ایران اینترنشنال - مجله فارنافرز با اشاره به تغییر در مناسبات میان جمهوری اسلامی و گروههای شیعه متحد آن در منطقه، نوشت ایران اکنون بهجای رهبری نیابتیها، از آنها پیروی میکند و شبکه نفوذ بهجای ساختار چرخپرهای، شبیه فدراسیونی از گروههای همسو شده است.
این رسانه با اشاره موضوع خلع سلاح حزبالله در لبنان و تشویق گروههای شبهنظامی در عراق به تبعیت از سیاست رسمی دولت و همچنین «کاهش» سختگیریهای دینی و تقویت ملیگرایی از سوی حکومت در ایران نوشت «رهبران شیعی نیز در حال خروج از صحنهاند.»
فارنافرز افزود علی خامنهای ۸۶ سال دارد و علی سیستانی ۹۵ ساله نیز بیمار است. این نشریه با اشاره به رقابت دیرینه حوزههای علمیه قم و نجف نوشت جانشین سیستانی، و نه خامنهای، مسیر مذهبی شیعیان را تعیین خواهد کرد.
در ادامه گزارش اشاره شده که اسرائیل نیز میکوشد با تشدید شکافها میان شیعیان، شبکه جمهوری اسلامی را تضعیف کند. به نوشته این رسانه، حمایت از دولتهای ضعیف در لبنان و سوریه که اقلیتهایشان را سرکوب میکنند، انرژی شیعیان را به نزاع داخلی معطوف میکند.
فارنافرز نوشت گر آمریکا خواهان ثبات منطقه و استقلال عراق از ایران است، باید گروههای شیعه را در نظم جدید جای دهد.
خلاصه مقاله ماریا فانتاپی و ولی نصر در فارنافرز
خبرنامه گویا - نفوذ منطقهای ایران پس از حملات اسرائیل و آمریکا و فروپاشی بسیاری از گروههای همپیمان آن در غزه، لبنان و سوریه، از سوی برخی ناظران پایانیافته تلقی میشود؛ اما این نگاه، ماهیت واقعی «محور مقاومت» و توان بالقوهٔ جمهوری اسلامی برای بازسازی آن را نادیده میگیرد. هرچند ساختار نظامی این محور آسیب جدی دیده، اما هویت سیاسی و مذهبی شیعیان که بنیان اجتماعی آن بود همچنان پابرجاست.
پس از حملهٔ آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، ایران توانست شبکهای فراملی از گروههای شیعی ایجاد کند که از تهران تا بغداد، دمشق، بیروت و صنعا امتداد می یافت. این شبکه تا سال ۲۰۱۴ چنان قدرتمند شده بود که برخی تحلیلگران از «چهار پایتخت عربیِ تحت نفوذ ایران» سخن میگفتند.
اکنون اما این ساختار نظامی در هم شکسته است. فرماندهان و مسئولین اصلی جمهوری اسلامی سالخوردهاند و متحدان شیعهاش در منطقه قربانی حملات اسرائیل شدهاند. نزدیکی اخیر تهران و ریاض نیز این تصور را تقویت کرده که دوران درگیریهای فرقهای در خاورمیانه به پایان رسیده است.
با این حال، حتی اگر محور مقاومت رو به افول باشد، هویت شیعی و پیوندهای مذهبی و اجتماعی آن همچنان قدرتمند است.
اینکه شیعیان منطقه چه مسیری را در آینده انتخاب کنند، نقشی تعیینکننده در تلاشهای آمریکا و کشورهای خلیج فارس برای ایجاد نظم جدید پس از جنگ غزه خواهد داشت.
حملهٔ هفتم اکتبر ۲۰۲۳ ابتدا نمایش قدرت محور به نظر میرسید، اما به سرعت شکنندگی آن را برملا کرد: اسرائیل حزبالله را ضربهٔ سنگینی زد، فرماندهانش را کشت و حتی ارتباطاتش را به سلاح تبدیل کرد. سپس سقوط دولت سوریه در برابر نیروهای سنی مورد حمایت ترکیه، ضربهای راهبردی دیگر بود.
وقتی اسرائیل و آمریکا در ژوئن به ایران حمله کردند، هیچیک از گروههای متحد تهران برای دفاع از آن بسیج نشدند. ایران و گروههای شیعهٔ منطقه، برخلاف گذشته، بیشتر بر هویت ملی و منافع داخلی خود تکیه کردند. محور مقاومت از شبکهای متمرکز به مجموعهای از گروههای نیمهمستقل و پراکنده تبدیل شده است.
با سالخورده شدن رهبران نسل انقلاب از جمله آیتالله خامنهای و آیتالله سیستانی قدرت معنوی و راهبردی شیعیان وارد دورهای انتقالی شده است. نقش نجف در رهبری مذهبی، اکنون بر قم پیشی گرفته و آیندهٔ شیعه بیش از ایران، در عراق رقم خواهد خورد. اسرائیل نیز در پی تشدید شکافهای درونشیعی است تا مانع احیای مجدد نفوذ ایران شود.
اما افول قدرت نظامی شیعه به معنای کاهش هویت شیعی نیست. میلیونها نفر همچنان در آیینهای مذهبی مشارکت میکنند و احساس محاصره و نگرانی از حاشیهنشینی میتواند موجب بازگشت به سیاستهای جماعتی شود. برای جلوگیری از جنگهای داخلی جدید، دولتهای لبنان، سوریه و عراق باید حقوق برابر همهٔ جوامع، بهویژه شیعیان، را تضمین کنند و اجازه ندهند محرومیت دوباره آنها را به سوی حمایت ایران سوق دهد.
برای ثبات منطقه، لازم است شیعیان در ساختار سیاسیـاقتصادی کشورها نقش واقعی داشته باشند. صرف خلع سلاح حزبالله بدون بازسازی مناطق شیعهنشین لبنان یا تضمین مشارکت سیاسی این جامعه، فقط به چرخهٔ خشونت بازمیگرداند. اگر فرصتهای اقتصادی برای نسل جوان شیعه فراهم نشود، بازگشت به خشونت محتمل خواهد بود.
کشورهای خلیج فارس باید در کنار تلاش برای جلوگیری از نفوذ ایران، روند آشتی با تهران را ادامه دهند. تداوم آتشبس در یمن و پایان جنگ داخلی این کشور، نقشی کلیدی در جلوگیری از بازسازی شبکههای نیابتی ایران دارد. نگاه به همهٔ شیعیان به عنوان «وابستگان ایران» باید کنار گذاشته شود.
ایالات متحده برای مهار درگیریها باید بهجای حذف شیعیان، آنها را در نقشهٔ سیاسی مطلوب خود بگنجاند. این امر شامل طرحی روشن برای بازسازی جنوب لبنان، تضمین حقوق سیاسی شیعیان و مذاکرهٔ مستقیم با تهران بر سر برنامهٔ هستهای است؛ امری که برای ایجاد اعتماد کشورهای عربی به تعامل با ایران حیاتی است.
در نهایت، شکافافکنی میان جوامع خاورمیانه ثبات نمیآورد. ادغام شیعیان در نظم سیاسی و اجتماعی کشورها و ترغیب ایران به همکاری دیپلماتیک و اقتصادی، تنها راه جلوگیری از بازگشت شبکههای نیابتی و امکان تحقق صلح پایدار است.















