جاهلیسم، لاتمداری و اوباشیگری (لمپنیسم) در بزنگاه های تاریخی لطمه های جبران ناپذیری به حرکت ها و جنبش های آزادیخواهانه در میهنمان زده اند. نگاهی منصفانه به تاریخ 150 ساله اخیر میهنمان بیاندازید تا جای زخم هایِ کاریِ ناشی از این پدیدۀ مخرب و زیانبار را در بند بندِ این پیکرِ خونین ببینید، تاریخی که بر برگ برگِ آن نشانه های بی شماری از استفادۀ ابزاریِ حکومت ها، احزاب و سازمان ها، شخصیت ها و "بی شخصیت" های سیاسی از جاهل ها و لات ها ثبت شده است. (1)
جاهل ها و لات ها، مرد و زن، یکی ازبهترین وسیله ها برای اِعمال خشونت و ترور فیزیکی و کلامی - روانی، نسبت به افراد و دیگر نحله های سیاسی و عقیدتی مخالف و "غیرخودی" بوده اند، ابزاری که در چند سالۀ اخیر بیش از پیش در دنیای" حقیقی" و مجازی، در داخل و خارج کشور، برای پیشبُرد سیاست های انزواسازی، ارعابی، سرکوبگرانه و " فاشیستی"، مورد استفاده قرار گرفته است.
در دو سه روز گذشته درخشش خیره کنندۀ شجاعتِ هنرمند آزاده، ترانه علیدوستی سبب شده است تا بار دیگر عربده کشان و لتوت و لُشوشِ بر آشفته درفش لمپنیسم سیاسی و حسادت های سیاسی دیکتاتورمنشانه را برافراشته تر کنند. کار کارستان ترانه علیدوستی که به طور طبیعی هر آزاده و آزادیخواهی را دلگرم و خوشحال و امیدوار کرده است، جاهل ها و لات ها و افراطی ها و اوباش برخی از جریان های سیاسی را خشمگین کرده و همزمان با بلندگوهای حکومتی به اتهام زنی و ترور شخصیت این هنرمند آزادیخواه روی آورده اند. بدون تردید حضور و نقش پراهمیت ماموران و مزدوران حکومت جمهوری اسلامی، حکومتی که آخوندیسم و جاهلیسم از پاهای اصلی آن هستند را در ایجاد و تدوام درگیری های لمپنی و لاتمدارانه و مبتذل در خارج کشورنمی باید نادیده گرفت اما بسیاری ازعربده کشان امروزین را همگان می شناسند و می دانند که وابستگان و گُنده شده های جریان های سیاسی مخالف حکومت اسلامی هستند.
در رابطه با چرائی و چگونگی پیدائی و تداوم حیات جاهلیسم و لاتمداری ( لمپنیسم) در میهن مان، به ویژه در عرصه سیاست و به عنوان یک معضل فرهنگی و اجتماعی، بارها نوشته و گفته شده است، آنچه در شرایط حساس کنونی می باید به آن توجه شود، که نمی شود، برخورد مسئولانۀ شخصیت های سیاسی و رهبران نحله ها و طیف های سیاسی و مدنیِِ مدعی دموکراسی خواهی در داخل و خارج کشور است. شخصیت ها، حزب ها، سازمان ها و گروه هایی که برخی از هواداران و اعضای شان آشکارا یا جاهل و لات هستند، یا با در آوردن ادای لات ها به حرکت های آزادیخواهانه و مدنی لطمه زده اند و اپوزیسیون حکومت اسلامی را در بین مردم بی اعتبارتر، و بساط شادمانی حکومت اسلامی را پهن تر کرده اند.
نقش شخصیت ها و چهره های سیاسی و مدنی در داخل و خارج کشور در جلوگیری از گسترش چنین فضایی، به ویژه در خارج از کشور پر اهمیت است. نقش رضا پهلوی، نقش مسعود و مریم رجوی، نقش شخصیت ها و چهره های سیاسی جمهوریخواه، چپ، ملی گرا، أحزاب و سازمان های قومی(اتنیکی) و دینی، نقش رسانه ها و فعالان رسانه ای در کاهش ویا تشدید آسیب های چنین روش و منش و فضایی تاثیرگذار و تعیین کننده است. پیش تر هم نوشتم که شخصیت ها و چهره ها متاسفانه در رابطه با نفی وتقبیح و مذمت جاهلیسم و" لمپنیسم سیاسی" کوتاهی کرده اند و به روش مخربِ فرافکنی روی آورده اند. دیگران را عامل و مقصر نشان دادن و نقش خویش در بروز و تداوم این فاجعه ندیدن، راه گشا نخواهد بود.
این فضای سیاسی ی فاقد اخلاق سیاسی، این فضای آلودۀ سرشار از فحاشی، اتهام زنی و ترورشخصیت در میان اپوزیسیون حکومت اسلامی، جز بی اعتمادی و نومیدی بیشتر، جز گسترش و تعمیق شکاف میان طیف های گوناگونِ سیاسی، و جز تداوم حیات حکومت اسلامی پیامد نداشته و نخواهد داشت.
لایروبیِ این بی فرهنگی ی گره خورده با تمامیت خواهی وظیفۀ همۀ جریان ها و فعالان سیاسی، فرهنگی و رسانه ای است.
***
1- مسعود نقره کار، زنگی های گودِ قدرت، نقش سیاسی و اجتماعی جاهل ها و لات ها در تاریخ معاصر ایران، 525 صفحه، انتشارات فروغ - آلمان، چاپ سوم، 2016 - 1395

سه ساز مخالف ناکوک در برابر مستند ترانه، بابک خطی

دعوای پشه و حبشه، گیلهمرد















