

جامعه ایران امروز پس از چهار دهه از نظر ظاهری و تحمل اجباری تکرنگی اصلا شبیه جامعه دهه شصت نیست. در حالی که در آن دهه‌ی سیاه و سال‌های بعد نیز ذهن و فکرش همواره ناراضی و عاصی ماند وگرنه اینهمه سرکوب وحشیانه و اعدام از همان ۵۷ تا امروز وجود نمی‌داشت!

از جنبش ۸۸ اما که پرونده‌ی اصلاحات نه برای رژیم بلکه برای بخش بزرگی از مردم بسته شد، رسیدن مسیر جامعه به جنبش ملی مهسا در ۴۰۱ ضرورتی محتوم بود که از راه می‌رسید تا به نقطه‌ی باور به نیروی خود برای تغییر و عبور از شرایط کنونی برسد. شرایطی که جمهوری اسلامی در ضعیف‌ترین موقعیت خود از یکسو تلاش می‌کند تا مثلا کنسرت و رقص و آواز کاخ نیاوران تهران را به حساب خود و پوست‌اندازیش بنویسد و از سوی دیگر مأموران وحشی حراستش در کاخ مرمر رامسر به زنان هجوم می‌برند. این فلاکت متناقض رژیم نیز بازتابی از شرایط ژانوسی جامعه ایران است.

:::

* ژانوس، در اساطیر رومی، خدای دروازه‌ها، درب‌ها، گذرگاه‌ها و مسیرهای ورودی، و همین‌طور خدای آغازها و پایان‌ها بود. برجسته‌ترین میراث باقی‌مانده از ژانوس در فرهنگ مدرن، همنام او یعنی ماه ژانویه، اولین ماه سال است. زیرا از طرفی هر سال جدید، با این ماه آغاز می‌شود و از طرف دیگر، سال گذشته با این ماه خاتمه می‌یابد. ژانوس اغلب با دو چهره یا دو سر به تصویر کشیده می‌شود که از این دو سر، یکی به روبرو و دیگری در جهت مخالف آن، یعنی به پشت سر نگاه می‌کند. اعتقاد بر این است که این دو سر به آینده و گذشته می‌نگرند.

:::



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy