خبرنامه گویا - در این مقاله، ابوالفضل محققی ــ از فعالان سیاسی و رهبران جنبش دانشجویی پیش از انقلاب ــ با شجاعت و صداقتی کمنظیر به بازخوانی مسیر طیشده و نقد عملکرد خود و همنسلانش میپردازد. این نوشته نه توجیه گذشته است و نه نفی همهٔ آنچه آن نسل خواهانش بود؛ بلکه تلاش صمیمانهای است برای گفتوگو با تاریخ، زدودن غبار خودفریبی، و پذیرش مسئولیتی که سالها بر دوش روشنفکری و سیاستورزی ایرانی سنگینی کرده است.
نقد یک فعال دانشجوئی بر راه رفته خویش
چرا؟ چرا ؟ قادر نیستیم حتی در دهه هفتاد و یا هشتاد زندگی بعنوان فعالان سیاسی دانشجوئی در دوران قبل از انقلاب ویران گر جمهوری اسلام دقیق تر به عملکرد خود وراه رفته خویش بنگریم؟
ابوالفضل محققی
خود را وراه رفته خویش را در آیئنه زمان بعنوان کسانی که نقشی دراین گذرتاریخی بر این آیئنه زدند به انصاف وپایبندی بنگریم!
با تکیه به حقیقت که مادر تاریخ است و امروزگذر زمان بسیار گوشه های تاریک ومبهم آن را گشوده ! باز بینی کنیم و مورد نقد قرار دهیم .
آیا هنوز زمان آن نرسیده که اعتراف کنیم ما نه تنها به بیداری مردم ،به راه رشد وترقی کشور ،به یاوری درست جهت ساختن ایرانی مترقی ،ایرانی باسیمای معاصر ،ایرانی با چهره اندیشمند وهمگام با زمان یاری نرساندیم و دانشگاه را بمرکزیتی علمی ومحلی برای رشد فکری خود وارتقای فکری جامعه در جهت درست تبدیل نکردیم ! بلکه با روند آغاز شده و روندگان سخت کوش آن در سیمای استادان ودانشجویان برخوردی تلخ وغیر سازنده داشتیم.غیرسازنده با استادان ومتخصصان سخت کوش وتحصیل کردگانی که در قامت استادان متعهد به علم و پرورش دهندگان دانشجویان مستعد برای ساختن ایران فردا تلاش می کردند. ایرانی که روی به آینده داشت و میخواست جایگاه تاریخی خود را احیا کند.
نه تنها کمکی نکردیم !بلکه با کج فهمی ،کج اندیشی ،کج رفتاری ونهایت با شرکت و اثر گذاری در انقلابی شوم وویران گربهمن لطمات جدی بر کشورمان ایران زدیم. !چرا قادر نیستیم بگوئیم که ما دانشجویان به اصطلاح انقلابی با تمام عشق و علاقه ای که به مردم واین سرزمین داشتیم فاقد دانش لازم ،فاقد یک بینش عمیق نسبت به جامعه ،به تاریخ ،به روند های مثبت آغاز شده بودیم وآنچه که می خواستیم بسازیم در عمل مشخص با تفکر ایدئولوژیک و وابستگی فکریمان به اردوگاه سوسیالیست چیزی فرا تر از عمل کرد همین رژیم با اندکی تخفیف نبود.
ما همان موقع با عمل کرد اشتباه خود نوعی انقلاب فرهنگی راه انداخته بودیم وتنها استادانی از گزینش طبقاتی ما عبور می کردند که ما مهر قبولی بر آن ها می زدیم. ما شعار می دادیم بی آنکه به نتیجه حاصل از آن شعارها فکر کنیم . ما علم را در مرکزعلم تحقیر می کردیم .از دانشجویان سخت کوش ودرس خوان دوری می جستیم ما از آن ها وآن ها از ما . دیواری ضخیم بین ما با این دسته از دانشجویان درس خوان بود .دیواری عظیم تر با استادنی که تنها مسئله شان بعنوان استاد اشاعه علم بود وتحقیقات دانشگاهی .هر استادی که تعدادشان بسیار کم هم بود را صرفا به این خاطر که با رژیم زاویه داشت بر سر نهاده حلوا حلوا می کردیم وبلعکس استادانی که این موئلفه نداشتند را تحقیر.
خودی نا خودی ما نیز چیزی جدا از خودی وناخودی کردن جمهوری اسلامی نبود .ما هم تعبد را بر تخصص افسر می کردیم .مجموعه ای از متعبدین به جنبش چپ روزگاری در قامت توده ای، روزگاری چریک فدائی ،مجاهدین خلق و حتی فعالان اسلام گرای مخالف رژیم را بر دانشجویان درس خوان واستادانی که تمرکز وکارشان بر علم وانتقال دانش وتجربه بر دانشجویا نی که نیت درس خواندن داشتند ترجیح می دادیم و تحقیرمی کردیم.
من بعنوان یک فعال سیاسی ویکی از رهبران دانشجوئی دانشگاه تبریز در رابطه با سازمان چریک های فدائی که مسئولیت برپائی وهدایت جنبش دانشجوئی در آن دانشگاه را بر عهده داشتم .بعد انقلاب نیز بعنوان یکی از دونفر مسئول دانشجویان پیشگام مرکزی این وظیفه را بر دوش می کشیدم .امروز وقتی به راه رفته خویش ونتایج حاصل از این همه تب وتلاش می نگرم از خود ،از دانشجویان هم دوره خود ،از استادانی که بناحق بر آنها تهمت می زدیم شرمنده می شوم. شرمنده از ملاک هایی که همه چیز را از دریچه مگسک تفنگ در مبارزه چریکی و شورشگری و راه اندازی اعتصاب در دانشگاه ها می دیدیم ونهایت نیز تمامی این روحیه را بپای انقلاب بس ویرانگر ریختیم که امروز شاهد آنیم.
بدون هیچ طرح وبرنامه مشخص اعتصاب راه می انداختیم ،تظاهرات بر پا می کردیم .نظم کلاس ها را در هم می ریختیم .امتحانات ترم را به تعطیلی می کشاندیم بی آن که به نتایج بر باد رفته یک ترم تلاش دانشجویان واستادانی که چون ما فکر نمی کردند فکر کنیم.
شب در خانه تیمی می نشستیم فکر می کردیم که فردا در چه رابطه ای دانشگاه رابتظاهرات بکشانیم و دامنه آنرا به خارج از دانشگاه گسترش دهیم . شناسائی کنیم دانشجویان مستعدی راکه توان پیوستن بما را داشتند ....ادامه دارد

پشت پرده تغییر استراتژی واشنگتن در قبال ایران

مسدود شدن صفحه اینستاگرام پس از خواندن در کنسرت حامی















