ایران وایر - در آستانه سومین سالگرد کشتهشدن خالق «خدای رنگین کمان»، «کیان پیرفلک»، کودک ۱۰ سالهای که شامگاه ۲۵آبان۱۴۰۱ در جریان اعتراضات ایذه، بر اثر شلیک مستقیم نیروهای حکومتی جان باخت، ایرانوایر به اطلاعات تازهای دست یافته که ابعاد و جزییات جدیدی را از آن شب تلخ روشن میکند.
یک منبع معتبر و مطلع به ایرانوایر گفته است، فشارهای امنیتی، از جمله تهدید و بازداشت اعضای خانواده، بهصورت مستمر و نفسگیر ادامه دارد. به گفته این منبع، برادر ماهمنیر مولاییراد و خواهرزاده میثم پیرفلک ( دایی و پسر عمه کیان) بی دلیل و صرفا برای واداشتن ماهمنیر و میثم به سکوت، ربوده و برای مدتی بازداشت شدهاند.
***
از تخریب مزار تا بازداشت دایی و پسرعمه کیان
۱۲اردیبهشت۱۴۰۴، چهلمین روز درگذشت مادربزرگ ماهمنیر و پیش از سالروز تولد کیان، نیروهای سرکوبگر، سنگ مزار کیان و مادربزرگ ماهمنیر را شکستند. منبع آگاه ایران وایر میگوید: «این اقدام بهروشنی هشداری به خانواده بود که چند روز دیگر قصد داریم کاری کنیم؛ دهانتان را ببندید و سکوت کنید. در اعتراض به شکستن سنگ مزارها، ماهمنیر و میثم با انتشار عکس و ویدیو از مزار شکسته در صفحه اینستاگرام خود به این حملات اعتراض کردند. آنها از همه نزدیکان خواستند برای حفظ امنیت خود سکوت کنند و هیچ حرفی نزنند، چرا که میدانستند نیروهای امنیتی برای فشار آوردن بر خانواده منتظر بهانه هستند.»
این فرد اضافه میکند: «چند روز بعد، هومان برادر ماهمنیر و کیوان خواهرزاده میثم ناپدید شدند. خانواده با هر مرجعی تماس گرفتند اما نتیجهای نداشت. بعد از یک روز بیخبری، در تماس نیروهای امنیتی با ماهمنیر و میثم به آنها اطلاع داده شد که هومان و کیوان در بازداشت وزارت اطلاعات هستند. دلیل بازداشت، استوری اینستاگرام و حضور در مزار کیان عنوان شد. این اقدام با هدف به سکوت واداشتن خانواده، پس از شکستن سنگ مزارها صورت گرفت». برادر ماهمنیر و خواهرزاده میثم تا ۲۱خرداد۱۴۰۴زمان اجرای حکم اعدام مجاهد کورکور که حکومت اصرار داشت او را قاتل کیان معرفی کند، در زندان ماندند.
داستان مجاهد که قاتل نبود
از زمان کشته شدن کیان نهادهای امنیتی تلاش کردند مجاهد کورکور، معترض اهل ایذه را بهعنوان قاتل کیان معرفی کنند بااینحال این ادعا هرگز از سوی خانواده پیرفلک پذیرفته نشد.
به گفته منبع ایرانوایر: «همان روزهای نخست پس از کشته شدن کیان، خانواده با حضور در دفترخانه اسناد رسمی، برگهای را مهر و امضا کردند که در آن اعلامشده بود نسبت به مجاهد کورکور، بهمن بهمنی و هفتتا هشت نفر دیگر که در ایذه به اتهام قتل کیان بازداشتشده بودند، شکایتی ندارند و اثرانگشت خود را پای این برگه زدند. این اقدام خانواده کیان بر پایه مشاهدات مستقیم آنها صورت گرفت؛ آنها با چشم خود دیدند که در شب کشته شدن کیان چه اتفاقی افتاد و مهاجمان چه کسانی بودند. مادر و پدر کیان همچنین دیدند که چه کسی به ماشین آنها تیراندازی کرده است».
این فرد میگوید: «خانواده همچنین پس از کشته شدن فرزند خود صرفا یک شکایت ثبت کردند و انتظار نداشتند پرونده قتل فرزندشان به نتیجه برسد یا پاسخی دریافت کنند. هر جوابی هم که داده شد، آنها به دلیل باور به فقدان عدالت در روند پرونده، نپذیرفتند. حتی اگر دادگاه رای صادر میکرد، خانواده کیان از پیش تصمیم داشتند که آن را قبول نکنند».
در این مدت خانواده کیان ابلاغیهای دریافت کردند که نشان میداد، باوجوداینکه آنها مجاهد کورکور را قاتل فرزندشان نمیدانستند و علیه او شکایتی نداشتند، حکومت پرونده بررسی قتل توسط مجاهد را ادامه خواهد داد و خانواده کیان هیچ نقشی درروند قضایی نخواهند داشت. بر اساس این ابلاغیه، دادگاه اعلام کرد خانواده پیرفلک و مولاییراد از هرگونه حق اعتراض محروم شدهاند. این ابلاغیه توسط خانواده کیان به دست خانواده مجاهد رسید».
میثم پیرفلک، پدر کیان، در روزهای نخست بعد از اینکه از کما خارج شد، عنوان کرد که فردی به نام سردار محمد (عیدی) علیپور را، در زمان شلیک به ماشین شناسایی کرده است.
به گفته این فرد مطلع، برخی از افراد آگاه از گوشهوکنار به این مورد اشاره کرده و حرفهای میثم را تایید کردند.
در حالی که خانواده کیان پیرفلک علیه عیدی علیپور شکایت کرده بودند، او همچنان آزادانه در ایذه زندگی میکند و تاکنون نه بازداشت شده و نه مورد بازجویی قرار گرفته است. همزمان، حکومت اصرار داشت مجاهد کورکور را به عنوان قاتل کیان معرفی کند. وکیل خانواده پیرفلک، به آنها گفته بود روند رسیدگی بیشتر شبیه «بازی دادن» خانواده است تا اجرای عدالت.
به میثم گفتند صبح مجاهد اعدام میشود؛ فقط ساکت باشید
۲۱خرداد۱۴۰۴، در سالروز تولد کیان، قوه قضاییه ایران اعلام کرد که عباس کورکوری معروف به مجاهد کورکور را به جرم «محاربه» اعدام کرده است. این منبع مطلع میگوید: «شب قبل از اعدام، نیروهای امنیتی حوالی ساعت ۱۲ بامداد، در تماس با میثم پیرفلک، پدر کیان به آنها اطلاع دادند که ساعت ۵ صبح همان روز، مجاهد اعدام میشود. در این تماس تلفنی به خانواده کیان هشدار داده شد که حق هیچگونه اعتراض یا دخالتی ندارند؛ حتی اجازه ندارند برای سرسلامتی (ادای احترام و دیدار) به خانه مجاهد بروند. خانواده کیان با خواهر مجاهد تماس گرفتند تا آنها را از اعدام مطلع کنند ولی خانواده مجاهد از اجرای حکم بیاطلاع بودند و باور نمیکردند که مجاهد اعدام خواهد شد. چند ساعت بعد، مجاهد اعدام شد. دراین فاصله همچنان برادر ماهمنیر و خواهرزاده میثم به عنوان گروگان نگه داشته شده بودند و آزاد نشدند».
به گفته این منبع آگاه، «هومان مولاییراد»، برادر ماهمنیر، دایی کیان، در ابتدا به یک سال و چهار ماه حبس محکوم شد ولی چون هیچ مدرکی علیه او نداشتند که بتوانند محکومش کنند مدتی پس از اعدام مجاهد آزاد شد. سپس حکم او تغییر کرد و مقرر شد هومان، به مدت سه سال زیر نظر باشد حق فعالیت سیاسی نداشته باشد. در غیراینصورت، حکم اولیه یعنی یک سال و چهارماه زندان اجرا خواهد شد.
«کیوان مولاییراد»، خواهرزاده میثم پیرفلک، پسرعمه کیان، نیز در آبان حکم نهایی خود را دریافت کرد؛ او به هفت ماه زندان محکوم شد. دلیل محکومیت او، بازنشر (استوری کردن) عکسی از اوول (ابول) کورکور عنوان شده است.
حمید (اوول) کورکور، از معترضان خیزش ۱۴۰۱، دو سال پس از آن اعتراضات، در جریان درگیری مسلحانهای در شهر ایذه، در حالیکه توسط نیروهای امنیتی محاصره شده بود، به زندگی خود پایان داد. این درگیری روز شنبه، ۱۸اسفند۱۴۰۳، بهصورت زنده از طریق پخش مستقیم در اینستاگرام منتشر شد.
پرونده کیان؛ احضاریههای بیپایان برای ماهمنیر و حذف شواهد
بازداشت و پروندهسازی برای هومان و کیوان مولاییراد نخستین تجربه رویارویی خانواده پیرفلک با نهادهای امنیتی نبود. به گفته منبع مطلع ایرانوایر، از زمان کشته شدن کیان، خانواده او بارها از سوی نهادهای قضایی و امنیتی دچار سردرگمی و فشار شدهاند. تنها طی دو سال و نیم گذشته دستکم ده تا پانزده بار برای ماهمنیر مولاییراد، مادر کیان، احضاریه دادگاه صادرشده، اما عملا جلسه دادگاهی برگزار نشده و اظهارات ماهمنیر و میثم از شب حادثه هم شنیده نشده است. هر بار پرونده به مرجعی تازه ارجاع دادهشده است؛ یکبار به اهواز، بار دیگر به دادگاه انقلاب یا ایذه و این چرخه بیپایان ارجاعها، به گفته این منبع، بیش از آنکه پیگیری قضایی باشد، شبیه «بازی دادن» خانواده بوده است
این فرد اضافه میکند: «در یکی از تازهترین احضاریههایی که برای ماهمنیر مولاییراد ارسال شده، از او خواستند مبلغی را به یک حساب بانکی واریز کند تا «کارشناسی اسلحه» انجام شود».
به گفته این فرد مطلع: «هدف از این احضاریهها بیشتر دریافت پول از خانواده داغدیده بود، نه پیشبرد روند قضایی پرونده». او میگوید: «کارشناس چه چیزی را باید بررسی میکرد، نه اسلحهای بود و نه فیلمی از صحنه کشته شدن کیان برای بررسی در اختیار خانواده قرار گرفت.»
پیشتر، ایرانوایر در گزارشی جداگانه شب کشته شدن کیان را در گفتوگو با یک منبع مطلع بررسی کرده بود: «دوربینهایی بسیار قوی و دقیق از ساختمان هلالاحمر، فروشگاههای زنجیرهای، دوربین راهنمایی رانندگی و دوربین امنیتی شهر با پایههای بلند و خارج از دسترس مردم هستند و بر صحنه قتل تسلط داشتهاند. ضابطین قضایی با استناد به فیلمهای همین دوربینها در شب جنایت کشته شدن کیان، چندین شهروند دیگر را مجرم معرفی کردهاند. این درحالیست که برای مشخص شدن حقیقت پرونده قتل کیان، منکر دوربین و فیلم دوربینها شدهاند».
این گزارش میگوید: «در بلواری که خودرو خانواده پیرفلک و مولاییراد به رگبار بستهشده است، مغازه و کسبوکارهای بسیاری هم وجود دارد و بیشتر آنها به دوربین مداربسته مجهز بودهاند، ولی ماموران امنیتی بلافاصله بعد از جنایت کشتار شب ۲۵آبان، تمام دوربینهای مسلط بر محل وقوع قتل را جمعآوری کردند».
طبق تحقیقات خانواده و وکیل پرونده در ساعت وقوع قتل کیان، درگیری در آن محل نبوده و از یک ساعت قبل از وقوع قتل کیان، در بلوار تردد ممنوع بوده است.
شب حادثه
بر اساس اطلاعاتی که در اختیار ایرانوایر قرارگرفته، در شب کشته شدن کیان پیرفلک، ماموران نیروی انتظامی از فاصلهای کمتر از سه متر به خودروی خانواده ماهمنیر مولاییراد شلیک کردهاند. در چنین فاصله نزدیکی، شناسایی چهره ضاربان ممکن بوده و ماهمنیر و میثم، تیراندازان را با چشم خود دیدهاند.
در گزارشهای پیشین ایرانوایر با منابع نزدیک به خانواده، گفتهشده بود که هنگام انتقال پیکر کیان پیرفلک، نیروهای امنیتی در داخل ساختمان هلالاحمر حضور نداشتند و تنها امدادگران و نیروهای مردمی در محل بودهاند؛ اما اطلاعات تازه نشان میدهد که در زمان انتقال ماهمنیر مولاییراد و فرزند کوچکش رادین به داخل ساختمان هلالاحمر، نیروهای امنیتی و سرکوبگر در داخل ساختمان هلالاحمر مستقر شدهاند.
پس از تیراندازی به خودروی خانواده پیرفلک، کیان و میثم، با وجود اصابت گلوله و جراحات شدید، بیرون از ساختمان و در خیابان رها شده بودند و حتی به داخل ساختمان هلالاحمر برده نشدند. انتقال آنها به بیمارستان با تاخیر قابلتوجهی انجام شده است.
این منبع مطلع همچنین میگوید: «نیروهایی که در حیاط ساختمان هلالاحمر حضور داشتند، اصلا فارسی بلد نبودند و حتی عربهای بومی خوزستان نیز نبودند. لهجه عربی آنها غیرایرانی و نزدیک به لهجه لبنانی گزارش شده و برخی از آنها بازوبندهایی با نشان «زینب» بر بازو داشتند».
به گفته منبع معتبر ایرانوایر :«خانواده کیان یک مرمی از کلت عیدی علیپور ضارب کیان را پیش خود نگه داشتهاند.» مرمی (گلوله) قسمت فلزی یک فشنگ است که از سلاح گرم شلیک میشود و معمولا از جنس سرب است و در داخل پوکه قرار میگیرد.
به گفته این منبع ضاربان در آن شب یک خشاب کامل گلوله را به سمت خودروی خانواده شلیک کردند؛ آنها از دو نوع سلاح استفاده کرده بودند یکی کلت و دیگری کلاشینکف. نیروهای امنیتی بعد از انتقال ماشین میثم به پارکینگ آن را پاکسازی کرده و همه مرمیها را از داخل ماشین جمع کرده بودند تنها یکی از مرمیها زیر کفپوش ماشین دور از چشم آنها جا مانده بود که خانواده بهعنوان آثار جرم نگه داشتهاند».
این فرد مطلع در ادامه میگوید: «بغل سینه کیان روی قلبش یک سوراخ خیلی ریز به اندازه یک دانه نخود بود. این مسلما نمیتواند جای تیر کلاش آنهم از این فاصله کم باشد».
این فرد مطلع میگوید: «هر سال، همزمان با سالگرد کشتهشدن کیان پیرفلک، نیروهای امنیتی یکی از اعضای خانواده را بازداشت یا تهدید میکنند تا آنها را به سکوت وادارند. پرونده کیان نیز در تمام این مدت عملا بسته بود، اما روز اول آبان امسال، درست پیش از سومین سالگرد جانباختن او، به خانواده اطلاع داده شد که پرونده به دادگاه انقلاب اهواز ارجاع شده است. این اقدام در واقع پیامی هشدارآمیز بود؛ یادآوری اینکه ما هستیم و حواسمان به شما هست، حکومت همچنان این خانواده را زیر نظر دارد. مقامهای قضایی و نیروهای امنیتی تلاش دارند خانواده در بلاتکلیفی، زیر فشار و در کنترل دستگاه امنیتی باقی بمانند. میخواهند پرونده باز بماند که مرتب سوال شود و هیچ کس پاسخ ندهد و همچنان خانواده کیان در مشت حکومت بمانند. از خانواده کیان هم میترسند».
منبع آگاه ایران وایر میگوید: «طبق اطلاعات موجود، پرونده کیان پیرفلک با اعدام مجاهد کورکور، تقریبا برای تشکیلات قضایی و امنیتی استان مختومه شده است هرچند در ظاهر اینطور نباشد. درحالیکه دادگاه کیفری استان خوزستان که دادگاهی ویژه برای رسیدگی به اتهامات مهم از جمله قتل است در خصوص دخالت مجاهد کورکور در قتل کیان قانع نشد و قرار رفع نقص صادر کرد و پرونده را جهت تکمیل تحقیقات و رفع نقایص موردنظر دادگاه به دادسرای ایذه بازگرداند، اما دادسرای ایذه با تهیه یک صورتجلسه از خود رفع تکلیف کرد».
او تاکید دارد: «طبق اطلاعات موجود و مطابق زوایای حرکت خودرو حامل کیان و گلولههای شلیک شده و موقعیت مجاهد کورکور هیچ شک و ابهامی در مورد کشته شدن کیان توسط نیروهای حاضر در محل قتل نماند. ولی بیشترین توان و انرژی سیستم قضایی و انتظامی خوزستان، بهجای آنکه صرف کشف حقیقت و روشن کردن زوایای قتل کیان شود، صرف کنترل خانواده کیان، کتمان حقایق پرونده و ایجاد مشکل برای وکیل خانواده شد».

سخنان کمسابقه پزشکیان در مجلس

چند نقشه ترور جمهوریاسلامی در خاک کانادا خنثی شد















