Friday, Nov 21, 2025

صفحه نخست » گفت‌وگو با نخستین ایرانی که به ناسا راه یافت / شش ماه دستیار اینشتین بودم

خبرآنلاین - در واپسین سال‌های دهه چهل، نام ابوالقاسم غفاری به‌عنوان نخستین ایرانی حاضر در ناسا، در فضای علمی ایران طنین انداخت؛ دانشمندی که نه‌تنها همکار کوتاه‌مدت آلبرت اینشتین بود، بلکه نقش او در محاسبات ریاضی برنامه‌های فضایی «جمینی» و «آپولو» به‌عنوان یکی از ارکان پیشرفت آمریکا در رقابت فضایی شناخته می‌شود. گفت‌وگوی مجله سپید و سیاه در سال ۱۳۴۷ تصویری کم‌نظیر از شخصیت فروتن، منش علمی و مسیر طولانی این نابغه ایرانی ارائه می‌دهد.

ostadlarge.jpg

غفاری در این گفت‌وگو با لحنی ساده و بی‌تکلف ظاهر می‌شود؛ او برخلاف تصوری که خبرنگار از یک «استاد نامدار جهانی» داشت، با لبخندی صمیمانه و رفتاری بی‌آلایش استقبال می‌کند. فروتنی او تا جایی بود که از خطاب شدن با عنوان «پروفسور» نیز پرهیز داشت و ترجیح می‌داد تنها «غفاری» خوانده شود.

او متولد ۱۲۸۸ در تهران بود و تحصیلات متوسطه‌اش را در دارالفنون گذراند. سپس در سال ۱۳۰۸ جزء نخستین گروه دانشجویان اعزامی به اروپا شد و در فرانسه به تحصیل ریاضیات پرداخت. عشق پایان‌ناپذیرش به علم او را تا اخذ دکتری با امتیاز عالی از دانشگاه سوربن در سال ۱۹۳۶ پیش برد.

غفاری پس از بازگشت به ایران، استاد دانشگاه تهران شد اما فضای راکد آموزشی، مخالفت‌های برخی استادان متعصب و نبود برنامه‌های علمی مدرن او را آزرده کرد. همان شرایط سبب شد چندین‌بار میان ایران و اروپا و سپس آمریکا در رفت‌وآمد باشد؛ جایی که در کینگز کالج لندن، هاروارد و دانشگاه واشنگتن به پژوهش و تدریس پرداخت.

paperlarge.jpg

در سال ۱۹۵۶ غفاری به سمت رئیس هیأت ریاضی‌دانان بخش فیزیک ریاضی اداره استانداردهای ملی آمریکا انتخاب شد و سپس به ناسا پیوست. او در رأس گروه ریاضی‌دانان این سازمان، مسئولیت محاسبه مسیر و اصلاح هدایت سفینه‌هایی را برعهده داشت که قرار بود انسان را به ماه برسانند؛ مسئولیتی خطیر که به‌گفته خودش نیازمند حل پیچیده‌ترین معادلات مکانیک نسبیتی بود.

غفاری در بخش دیگری از گفت‌وگو به شرح همکاری چندماهه‌اش با آلبرت اینشتین می‌پردازد؛ او اینشتین را دانشمندی بی‌ادعا، انسانی اصیل و نابغه‌ای می‌داند که به ظاهر هیچ توجهی نداشت و ساده زیست. همین مدت کوتاه برای غفاری کافی بود تا به بزرگی فکری و اخلاقی اینشتین پی ببرد.

او همچنین درباره رقابت فضایی آمریکا و شوروی می‌گوید که پیشرفت‌ها در این حوزه محرمانه است و قضاوت قطعی ممکن نیست؛ با این حال تأکید می‌کند که تنها پیروزی واقعی، پیشرفت علمی در خدمت تعالی انسان است، فارغ از مرزها و ملیت‌ها.

هرچند غفاری در آمریکا به عالی‌ترین جایگاه علمی رسیده بود، اما دل‌بستگی‌اش به ایران هرگز کم نشد. او با صراحت می‌گوید که هیچ‌چیز نمی‌تواند پیوندش با سرزمین مادری را قطع کند و با وجود پیشنهاد تابعیت آمریکا، «ایرانی بودن» را بخشی جدایی‌ناپذیر از هویتش می‌داند.

با وجود این عشق عمیق به وطن، او توضیح می‌دهد که چرا نمی‌تواند به ایران بازگردد: نبود امکانات پژوهشی کافی و اولویت‌هایی که باید ابتدا برای بهبود رفاه و فرهنگ جامعه صرف شود. به‌اعتقاد او، ورود کشورها به رقابت فضایی، جز دو قدرت بزرگ، تنها اتلاف منابع است.

غفاری در پایان درباره سلطه تکنیک بر انسان هشدار می‌دهد؛ به باور او، پیشرفت افسارگسیخته فناوری روح بشر را در بند کشیده و فشار آن در جامعه مدرن، به خستگی و آشفتگی نسل جوان انجامیده است. از نگاه او، اعتراض‌های جوانان در جهان صنعتی، درواقع فریادی است علیه ماشینیسمی که انسان را به حاشیه رانده است.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie & Privacy Policy