یدالله کریمی پور
گرچه چشمانداز ورود جمهوری اسلامی به انقلاب یا شورش فراگیر ملی هنوز دور مینماید، ولی سه موتور پرقدرتِ بحران در حالت نیمهروشن قرار گرفتهاند و هر لحظه امکان فعال شدن دارند:
نخست، پیامدهای فزاینده و انباشتهشدهی بازتولید خشونت علیه پوشش زنان که به شکافی نمادین و عاطفی میان جامعه و حاکمیت تبدیل شده است.
دوم، خطر رسیدن به روز صفر آبی در کلانشهرها که میتواند اعتراضات پراکنده را به واکنشی سراسری، فوری و کنترلناپذیر بدل کند.
و سوم، فرسایش ظرفیت حکمرانی؛ پدیدهای ساختاری که ناکارآمدی دولت در ارائه خدمات، تنظیمگری و اعتمادسازی را تشدید کرده و هر بحران کوچک را به حادثهای سیاسی تبدیل میکند.
این سه موتور اگر همزمان فعال شوند، میتوانند کشور را وارد چرخهای از تنشهای خودافزا کنند؛ چرخهای که مدیریت آن برای هر نظام سیاسی دشوار است.
بیشتر از همین نویسنده
نوبت مادورو هم فرا رسیده؟
آینده نیکلاس مادورو در چهارراه ژئوپلتیک آمریکا و چین قرار گرفته است؛ جایی که کاراکاس نه بازیگر اصلی، بلکه قطعهای حساس در معماری رقابت قدرتهای بزرگ شده است. در این چارچوب سه سناریو تصور پذیر می نماید:
۱.«فشار مؤثر»
ایالات متحده با تشدید عملیات سیاسی، اقتصادی و نظامی، حلقه را بر کاراکاس تنگ میکند. اگر ارتش ونزوئلا شکاف بردارد، مادورو بهدلیل انزوای فزاینده، سقوط میکند و ترامپ نظم انتقالی را شکل میدهد. این سناریوی برتر است.
۲.«تعادل شکننده»
چین و روسیه حمایت محدود ولی حسابشدهای ارائه میدهند؛ نه در حد مداخله مستقیم، بلکه برای حفظ ثبات حداقلی. مادورو باقی میماند، ولی در وضعیتی نیمهمحاصره و نیمهپایدار که هر بحران اقتصادی میتواند آن را فروریزد. احتمال تحقق این سناریو زیاد نیست.
۳. «معامله بزرگ»
آمریکا و چین در چارچوب مدیریت رقابت جهانی، بر سر نقش ونزوئلا به تفاهمی تاکتیک ی میرسند. نتیجه میتواند تثبیت حکومتی تعدیلشده یا انتقالی باشد؛ سناریویی که در آن مادورو نه سقوط میکند و نه آزادانه بازی میکند، بلکه بخشی از سازش ژئوپلتیک خواهد بود. این کم احتمال ترین سناریو خواهد بود.
هر سه مسیر نشان میدهد که آینده مادورو بیش از هر زمان تابع هندسه جدید قدرت میان واشنگتن و پکن است.

















