احمد وحدت خواه - ویژه خبرنامه گویا
در جریان برگزاری جشن های ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی ایران، دولت وقت به پیشنهاد شادروان شجاع الدین شفا پیشنهاد داده بود که هر کس از هر ملیتی که نام کوچک او کوروش یا لاتینه شده آن مانند سایروس، کی روش و کایرو است می تواند با برگزارکنندکان این جشنها تماس بگیرد تا یک مدال طلای یادبود آن مراسم را دریافت کند.
زنده یاد بهروز صور اسرافیل در کتاب «خمینی و اسراییل» نوشته است که بیش از ۳۰۰۰ نفر از سراسر دنیا به این پیشنهاد که در روزنامه های انگلیسی زبان خارجی منتشر شده بودند پاسخ دادند که اکثریت قریب به اتفاق آنها از یهودیان ساکن اسراییل بودند.
پیوند تاریخی میان مردم ایران و قوم یهود امر تازه ای نیست و برخلاف دشمنان عرب و افراطیون مسلمان هر دو ملت، گسستنی هم نمی باشد.
آنچه پس از تاسیس دولت یهود و کشور اسراییل تازگی پیدا کرد پیوستن سازمانهای چریکی دینی و لنینی به این دشمنان ارتجاعی و تاریخی در زیر پرچم دفاع از ملت فلسطین بوده است.
امروز دیگر برای هر کودک دبستانی هم روشن شده است که هدف واقعی رهبران انقلاب اسلامی و دنبالچه های چریک آنها از سرنگونی حکومت شاه نه آوردن آزادی و استقلال به ایران، بلکه تبدیل خاک میهن ما به یک پایگاه عقیدتی - نظامی - سیاسی در دشمنی با کشور اسراییل و تلاش مذبوحانه برای نابودی آن بوده است. امری که در جنگ معروف به دوازه روزه نقطه عطف این دشمنی را به نمایش عریان خود گذاشت.
به عبارت دیگر، اسراییل و نقش آن در تحولات امروز و فردای ایران تا روزی که رژیم جمهوری اسلامی و هواداران و مجیزگویان چپ و راست آن وجود دارند واقعیتی انکارناپذیر است و خواهد بود.
با اینحال یک نیروی سیاسی، پادشاهی خواهان و میهن دوستان، به رهبری شاهزاده رضا پهلوی در صدد هستند این چرخه نابودگرایانه و ضد ملی را که آغازگر آن انقلابیون پنجاه و هفتی و واماندگان امروزی آنها بوده اند را یکبار برای همیشه به گور تاریخ بسپارند.
امروز این درماندگان سیاسی مخالف شاهزاده و هواداران او عزا گرفته اند که سیاست رضاپهلوی نسبت به نقش اسراییل در آینده ایران و منطقه با «وطنفروشی» و «وثوق الدوله گری» برابر است، بی آنکه به نقش وطنفروشانه حقیقی خودشان در وارد کردن مناقشه تاریخی اسراییل و اعراب به زندگی ایرانیان و نابودی ایران در اثر آن اعتراف کنند.
«روشنفکرانی» که در سالهای جنگ سرد در کمپهای فلسطین و لیبی و عراق پرتاب نارنجک و استفاده از مسلسل برای سرنگون کردن حکومت شاه فقید را یاد می گرفتند تا به زعم خود ملت فلسطین را نجات دهند، امروز بیشرمانه شاهزاده رضا پهلوی را «وابسته به اسراییل» می خوانند و فراموش کرده اند که آنها خودشان با پیوند سرنوشت مردم ما با مردم فلسطین عملا آینده ایران و ایرانی را به نقش اسراییل در این معادله وابسته کرده اند.
نزدیکی رضا پهلوی و هواداران او به اسراییل در راستای همبستگی دو ملت ایران و قوم یهود در مبارزه با اسلام افراطی و برای نقش آفرینی در مسیر آزادی ایران و صلح پایدار در منطقه خونین خاورمیانه است. هرگونه تعریف دیگر از این اتحاد جز همسویی با رژیم و جنگ افروزی زیر لوای دروغین «وطن دوستی» معنا ندارد.