یورونیوز - همزمان با رکوردشکنیهای لحظهای نرخ دلار آمریکا در بازار تهران و تضعیف پیدرپی ریال ایران، کارشناسان نسبت به سرعتگیری دلاریزه شدن اقتصاد ایران هشدار میدهند؛ اما اقتصاد ایران در کدام مرحله از دلاریزه شده قرار دارد و فرجام آن به کجا ختم میشود؟
دلار آمریکا در جریان معاملات روز یکشنبه نیز به روند صعودی بیوقفه نرخ خود که از ۴۸ روز پیش آغاز شده، ادامه داد و با افزایش ۴۸۰۰ تومانی نسبت به قیمت پایانی معاملات شنبه تا قله ۱۴۴ هزار و ۷۰۰ تومان صعود کرد؛ نرخی بیسابقه که در مقایسه با یکسال پیش حکایت از جهش ۷۶ درصدی دارد.
همزمان، هر یورو نیز تا ثبت رکورد تازه ۱۷۰ هزار و ۳۵۰ تومانی صعود کرد که در مقایسه با نرخ ۸۵ هزار و ۶۰۰ تومانی ثبت شده در جریان معاملات ۷ دی ۱۴۰۳، نشان از جهش ۹۹ درصدی داشت.
با وجود تعطیلی پایان هفته بازار جهانی طلا، قیمت هر قطعه تمام سکه طلا موسوم به طرح امامی، تحت تاثیر ادامه تضعیف ریال، از مرز تاریخی ۱۶۹ میلیون تومان نیز عبور کرد و هر گرم طلای ۱۸ عیار نیز تا ۱۶ میلیون تومان خرید و فروش شد.
دو هفته پیش و زمانی که دلار آمریکا در بازار تهران ۱۳۱ هزار تومان معامله میشد و آرامش نسبی پیش از وزش طوفان جدید در بازار ارز حاکم شده بود، حسین عبده تبریزی، دبیرکل اسبق بورس اوراق بهادار تهران و از کارشناسان خبره بازارهای مالی، نسبت به قریبالوقوع بودن پدیده دلاریزه شدن اقتصاد ایران هشدار دارد.
دلاریزه شدن اقتصاد یعنی چه؟
دلاریزهشدن اقتصاد (Dollarization) به معنای استفاده گسترده از دلار آمریکا در کنار یا بهجای پول ملی برای پسانداز، قیمتگذاری، قراردادها و حتی مبادلات روزمره است. این پدیده زمانی رخ میدهد که پول ملی یک کشور کارکردهای اصلی خود را از دست میدهد و مردم، کسبوکارها و حتی دولت برای معاملات، قیمتگذاری و حفظ ارزش پساندازها و دارایی نقدی خود به دلار روی میآورند. این پدیده، در واقع واکنشی دفاعی به بیثباتی اقتصادیِ ناشی از سقوط ارزش پول ملی و جهش قیمتها و نرخ تورم است.
دلاریزه شدن اقتصاد معمولا در چهار مرحله مهم رخ میدهد:
۱. از دست رفتن اعتماد و تورم افسارگسیخته
نخستین جرقه دلاریزه شدن، تورم مزمن و بالا است. وقتی قدرت خرید پول ملی به سرعت کاهش مییابد، نگهداری آن توسط مردم و شرکتها ضرر خالص محسوب میشود. در این مرحله، پول ملی اولین کارکرد خود یعنی «ذخیره ارزش» را از دست میدهد. وقتی مردم اعتماد خود را به سیاستهای پولی بانک مرکزی از دست میدهند و میبینند که دولت در مهار تورم ناتوان است و قدرت خرید پول ملی مرتب کاهش مییابد، برای حفظ ارزش داراییهایشان به دلار پناه میبرند.
۲. دلاریزه شدن داراییها
در این مرحله، دلار نه تنها برای سرمایهداران بزرگ، بلکه برای عموم مردم به پناهگاه امن تبدیل میشود. مردم ترجیح میدهند پساندازهای بلندمدت، مهریهها، قراردادهای اجاره و معاملات بزرگ (مانند مسکن و خودرو) را با معیار دلار بسنجند یا مستقیما با دلار انجام دهند. در این مرحله، دلار جایگزین پول ملی برای سنجش ارزش داراییها میشود. یعنی با وجود این که پرداختها ریالی است ولی مبنای محاسبه ارزش داراییها دلار است چرا ذهنیت دلاری در جامعه شکل گرفته است.
۳. دلاریزه شدن پرداختها
با تداوم صعود نرخ تورم و بیثباتی اقتصاد، دلار به تدریج وارد چرخه معاملات روزمره میشود. فروشندگان کالا و خدمات، به دلیل نوسانات لحظهای ارز، قیمتها را به دلار اعلام میکنند تا از ضرر و زیان خود در معاملات جلوگیری کنند. در این مرحله، پول محلی حتی در معاملات روزانه نیز کم کم به حاشیه رانده میشود. این پدیده در کشورهایی مثل ونزوئلا، لبنان و زیمبابوه رخ داده است؛ کشورهایی که حتی در سوپرمارکتهایشان قیمتها به دلار درج میشود. در این مرحله، قراردادها به صورت ارزی منعقد میشود و اجارهبها و نرخ خدمات دلاری تعیین میشود.
۴. دلاریزه شدن رسمی
در این مرحله که پس از دلاریزه شدن غیررسمی مراودات اقتصادی میان مردم و شرکتها میتواند رخ میدهد، دولتها برای مهار تورم و بازگرداندن ثبات اقتصادی، رسما پول ملی را حذف و دلار را به عنوان پول قانونی کشور به رسمیت میشناسند. آغاز این مرحله به معنای اعتراف دولتها به ناکارآمدی سیاستهای اقتصادی و از میان رفتن قدرت تاثیرگذاری بانک مرکزی بر اقتصاد است.

















