Monday, Sep 29, 2025

صفحه نخست » تناقض رهبر، حمید فرخنده

farkhondeh.jpgحمید فرخنده - خبرنامه گویا

رهبر جمهوری اسلامی در پایان سخنان خود که بر غنی‌سازی ۶۰ درصدی تأکید کرد، گفت: «تنها راه علاج و پیشرفت کشور قوی شدن در همه ابعاد نظامی، علمی، دولتی، ساختاری و سازمانی است ... افراد هوشمند و صاحب‌نظران دلسوز باید راه‌های تقویت کشور را پیدا و دنبال کنند. چرا که در صورت قوی شدن [ایران]، طرف مقابل دیگر حتی تهدید هم نمی‌کند.»

لُبِّ لباب این مطلب تأکید بر نوعی از توسعه هست که نظام را حفظ و تقویت کند (یعنی همه نوع توسعه به‌جز توسعه سیاسی). تمام شواهد نشان می‌دهد که چنین لوازمی که رهبر می‌گوید فراهم نیست، خودش نیز برای رفع موانع اقدام عملی نمی‌کند یا نمی‌تواند بکند. به عبارت دیگر، شرایط برای توسعه مورد نظر رهبر برای تقویت جمهوری اسلامی وجود ندارد. خود این اظهارات یعنی اعتراف به ضعف کشور در عرصه‌های نام‌برده، نبود افراد هوشمند و صاحب‌نظران دلسوز در حکومت یا این‌که چنین افرادی هستند اما نهایتاً کار مهمی نتوانسته‌اند از پیش ببرند.

این تناقض بزرگی است که آقای خامنه‌ای و کسانی که در حاکمیت مانند او فکر می‌کنند با آن روبه‌رو هستند. از یک طرف می‌خواهند نظام جمهوری اسلامی از نظر اقتصادی، نظامی، علمی و مدیریتی و دولتی تقویت شود و نمونه‌ای موفق از نظام اسلامی به جهان اسلام عرضه کند و از سوی دیگر خودشان یا دست‌پروردگان‌شان مانع همین خواسته‌ها و اهداف خودشان هستند!

سیاستمداران می‌توانند مخالف دموکراسی و حقوق بشر باشند، توسعه سیاسی را برنتابند، زندان و داغ و درفش داشته باشند و مخالفان سرشناس را در حصر و سلول انفرادی بفرستند، اما به دلایل ایدئولوژیک خود را توجیه کنند، دچار عذاب وجدان نشوند و شب راحت سر بر بالین بگذارند و بخوابند. اما واقعاً آن‌ها چگونه می‌توانند با تناقض درونی خودشان که در این اظهارات رهبر نظام موج می‌زند، کنار بیایند؟

طبق قاعده فقهی «ملازمه اذن در شیء با اذن در لوازم آن» که منطقاً نیز به معنای الزام به تبعات و لوازم یک تصمیم است، اگر رهبر جمهوری اسلامی به گفته‌های خود ملتزم بود یا توان اجرایی کردن آن را داشت، باید حداقل از سال‌ها پیش الگوی رشد کشور چین را برای جمهوری اسلامی در نظر می‌گرفت و دنبال می‌کرد؛ یعنی حداقل شایسته‌سالاری حاکم می‌شد و به چالش کشیدن نظم جهانی متوقف می‌شد و حداقل موکول می‌گردید به زمانی که قدرت و توان اقتصادی و نظامی برای هم‌آوردی با نظم جهانی موجود به‌دست آورد. هرچند چین علیرغم قدرت عظیم اقتصادی و تا حدی مهمی نظامی‌اش، نظم جهانی را به چالش نمی‌کشد. انتخاب چنین الگویی نه تنها غرب‌گرایانه نبود بلکه از دوز لازم غرب‌ستیزی، «مقابله با تهاجم فرهنگی» یا مقابله با ارزش‌های غربی نیز برخوردار بود. از این گذشته، لازم نبود رهبر نظام که این همه تأکید بر بصیرت داشت، با دوست دیرینه خود مرحوم هاشمی دچار اختلاف شود یا این‌که به کژراهه‌های احمدی‌نژاد و رئیسی کشیده شود.

این اظهارات رهبر جمهوری اسلامی یک روز قبل از سفر پزشکیان به نیویورک هم تأییدی هست بر تهدیدات و مخاطراتی که نظام با آن روبه‌روست و هم اشاره‌ای است به مارهای در آستین پرورده‌شده. عواملی که برای خاتمی هر نه روز یک بحران آفریدند، جنبش سبز را سرکوب کردند، چشم دختران جوان کشور را کور کردند، دختربچه‌ها را در مدارس مسموم کردند، با نظارت استصوابی مورد تأیید رهبر و با داشتن تنها ۳ درصد از آرای مردم به مجلس راه یافتند و هر کاری برای مخالفت با توافق و رفع تحریم‌ها انجام دادند.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy