یدالله کریمی پور
درک کنونی واشنگتن از ایران نسبت به دهههای گذشته به کلی دگرگون شده است. در سالهای اخیر، آمریکا به این جمعبندی رسیده که جمهوری اسلامی دیگر توانایی ایجاد تغییرات ساختاری در منطقه یا تهدید منافع بنیادین ایالات متحده را ندارد.
نخست آن که ، ایران از یک «بازیگر پروژهساز» به یک «بازیگر مزاحم اما قابل مدیریت» تنزل یافته است. نفوذ منطقهای تهران در سوریه، لبنان و غزه محو و یا محدود شده و شبکههای نیابتی آن بیش از آنکه توان تهاجمی داشته باشند، درگیر بقای خود شدهاند. از نگاه واشنگتن، تهران دیگر قادر نیست موازنههای راهبردی خاورمیانه را بههم بزند.
دوم؛ اولویتهای ژئوپلیتیک آمریکا تغییر کرده است. دکترین امنیت ملی جدید، چین را تهدید اصلی معرفی میکند و واشنگتن منابع خود را بهسوی مهار پکن، رقابت فناورانه و تثبیت بلوک هند-اقیانوس آرام سوق داده است. در چنین چارچوبی، ایران صرفاً یک «متغیر منطقهای» است، نه یک تهدید حیاتی.
سوم؛ آمریکا به این درک رسیده که فروپاشی ایران از بیرون ممکن نیست و مدیریت وضعیت موجود کمهزینهتر است. اقتصاد فرسوده، شکافهای داخلی و فشارهای ساختاری، خودبهخود ظرفیت مانور تهران را محدود کردهاند. بنابراین سیاست آمریکا نه بر «براندازی»، بلکه بر «مهار نرم» و جلوگیری از تبدیل ایران به بازیگر برتر منطقهای متمرکز است.
چهارم؛ محور مقاومت تضعیف شده و توان ضربهزدن استراتژیک ایران کاهش یافته است. تهدیدهای ایران امروز بیشتر تاکتیکی و پراکندهاند تا راهبردی و تعیینکننده.
برآیند این عوامل چنین است:
جمهوری اسلامی ایران دیگر برای آمریکا خطرناک نیست، زیرا قدرت آن محدود، فرسوده، قابل پیشبینی و قابل مهار شده است؛ تهدیدی درجه دو، نه تهدیدی سرنوشتساز.
Saturday, Dec 6, 2025

















