در مراسم هفت خسرو علیکردی، نرگس محمدی برندهٔ جایزهٔ صلح نوبل، که برای سخنرانی حاضر شده بود، به دست پاسداران جهل با خشونتی آشکار بازداشت شد. در همان مراسم، گروهی انگشت شمار با ادعای طرفداری از رضا پهلوی علیه نرگس محمدی شعار دادند. بهگمانم، اگر رضا پهلوی رسماً از نرگس محمدی حمایت و بازداشت او را محکوم کند، میتوان نقشهٔ تفرقهافکنانهٔ عوامل امنیتی جمهوری اسلامی را نقش بر آب کرد و او را نیز در موقعیتی بهتر برای تقویت همبستگی ایرانیان قرار داد.
واقعیت این است که جامعهٔ ایران جامعهای متکثر است. نه میتوان و نه باید همهٔ این تکثر را زیر چتر یک "فرد" گرد آورد. اما میتوان همه را زیر چتر "همبستگی ایرانیان" و در پرتو یک رهبری نمادین گرد هم نشاند. رهبری ای که نه مدعی انحصار، بلکه نماد اتصال باشد. نزدیکی نیروهای گوناگون در چنین سازوکاری، نگرانیهای برخی درباره تجزیهٔ کشور را نیز کاهش میدهد. زیرا همبستگیِ واقعی تنها در احترام به تکثر شکل میگیرد، نه در حذف آن.
جمهوری اسلامی همان تجربهٔ دیرینهٔ تفرقهافکنی میان ایرانیانِ بیرون از مرزهای ایران را امروز در داخل نیز به کار گرفته است. راهِ مقابله با این سیاست روشن است؛ هشیاری، و هشیاری ما چیزی جز همبستگی ما نیست. هر قدمی که در این مسیر برداشته شود، گامی در پسزدن تاریکی و ابطال پروژهٔ جدایی افکنی حاکمیتی است که در سراشیب سقوطی محتوم قرار گرفته است. رضا پهلوی به دلیل موقعیت اش می تواند فضای تفرقهافکنانهٔ جمهوری اسلامی و نیز رفتار برخی ناآگاهانی را که در این دام گرفتار شدهاند، خنثا کند و گامی مؤثر در راه ایجاد نهاد "همبستگی ایرانیان" بردارد.
نیکروز اعظمی

















