گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
15 آبان» ۳۵ سال اختناق، ۳۷ روز آزادی و ۳۰ سال جمهوری اسلامی، نشست نهضت مقاومت ملی ايران در شهر کلن، ۱۰ ژانويه13 مرداد» بيانيه نهضت مقاومت ملی ايران، به مناسبت هفدهمين سالروز قتل شاپور بختيار 28 فروردین» بيانيه نهضت مقاومت ملی ايران به مناسبت هفدهمين سال ترور عبدالرحمن برومند 8 بهمن» بيانيه نهضت مقاومت ملی ايران به مناسبت سالگرد حکومت شاپور بختيار 8 دی» بيانيه نهضت مقاومت ملی ايران به مناسبت ترور خانم بوتو
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! پيام نهضت مقاومت ملی ايران به مراسم يادبود دهمين سالگرد شهادت پروانه و داريوش فروهر در لس آنجلسدوستان گرامی آنچه حاکمان جمهوری اسلامی را بر آن داشت که اين همه شقاوت را در مورد آنان روا دارند، کينه ديرينه آنان به باورهائی بود که اساس زندگانی شخصيت هايی نظير شاپور بختيار و پروانه و داريوش فروهر را تشکيل می داد: باور به آزادی انسان و حق حاکميت او برسر نوشت خويش، باور به اينکه مردم ايران اول ايرانی اند و بعد مسلمان يا پيرو دين يا مذهبی ديگر، باور به اينکه ايرانيان هرگز حاضر به قبول اسارت و قيموميت بيگانه نشده، سر زمين و فرهنگ پرافتخار خود را گرامی داشته وهمواره در راه حفظ آن ها قر بانی داده اند. و همه اين باورها متکی به ارزش هايی است از اساس در تضاد با حکومت ولايت فقيه و تصورات متحجرانه حاکمين جمهوری اسلامی و خطرناک برای ادامه حکومت آنان . رهبران ملی همچون بختيار و فروهر بايد به اين جهت به فجيعترين شکل به قتل ميرسيدند که آخوند های مرتجع حاکم، فرزندان خلف شيخ فضل اله نوری و کاشانی کينه ای عميق و صدساله از هرچه ملی وملی گراست و مليون و رهبران آنان به دل دارند. چه انان را ميراث دار و مدافعين دستاوردهائی ميدانند که مردم ما با تحمل مشقت های زياد، بيش از صد سال پيش بدست آورده اند. اين دستاوردها پيروزی نظامی بر پايه حاکميت ملی، استقرار حکومت قانون و زدن دست رد به سينه مشروعه آخوندی و استبداد سلطنتی بود. آنچه جمهوری اسلامی را از ساير حکومت های ديکتاتوری ديگر جدا ميسازد، اين است که رهبران آن همچون بيگانگانی که بر کشور غلبه کرده اند با مردم و مملکت ما بر خورد ميکنند. آنان برای فرهنگ، مفاخر و حدود و ثغور سرزمينی که بر آن حکم ميرانند و از تمام مزايای آن بهره ميبرند ارزشی قائل نيستند، زيرا در ايدئولوژی آنان ايرانزمين تنها تکه ای از جهان اسلام خوانده می شود. آنا ن مردم اين سر زمين را را برده و صغير تلقی نموده و موجوداتی فاقد هرگونه حقوق و سزاوار هرگونه برخورد ناروا و توهين ميدانند. اين بيگانگی نسبت به ملت و مملکت باعث شده که حاکمين جمهوری اسلامی نه از کشتن و قتل زنان، جوانان ابايی دارند و نه از قتل عام هزاران زندانی بی گناه. جنايات اين جماعت در سی سال گذشته در تاريخ کشور ما کم نظير است. حاکمان جمهوری اسلامی همچون ساير خود کامگان ديکر تاريخ در اشتباهند اگر چنين می پندارند که که با کشتن رهبران ملی و مبارزين راه آزادی ميتوانند راه حر کت جامعه را بسوی آزادی و دموکراسی برای مدت طولانی سد کنند. بی ترديد راهی که مردم ايران برای رسيدن بدين مقصود در پيش دارند، راهی پر خطر است. در اين راه پروانه و داريوش فروهر نه اولين و نه آخرين قربانيان ملت ايران خواهند بود، چه ايران هر گز نخواهد مرد Copyright: gooya.com 2016
|