در تاجیکستان
طنین چنگ و آواز رودکی
در سپیدهدمان شعر فارسی
رساتر شنیده میشود
:
در تاجیکستان
نوروز، بوی سرآغاز میدهد
بوی جشنهای باستانی
بوی زرتشت و آتشکده
اینجا دوشیزگان و شعلههای آتش نوروزی
هماهنگ دست میافشانند
زنان، زودتر از پگاه برمیخیزند
و دیگهای سَمَنک را برای نوروز آماده میکنند
:
کوهستانهای آسمانسای این سرزمین
بام بلند جهان است
جهانگردان، سکوت کوهساران
و غرّش رودخانههایاش را میجویند
و در برابر دریاچههای فیروزهفاماش
ستایشگرانه درنگ میکنند
:
مرد بینوای تاجیک
وقتِ خانوادگیاش را در دوردستها
در بازارهای کار روسیه میفروشد
:
زن تاجیک
همچنان در هفت بندِ معناهای دینی دیرینه است
زباناش به چالش خدا و خدامردان نمیچرخد
تن استخوانی و رنجورش
برای زندگی جانبخش، برای آسایش آه میکشد
و اینهمه نارسایی را
نه جامههای نگارین و خوشرنگ،
نه ابروان پیوسته،
و نه عروس نوروز شدن در ارابهی گلآذین
میتواند بپوشاند
:
تاجیکستان
از چنگال امپریالیسم رفقا جان بدر بُرده است
جای دندانهای اژدهای سرخ
هنوز بر زندگی کوفته
و بر زبان تاجیکی دیده میشود
:
رفقای خلقی
الفبای روسی را به زبان تاجیکی پوشاندهاند
عایقی که مردم را از گنجینههای نوشتاری
و از جهان فارسی زبانان جدا کرده است
:
در شهر دوشنبه
در بازار زیبای مهرگان
فروشندگان به عبث میکوشند
تا با جهانگردان روسی سخن گویند
:
پس از رهاییِ ملی
تاجیکستان
نامهایاش را از رفقای جهانگشا پس میگیرد
در دوشنبه، رودکی ناماش را
از بلوار لنین پس گرفته است
و در رشته کوههای پامیر
امیر سامانی ناماش را
از بلندترین قلهی استالین
:
تاجیکستان
پارهای از جهان اهورایی
پارهای ازجان و تن ایرانشهر
در آسیای میانه است
:
دوشنبه، اوت ۲۰۲۵
:
رضا فرمند
: