شنبه 18 آبان 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


سازمان افسران حزب توده، دکترمصدّق و رويداد ۲۸ مرداد ۳۲ (بخش دوّم)، علی ميرفطروس

علی ميرفطروس
دکتر مصدّق: "بودجهء دولت، با کسری حدود چهارصد ميليون تومان روبرو است و فقر و آشوب در سراسر کشور، گسترده است. معلّمين مدارس، حقوق ماهيانه‌ای به مبلغ يکصد تومان ـ که معادل ۲۵ دلار است ـ دريافت می‌کنند، اين مبلغ به دشواری هزينهء پرداخت اجارهء يک اطاق را در ماه کفايت می‌کند، در نتيجه: بسياری از معلّمين، هوادار و متمايل به کمونيسم شده‌اند، و اين افکار را در سراسر مدارس کشور ترويج می‌دهند" ... [ادامه مطلب]

باز خط برخورد و باز ديو توقيف، علی کلائی

علی کلائی
شهروند امروز به دستور همان خط برخوردی که سال ۷۹ به قتل عام مطبوعات در ايران پرداخت تعطيل شد. احتمال پليسی شدن فضا و خط برخورد با بقيه جريانات فعال از قانونی، از ديدگاه جمهوری ولايی، تا غير قانونی، و از صاحب نشريه تا غير آن می رود ... [ادامه مطلب]

بخوانید!
پرخواننده ترین ها

تاملی بر کتاب «"راز" مرگ صمد...؟» نوشته اشرف دهقانی، به مناسبت انتشار چاپ دوم آن، ع. شفق

e.shafagh@yahoo.com

همزمانی انتشار چاپ دوم "راز" مرگ صمد...!؟" (چگونه ارتجاع مرگ مشکوک صمد را دستاويز حمله به ياران او قرار داده است) از رفيق اشرف دهقانی با انتشار کتابی که وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی(واواک) تحت عنوان "چريکهای فدايی خلق از نخستين کنش ها تا بهمن ۱۳۵۷" بر عليه نيروهای مبارز جامعه و درجهت تثبيت شرايط زندگی دهشتناک توده های رنجديده ايران که در زير فقر و بدبختی و اختناق و ديکتاتوری دست و پا می زنند، نوشته است، فرصتی را فراهم آورد تا با تاملی کوتاه بر مضامين اين دوکتاب، رابطه آن دو را بشکافيم.

اگر بخواهيم مضمون اصلی کتاب پليسی -امنيتی که اخيرا وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در حمله به انقلابيون فدايی در دهه ۵۰ منتشر کرده است را مختصرا بيان کنيم، اين کتاب مبين يورشی وسيع به باورهای مبارزاتی و ارزش های کمونيستی مورد تاکيد انقلابيون فدايی در دهه ۵۰ از يکطرف و تلاشی مذبوحانه برای سياه و کدر کردن چهره های تابناک صديق ترين کمونيستهای ايران از طرف ديگر می باشد و اين در شرايطی ست که همه می دانندکه صداقت و يکسانی گفتار و کردار کمونيستهای فدائی بگونه ای بود که آنان حتی از جان شيرين خود نيز برای تحقق آرمانهای والای انسانی شان گذشتند. اما، هدف واقعی يورش گسترده و تلاش ضد انقلابی اخير دشمن در اين کتاب، فراتر از آن است که صرفا به دهه ۵۰ مربوط شود. اين کتاب در تداوم حمله ای صورت گرفته است که مدتهاست از سوی طبقه استثمارگرحاکم و مرتجعين و قلم بدستان آن بمنظور براه انداختن يک جنگ روانی و سياسی ايدئولوژيک بر عليه جوانان و نيروهای مبارز جامعه ما در شرايط کنونی سازمان يافته است. بنابراين بايد روی آن تاکيد شود که انتشار کتاب اخير دشمن، در مقطعی حساس از پروسه هجوم سياسی – ايدئولوژيکی ای صورت می گيرد که از مدتها پيش از سوی نيروهای ضد انقلابی (چه از طرف خود ماموران قلم به مزد وزارت اطلاعات و چه از طرف سازشکارانی که در بساط دشمن نقش آفرينی می کنند) بر عليه جنبش انقلابی و تمامی مبارزين جامعه ما آغاز شده است.اتفاقا با نگاهی به تاريخ اين پروسه خواهيم ديد که شروع روند مورد بحث به اولين دوره رياست جمهوری رفسنجانی و به زمانی بر می گردد که نشريه آدينه با ريا کاری تمام در اجرای يک پروژه کثيف سياسی – امنيتی و با ادعای فريبکارانه يافتن "حقايق" تاريخی،حمله قلمی ای را عليه صمد بهرنگی و ياران او سازمان داد.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


بنابراين،می توان ديد که صمد بهرنگی و ياران فدائی او بهروز دهقانی، کاظم سعادتی، عليرضا نابدل و امير پرويز پويان از اولين مبارزين کمونيستی بودند که دشمنان مردم نيروی متمرکزی را برای تخريب شخصيت والای مبارزاتی و انسانی آنان بکار گرفتند. به عبارت ديگر، سوژه اولين تلاش ضد انقلابی وزارت دار و شکنجه جمهوری اسلامی برای پيشبرد پروژه ای که با انتشار کتاب اخير خود دنبال کرده است، صمد بهرنگی و نزديکترين ياران او (که اساميشان در بالاذکر شد) را تشکيل می داد.

درست بر مبنای چنين واقعيتی، قابل تاکيد است که کتاب "راز مرگ صمد....!؟" در افشای آن اولين پروژه پليسی- امنيتی وزارت اطلاعات و امنيت جمهوری اسلامی به تحرير درآمد و از اين افتخار برخوردار است که توانست در شناساندن چگونگی عملکرد نيروهای امنيتی جمهوری اسلامی جهت اجرای سياست "باورشکنی" ( و يا در واقع جايگزين کردن باورهای غير انسانی و ارتجاعی بجای باور نيروهای انقلابی و ارزشهای مبارزاتی آنان) و باز کردن مشت صحنه گردانان آن سياست، نقش بارزی ايفا نمايد.

درست است که در کتاب "راز" مرگ صمد...؟" مشکوک بودن مرگ صمد بهرنگی، اين نويسنده متعهد، معلم انقلابی توده ها و يار هميشگی زحمتکشان مورد تاکيد قرار گرفته است، ولی اين واقعيت موضوع اصلی کتاب را تشکيل نمی دهد. همچنين در اين کتاب بحث صرفا با کسانی نبوده و نيست که برای تبرئه ساواک از انبوه جناياتی که بر عليه کارگران و خلقهای تحت ستم مرتکب شده به هر دروغ ننگينی متوسل می شوند.همانطور که اشاره شد هسته اصلی اين کتاب افشای يکی از توطئه های وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بر عليه مردم مبارز ايران و برملا ساختن سياست "باور شکنی" آن می باشد. رفيق اشرف دهقانی در اين کتاب هدف فوق را با توضيح و تشريح رويدادهای کاملا عينی که در جريان مرگ مشکوک صمد بهرنگی پيش آمد و با ارائه استدلالات و اسناد متعدد بطور هر چه زنده و واقعی با خوانندگان در ميان گذارده است.

چاپ دوم کتاب "راز" مرگ صمد...؟" با اسناد و مدارک جديد و با توضيحات بازهم مستدل و مستند همراه است که در بخشی تحت عنوان "افزوده ها" آورده شده است. مطمئنا مطالعه اين کتاب در شرايط يورش گسترده سياسی- ايدئولوژيک جمهوری اسلامی به نيروهای مبارز ايران به درک هرچه بيشتر کارکردها و چگونگی سياست های رذالت بار و فريبکارانه دشمن کمک خواهد کرد. برای ياد آوری و در جهت کسب هر چه بيشتر شناخت از سياست های پليسی امنيتی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و آگاهی از جوانب سوژه توطئه گرانه ای که در سال ۱۳۷۰ از طريق نشريه آدينه در رابطه با مرگ صمد بهرنگی به پيش برده شد، بايد ديد که براستی "راز" مرگ صمد در چيست؟ در پاسخ به اين موضوع بی مناسبت نيست که قسمتی از مقاله ای که تحت همين عنوان توسط نگارنده اين سطور نگاشته شده و در شهريور ۱۳۸۳ در پيام فدائی ويژه صمد بهرنگی چاپ شده است را در ادامه درج کنم. در خاتمه آن نوشته آمده است:

واقعيت اين است که در جنجال اخير، اين صرف اثبات چگونگی مرگ صمد نيست که برای هواداران انديشه ها و شخصيت اين نويسنده مبارز برجسته گشته است (اگر چه در اثبات مشکوک بودن مرگ او و دست داشتن ساواک در اين مرگ به اندازه کافی ادله و اسناد واقعی وجود دارند.) صمد، نويسنده آگاه و مبارزی بود که خود با برخورداری از يک ديد وسيع تاريخی تأکيد می کرد: "مرگ من مهم نيست. مهم اين است که زندگی يا مرگ من چه تأثيری در زندگی ديگران داشته باشد". به همين اعتبار در واقع مساله اصلی برای هواداران و همفکران او - و برای مرتجعين - تأثيراتی ست که زندگی و مرگ و ايده های صمد - و ياران کمونيست اش - بر زندگی ديگران گذارده است و درست از همين زاويه است که صمد بهرنگی و ياران و رهروان او زير لفافه چگونگی مرگ صمد آماج حملات مرتجعين و راست ها قرار گرفته اند. چرا که آثاری که او در تمام مدت زندگی تا مقطع مرگ خود به جای گذارد تأثيرات بيکرانی بر چگونگی زندگی و مرگ حداقل دو نسل از مردم ما و به ويژه جوانان گذارد.نوشته ها و انديشه صمد چه در زمان زندگی و چه پس از مرگ اش نسلی از نوجوانان و جوانان مبارز و کمونيست در جامعه تحت سلطه ما را با خواست به دست گرفتن "مسلسل پشت شيشه" و با هدف آزادی از اسارت دشمن و برقراری عدالت اجتماعی پرورش داد. و امروز سی و شش سال پس از مرگ او انديشه ها و تفکرات والای اين نويسنده انقلابی و يار زحمتکشان و آرمان های او همچنان الگوی پرجاذبه نسل جوان و مبارز ما در پيکارشان برعليه رژيم سرکوبگر جمهوری اسلامی است. صمد سمبل روشنفکر متعهدی است که برخلاف رسم جاری زمانه خويش، زندگی کوتاه و پربارش را مصروف نشخوار کردن حرف های ميان تهی روشنفکرانه نکرد و در مقابل يک جامعه تحت ستم اما تشنه آگاهی، "راه" نشان داد. آثار او به سرعت به الگوی بچه های "دانا" و سمبل جوانان انقلابی و پرچم شور و شورش آنان بدل شد. و همين واقعيت است که همواره چون تيری بر قلب سياه استثمارگران و تاريک انديشان و دشمنان رنگارنگ خلق نشسته است و در جريان حکومت سياه دو رژيم پهلوی و جمهوری اسلامی آنها را واداشته تا برای بازداشتن اين روند، برای ستاندن "خنجرهايی" که در شرايط سلطه ديکتاتوری هر روز توسط "ماهی های سياه کوچولوی دانا" برعليه "مرغان ماهی خوار" سيه دل يعنی ستمگران حاکم از پستوها برداشته می شوند، تلاش کنند و علاوه بر سرکوب عريان با ترفندهای گوناگون به کوبيدن شخصيت و انديشه های صمد و اعتقادات کمونيستی او و يارانش بپردازند. تمامی سازشکاران و قلم بدستان نان آلوده خور و آستانبوس قدرتی که در جنجال اخير، آگاهانه و نا آگاهانه به بازی در بساطی پرداخته اند که دشمنان مردم ما زير عنوان چگونگی مرگ صمد به راه انداخته اند وظيفه دارند تا برای باورشکنی و کمونيسم ستيزی، صمد و يارانش را مشتی دروغگو جلوه دهند که نبايد به آنها اعتماد کرد و مهم تر از آن نبايد راه آنان را مورد تقليد و پيروی قرار داد. درست به همين خاطر است که در کوران چنين کارزاری و در حاليکه صمدستيزان فريبکار حتی جرأت نمی کنند که وارد يک بحث جدی در مورد دروغپردازی های خود در مورد اثبات چگونگی مرگ صمد بهرنگی شوند، "عوضی زاده های سياسی"ای را زير نام "جوانان" به صحنه می فرستند و از قول آنها "فحش های" چارواداری نثار صمد و همفکران او می کنند. امری که قبل از هر چيز، حقارت و زبونی دشمنان صمد و بی بضاعتی وحشتناک سياسی آنان را به نمايش می گذارد. از سوی ديگر به رغم آنکه تمامی نوشته ها، دروغ ها و ادعاهای آنان در اثبات "مرگ طبيعی" صمد، حداقل در چند سال اخير در کتاب "برادرم صمد بهرنگی" نوشته اسد بهرنگی و سپس به نحو جامعی در کتاب "راز" مرگ صمد...!؟ نوشته اشرف دهقانی جواب گرفته، اين گونه "پژوهشگران" و "روزنامه نگاران" با توطئه سکوت و تخطئه، نشان داده اند که حتی جرأت وارد شدن به ميدان يک بحث آزاد و سالم در مورد مدارک مندرج در اين دو کتاب - که حاصل و جمع بندی دهها سند و خاطره دست اول است - را هم ندارند. امری که به سادگی بيانگر ماهيت ادعاهای آنان و آبشخور سياسی ای است که سر در آن دارند.

در کارزار اخير که توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی برای ترور شخصيت صمد و يارانش و از اين طريق، کمونيست ستيزی در جامعه ما به راه افتاده، نکته مهم و تأسف انگيز ديگری وجود دارد و آن هم مُهر سکوت خائفانه ای ست که نيروها و جريانات مدعی "چپ" و "انقلابی" در مقابل اين تعرض ايدئولوژيکی دشمن بر لب زده اند. اين مدعيان که خود را "چپ"، "راديکال" و "رهرو" آرمان های صمد و هم مسلک او می نامند، جرياناتی که در روزهای "آفتابی" با نسبت دادن صمد به خود، در واقع محبت و احترام عميق توده ها نسبت به اين آموزگار انقلابی را به حساب خود و سازمان هايشان واريز می کردند، امروز و در روزهای "ابری"، در شرايطی که مرتجعين و جاده صاف کن هايشان زير نام چگونگی مرگ صمد، يک هجوم تبليغاتی مسموم را بر عليه جنبش انقلابی مردم و تمامی چپ ها و کمونيست ها سازمان داده اند، ميدان را برای ترکتازی آنها خالی کرده و در واقع جبهه به زمين سائيده اند. بسياری از اين افراد و جريانات، با پُز "چپ"شان هيچگاه فراموش نمی کنند که حتما و در هر مورد، در دفاع از "حق دمکراتيک" هر "ليبرال" راست و حتی مرتجعينی امثال منتظری ها اعلاميه بدهند. اما در شرايطی که وظيفه انقلابی هر نيروی مبارز و به ويژه داعيه دار چپ و راديکال - به رغم هر اختلاف قابل درکی هم که با صمد و برخی از انديشه های او دارند - افشای توطئه کثيف حکومت و راست های نفرت انگيزيست که زير نام چگونگی مرگ صمد به ايجاد موج جديدی از آرمان ستيزی و باورشکنی در جامعه ما پرداخته اند، اين نيروها چشمان خود را بسته اند و از ترس اينکه مبادا با ورود به اين بحث در شرايط نامساعد فعلی "داغ" دفاع از "کمونيسم" بر پيشانی آنها حک شود و مارک "راديکاليسم"، "افراطی گری" و "خشونت طلبی" بخورند، می کوشند تا از اين "غائله" اجتناب کنند و با عافيت طلبی، در حقيقت از آتش خشم ضدانقلابی مرتجعين و راست ها تبری جويند. در حاليکه بر عکس، يکی از معيارهای "انقلابی" و "چپ" بودن يک نيرو، مقابله بی امان با تعرض ايدئولوژيکی دشمن به ايده ها و مواضع کمونيستی و در اين زمينه مقابله با تعرض ايدئولوژيکی کثيفی است که جمهوری اسلامی با کمک معرکه گيران رنگارنگ اش به بهانه چگونگی مرگ صمد، برعليه تمامی کمونيست ها، برعليه سمبل ها، چهره ها و پرچم های آنان و به اين اعتبار بر عليه خود اين نيروهای عافيت طلب سازمان داده است.
در کارزار مربوط به پرونده مرگ صمد، ارتجاع می کوشد تا با استفاده از شيوه های نامقدس (دروغپردازی، جعل اسناد، ترور شخصيت و فريبکاری) توسط افراد نابکار و نامقدس (از متهمين همکاری با ساواک جمهوری اسلامی گرفته تا اکثريتی های سابق و راست های دو آتشه) به اهداف نامقدس خود (يعنی کمونيسم ستيزی و باورشکنی) دست يابد. ارتجاع با کمک تمامی ريزه خواران خويش مرگ مشکوک صمد را با دروغپردازی و پرونده سازی به دستاويزی برای حمله به کمونيست ها و ياران او و راه او قرار داده است. اين "راز" ساده ولی مهم نهفته در چگونگی مرگ صمد بهرنگی است.

ضمن آنکه به نوبه خود قويا مطالعه کتاب "راز" مرگ صمد...؟" (چگونه ارتجاع مرگ مشکوک صمد را دستاويز حمله به ياران او قرار داده است) را به تمام مبارزين توصيه می کنم، ليست اسناد و مدارک و مطالبی که در چاپ دوم اين کتاب به آن افزوده شده است را در اينجا ياد آور می شوم:

۱- افشای بعضی قصه سازی‌های افسر همراه صمد در آراز (حمزه فراهتی)
۲- سندی به جا مانده از شهريور ۱۳۴۷ در ارتباط با جستجوی جسد صمد بهرنگی در آب‌های رودخانه آراز.
۳- به جستجوی جسد صمد بهرنگی در آراز
۴- متن کامل آگهی روزنامه کيهان شهريورماه ۱۳۵۹ (پرونده مرگ صمد بهرنگی به جريان می‌افتد).
۵- متن کامل اظهارات مادر صمد بهرنگی، درج شده در نشريه دريچه گفتگو شماره دو
۶- متن کامل "قصه راز کشنده ارس" با امضای "حمزه فلاحتی"، درج شده در آدينه شماره ۶۷ سال ۱۳۷۰.
۷- چرا "آدينه"، نامه‌‌های اعتراضی را چاپ نکرد؟
۸- توضيحاتی در باره اتهاماتی که به جلال آل احمد وارد می‌کنند!
۹- مدارکی در رابطه با درگيری صمد بهرنگی با "کميته ملی پيکار جهانی با بی سوادی" در مورد کتاب "الفباء

اين اثر ارزشمند را می توانيد از طريق آدرس پستی زير تهيه کنيد:

BM Box 5051
London WC1 3XX
England

ipfg@hotmail.com





















Copyright: gooya.com 2016