گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
28 دی» مردم در فاصله بين حکومت و اپوزيسيون، الاهه بقراط، کيهان لندن26 دی» ايران جزيره ثبات است، گفتگو با روبرت باير مامور پيشين سيا، هندلزبلات، برگردان از الاهه بقراط 20 دی» يوشکا فيشر: اين جنگ دوم ايران و اسراييل است، دی تسايت، برگردان الاهه بقراط 20 دی» در اين سال ِ سی، الاهه بقراط، کيهان لندن 12 دی» پنجاه سال خبررسانی در آلمان درباره ايران با استناد به مجله اشپيگل (بخش هفتم)، الاهه بقراط
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! سیامين سالگرد انقلاب اسلامی غرق در بحران، اولريش تيلگنر، دی ولت، برگردان از الاهه بقراطدرست مانند سال های دهه هفتاد در دوران شاه، ايران با مشکلات سياسی و اقتصادی روبروست که جمهوری اسلامی را در برابر تصميمات تعيينکننده قرار میدهد. در چنين موقعيتی است که مرزهای اختيارات رياست جمهوری به نمايش گذاشته میشود چرا که درباره مسائل مهم، اين هم چنان آيتالله علی خامنهای است که به مثابه رييس کشور تصميم میگيرداولريش تيلگنر Ulrich Tilgner ژورناليست آلمانی عمدتا از کشورهای خاورميانه گزارش میدهد. او که جنگ عراق را به طور زنده از بغداد گزارش میکرد از برندگان جايزه بهترين ژورناليست آلمان در سال ۲۰۰۴ است. وی پس از آن به طور متناوب برای کانالهای تلويزيونی و روزنامههای مختلف از تهران خبر تهيه کرده است. آخرين گزارش وی را از تهران درباره وضعيت ايران در آستانه سیامين سالگرد انقلاب اسلامی که در سايت روزنامه دی ولت (۱۶ ژانويه) منتشر شده است، میخوانيد:
ناامنی در تهران افزايش میيابد. صدای انتقاد از دولت بلندتر میشود. قيمت ميوه، سبزی و گوشت تا پنجاه درصد گرانتر شده است. زنان در شهرها از مقررات حجاب اسلامی ابراز نارضايتی میکنند و هنگامی که بهار فرا میرسد و هوا گرمتر میشود، آنها لباسهای نازکتر و روسریهای کوچکتر میپوشند. بسياری از زنان جوان تنها به اين دليل موهای خود را میپوشانند که مأموران امنيتی رعايت حجاب را کنترل میکنند. موج مصرفی که در اواخر دهه نود تمام کشور را در بر گرفت از يک سو منجر به سياستزدايی شد و از سوی ديگر به تغيير شيوه زندگی مردم انجاميد. امروز بيش از دو و نيم ميليون نفر به دانشگاه میروند و اين رقم پانزده برابر بيش از دوران شاه است. زنان در دانشگاهها اکثريت را تشکيل میدهند و بيش از پيش به بازار کار هجوم میآورند. در بلند مدت، برابرخواهی زنان آن هم زير حجاب تحميلی، به وجه مشخصه جامعه ايران تبديل خواهد شد. همين امروز نيز زنان دانشگاهی با مشکل پيدا کردن شريک زندگی روبرو هستند چرا که مردان از برتری علمی آنها و نقش آنان در خانواده هراس دارند. اغلب زنان در برابر اين انتخاب قرار میگيرند که آيا ازدواج کرده و به خانهداری و بچهداری بپردازند و يا راه ترقی شغلی را در پيش گيرند. پيش از انقلاب سن ازدواج حدود بيست و يک سال بود. امروز ايرانيان جوان پنج سال بيشتر به خود فرصت میدهند و اين در حاليست که در شهرها اگر هم ازدواجی در کار باشد، زنان در ۲۶ سالگی و مردان در ۳۱ سالگی ازدواج میکنند. کاهش شديد نرخ تولد به تغييرات شديد در معماری خانهها انجاميده است. اغلب آپارتمانهای جديد نصف آپارتمانهای قبلی مساحت دارند. اين امر البته تنها به کوچک شدن خانواده مربوط نمیشود. از آنجا که قيمت مستغلات به مرحله انفجار رسيده است، بيش از پيش ايرانيان کمتری میتوانند آپارتمان شخصی داشته باشند و اگر هم چنين امکانی برايشان وجود داشته باشد، خانههايشان خيلی کوچکتر از خانه والدينشان است. احمدینژاد برای کاهش تناقضات اجتماعی دستور داده است برای تنگدستان خانه بسازند. اين امر تنها به اين دليل ممکن بود که واردات سيمان و آهن از سوی دولت با يارانههای ميلياردی حمايت میشد. از همين رو نيز بر ميزان مصرف افزوده گشت، بدون آنکه چرخه اقتصاد کشور بطور پايدار رشد کرده باشد. علاوه بر اين، ايران با قيمت بالای نفت نمیتوانست عاريه زندگی کند و دولت بيش از پيش هزينه واردات و يارانهها را از محل درآمد نفتی پرداخت میکرد. همين روند مانع تغييرات ساختاری در اقتصاد ايران شد. در اين ميان درست همين تغيير ساختاری يکی از اهداف بزرگ پس از انقلاب بود. به اين ترتيب که بر خلاف زمان شاه، میبايست صنايع مستقل شوند و ديگر به درآمدهای نفتی وابسته نباشند. ولی جنگ هشت ساله عليه عراق اين کشور را سالها به عقب راند. منابع اقتصادی ايران تماما به کار گرفته شدند تا از يک شکست نظامی جلوگيری شود. جنگ بر سياست داخلی نيز تأثيرات شديد نهاد. شرايط جنگی اين امکان را به وجود آورد تا مخالفان رهبری اسلامی از ميان برداشته شوند. تا امروز نيز فرهنگ سياسی ايران نه از سقوط شاه، بلکه بيش از آن، متأثر از جنگ است که جنگ آمريکا و عراق در سال ۲۰۰۳ نيز بر آن افزوده گشت. اگر تا آن زمان بسياری از ايرانيان اميدوار بودند که فشارهای خارجی و حتی مداخله ارتش آمريکا ممکن است مناسبات سياسی و اجتماعی را در ايران تغيير دهد، مشکلات عميق آمريکا در عراق سبب از ميان رفتن اين اميد شد. ديگر نمیشد به کمک آمريکا اميدی داشت. برای بسياری از منتقدان در مقايسه نابسامانیهای داخلی ايران با آنچه بر اثر جنگ در افغانستان و عراق پيش میرود، همانا نظام اسلامی ايران به مثابه بد در برابر بدتر بيشتر قابل قبول است. از طرف ديگر، بهبود وضعيت اقتصادی سالهای گذشته سبب سياستزدايی در جامعه گشت و اين امکان را به احمدینژاد داد تا وعدههای اقتصادی به مردم کشورش بدهد. ليکن با کاهش ۶۰ درصدی قيمت نفت اين سياست اينک با مانع روبرو شده است. يارانهها را ديگر نمیتوان تأمين کرد. درست مانند سالهای دهه هفتاد در دوران شاه، ايران با مشکلات سياسی و اقتصادی روبروست که جمهوری اسلامی را در برابر تصميمات تعيينکننده قرار میدهد. در چنين موقعيتی است که مرزهای اختيارات رياست جمهوری به نمايش گذاشته میشود چرا که درباره مسائل مهم، اين همچنان آيتالله علی خامنهای است که به مثابه رييس کشور تصميم میگيرد. آيتالله خامنهای که جانشين آيتالله خمينی بنيانگذار جمهوری اسلامی است در سالهای گذشته نيز سياست را از پشت صحنه هدايت میکرد. تنها در سايه رهبر کشور و موافقت او بود که احمدینژاد توانست سياست خارجی افراطی خود را پيش ببرد. درست مانند آيتالله خمينی، رهبر انقلاب اسلامی، که در مورد مسائل مرکزی در جمهوری اسلامی در طی دهه هشتاد تصميم میگرفت- مانند آزادی ديپلماتهای آمريکايی که در اشغال سفارت آمريکا به گروگان گرفته شده بودند و يا آتشبس در جنگ با عراق- امروز اين آيتالله خامنهای است که در آينده نيز درباره چگونگی رابطه با آمريکا و سمت و سوی انتخابات رياست جمهوری بعدی تصميم میگيرد. با توجه به نارضايتی فزاينده مردم به دليل افزايش مشکلات اقتصادی و اجتماعی برای احمدینژاد مشکل خواهد بود که بتواند در يک انتخابات آزاد نيمبند برای بار دوم پيروز شود. او از هم اکنون مبارزه انتخاباتی را آغاز کرده و با وجود جنگ غزه درباره خواسته خود مبنی بر نابودی اسراييل سکوت کرده است. اينکه او به باراک اوباما در انتخابات رياست جمهوری امريکا تبريک گفت، حتی بيانگر اين است که وی آماده تلاش برای حل اختلافات سياسی با آمريکاست. احمدینژاد میداند تا چه اندازه اکثريت مردم ايران خواهان حل اين اختلاف طولانی با آمريکا و از سرگيری روابط ديپلماتيک با اين کشور هستند. Copyright: gooya.com 2016
|