محمد ‌‏خاتمی: اگر بخواهم بيايم، نمی‌‏توانم از حداقل‌‏‌‏هايی که به آن باور دارم دست بردارم، ايلنا

- ننگ عقب ماندگی بايد از تاريخ ملت ايران پاک شود
- برخی رای مردم را صوری می‌‏دانند

تهران- خبرگزاری کار ايران
رئيس دولت اصلاحات با انتقاد از کسانی که رای و نظر مردم را صوری و ظاهری می‌‏دانند، گفت: اين بينش و نظر ديدگاه انقلاب و خط امام(ره) نيست و نسبتی با امام و انقلاب ندارد.

به گزارش"ايلنا" به نقل از دفترسيد محمد خاتمی، وی در ديدار با اعضای شورای مرکزی مجمع زنان اصلاح طلب و نمايندگان استان‌ها گفت: همگی شما اهل فکر، فضل، دانش، بينش و در عرصه‌‏های مختلف فعال هستيد و از حضور در جمع شما که برای فعاليت اجتماعی در کنار هم قرار داريد و به انقلاب و ايران و سرنوشت آن می‌‏انديشيد، بسيار خوشحالم.

وی با تاکيد بر‌‏ اينکه، شما بايد منصفانه فکر کنيد و نتيجه آن را عرضه کنيد، افزود: همچنين بايد سعی کنيد در عمل هم آن را پياده کنيد تا به اين سرمايه جمعی دامن زده شود تا به صورت يک جريان و نه يک حادثه تداوم پيدا کند وتقويت شود.
رئيس موسسه بين المللی گفتگوی فرهنگ‌‏ها و تمدن‌‏ها، تصريح کرد: رشد در متن جمع پديد می‌‏آيد و حضور اجتماعی برای زنان موجب رشد می‌‏شود وکسی که رشد نيافته است حق خود را نمی‌‏شناسد و طبعا دنبال آن هم نمی‌‏رود.حق گرفتنی است و رشد امری است که در عرصه اجتماعی حاصل می‌‏شود؛ بنا براين رشد و حضور در عرصه اجتماعی ملازم يکديگرند.خوشبختانه زنان ما رشد خود را نشان داده‌‏اند و حضورشان در عرصه حيات اجتماعی درخور تقدير است گرچه هنوز تا رسيدن به جايگاهی که در خور‌‏آنند فاصله داريم.
وی همچنين با اشاره به ارزش‌‏هايی که به عنوان زن مسلمان و ايرانی وجود دارد، عفت و وفا را مساله‌ای مهم عنوان کرد که تنها متعلق به زنان نيست و مردان را هم شامل می شود و در همين راستا گفت: زن مسلمان ايرانی بايد در عين پايبندی به ارزش‌‏های دينی و معنوی و اخلاقی نشان دهد که می‌‏تواند الگوی مناسبی برای زن در روزگار ما باشد.
خاتمی به نقش ممتاز زن در خانواده اشاره کرد و اظهار داشت: بايد ديد چه کار‌‏کنيم تا زمينه رشد و حضور اجتماعی زن کاملا تضمين شود در عين حال نقشی که زن می‌‏تواند بيش از مرد در استحکام و ارتقاء خانواده داشته باشد، ايفا شود.
رئيس بنياد باران ادامه داد: وحدت زنان را بايد در نسبت و رابطه با وحدت اجتماعی ببينيم، تا بر اساس آن منافع زن و مرد تامين شود.
وی تاکيد کرد: متاسفانه سياست و سياست‌‏مداری در طول تاريخ و حتی دوران مدرن ماهيت و روند مطلوبی نداشته و ندارد.
رئيس‌‏جمهور سابق‌‏کشورمان ادامه داد: تامل و تدبر در سياست يک امر ضروری و لازم برای هر کسی است که نسبت به انسان و انسانيت دارای تفکر و مسووليت است.
رئيس موسسه بين المللی گفتگوی فرهنگ‌‏ها و تمدن‌‏ها،‌‏گفت: بنده يک طلبه و دانشجو هستم و همواره دوست داشته‌‏ام حالت طلبگی برايم بماند ؛بنابراين همواره علاقمند بودم، به اينکه چه چيزی را ‌‏بايد در عرصه فکر به عرصه عمل جاری‌‏کرد، بيانديشم و معتقدم در اين صورت است که ما در خارج و زندگی عينی هم شاهد وضع مطلوب‌‏تری خواهيم بود.
خاتمی، انسان را موجودی تاريخی عنوان‌‏کرد و تاکيد کرد: برای شناخت انسان بايد بفهميم "انسان تاريخی يعنی چه؟" و نيز اينکه "ما در کجای تاريخ ايستاده‌‏ايم؟"
وی در ادامه به طرح چند پرسش پرداخت و گفت: ما بايد بيانديشيم، مشکل ما در اين مرحله تاريخی کجاست؟چرا در ظرف يکصد سال با اينکه تا حدودی خواسته‌های‌‏مان مشخص بوده دائما نا‌‏کام بوده‌‏ايم. البته اين به اين معنی نيست که شکست خورده‌‏ايم، بلکه به طور کامل به اهداف و آرمان‌‏های تاريخی که داشتيم يا می‌‏خواستيم نرسيده‌‏ايم يا احيانا انحراف ايجاد شده است.
خاتمی ادامه داد:۱۰۰ سال است که جنبشی وسيع و همه جانبه در تاريخ ايران جريان دارد، در اين جنبش اصيل ‌‏ملت ايران پيشتاز ساير ملت‌‏های اسلامی و منطقه جهت نفی استبداد ، استعمار و تلاش برای پيشرفت همه جانبه کشور و در جست‌‏و‌‏جوی عدالت‌‏ بوده است.
وی گفت: می‌‏خواهيم آزادی‌‏های مدنی بر اساس حقوق اساسی ملت در جامعه شکل بگيرد،می‌‏خواهيم از عقب ماندگی تاريخی نجات پيدا کنيم و ننگ عقب ماندگی را از تاريخ ملت ايران پاک شود. می‌‏خواهيم خودمان بر سرنوشت خود حاکم شويم. جامعه‌‏ای می‌‏خواهيم که در آن خبری از فقر و تبعيض نباشد. البته بی‌‏انصافی است اگر بگوييم از ابتدای پيروزی انقلاب تحولاتی در اين زمينه صورت نگرفته است ولی هنوز به اهداف خود نرسيده‌‏ايم.
خاتمی ناکامی حرکت‌‏های روشنفکری در جامعه‌‏ را ناشی از نداشتن يک ذهنيت درست از موقعيت تاريخی و نيازهای جامعه دانست وافزود :حرکت‌‏های روشنفکری‌‏ نتوانسته رابطه درست و تفاهم آميزی با متن جامعه‌‏که بستر حرکت است، ايجاد کند.
رئيس جمهور ‌‏سابق کشورمان يکی از بزرگترين نقش‌های کسانی چون دکتر شريعتی را نزديک ‌‏کردن زبان روشنفکری به زبان توده دانست و گفت: بحران تفکر آن است که نمی‌دانيم چه هستيم و چه می‌خواهيم يا اگر می‌دانيم راه کارهای رسيدن به آن را نمی‌دانيم.
رئيس بنياد باران،موفقيت‌‏های بدست آمده را بسيار ارزشمند توصيف‌‏کرد و در عين حال گفت:ما به اهداف نهايی نرسيده‌‏ايم که بگوئيم ديگر در جامعه جنبش لازم نيست، امروز جنبش برای اين است که نظامی که از متن خواست و اراده جامعه برآمده است به اهداف خود برسد و چنانچه لازم است در ساختارها و رفتارها اصلاح به عمل آيد و تلاش کنيم،آرمان‌‏های انقلاب و همان اهدافی که در قانون اساسی آمده است، تحقق يابد.
خاتمی ادامه داد: در جامعه عظيم و بزرگ ايران که تاريخ باشکوهی دارد ،دين جايگاهی والا دارد، شعارهای انقلاب ما هم دينی بود و امام خمينی(ره) می‌گفت اين خدا و دين است که شما را آزاد می خواهد و به استقلال دعوت می‌‏کند و سبب می‌شود از ذلت نجات پيدا کنيد و پيشرفت کنيد؛طبعا دين در عرصه اجتماعی و انقلاب ما با چنين کارکردی مطرح شد.
رئيس‌‏جمهور سابق کشورمان‌‏تصريح کرد: نظر امام(ره) با بسياری از کسانی‌‏که در ساحت دين موثر يا مدعی بودند متفاوت بود؛ امام(ره) اين همه بر رای و نظر مردم تکيه کرد، ولی بعضی‌‏ها عملا امروز می‌‏گويند، رای مردم اثری ندارد و صوری و ظاهری است. اين بينش و نظر که ديدگاه انقلاب و خط امام(ره) نيست؛نسبتی با امام و انقلاب ندارد.
رئيس موسسه بين المللی گفتگوی فرهنگ‌‏ها و تمدنها افزود : لازمه حيات دموکراتيک وجود احزاب و گروه‌‏های آزاد و مستقل از دولت و البته وفادار به آرمان‌‏ها‌‏ی جامعه و نظام بر‌‏آمده آن است.
وی ادامه داد: اينکه ما با مشکلاتی روبرو می‌‏شويم و سپس نگاهمان به سوی فردی می‌‏رود و انتظار داريم او بيايد و همه مشکلات را حل کند ،نشانه ضعف و نقص اجتماعی است.
رئيس دولت اصلاحات، تصريح کرد: اگر فرضا چنين فردی که از او همه انتظارات را داريم؛ او را نخواهند و يا در برابر او کارشکنی‌شود ،او موفق نمی‌‏شود؛ آيا مطلوب‌‏تر اين نيست کسانی بيايند که در ايده‌آل‌ها با ما شريک باشند و بخواهند وضع موجود را تغيير دهند و در عين حال کارشکنی را در مقابل خود نداشته باشد يا کمتر داشته باشد و فضا برای ما هم بازتر شود تا کارهای زير بنايی و اجتماعی انجام دهيم.
خاتمی در پايان خاطر‌‏‌‏نشان‌‏کرد: بنده اگر بخواهم بيايم، نمی‌‏توانم هويتم را تغييردهم و نيز نمی‌‏توانم از حداقل‌‏‌‏هايی که به آن باور دارم و برای جامعه مفيد می‌‏دانم دست بردارم و طبعا با حفظ اين امور بايد مطمئن باشم که می‌‏توانم خدمت کنم. اميدوارم هر چه پيش می‌‏آيد بتوانيم همديگر را قانع کنيم.