دوشنبه 21 بهمن 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

آقای خاتمی خوش آمديد، اما...، بيژن صف سری

بيژن صف سری
آيا باز هم اين بار با سوابقی که از اين سيد فرهيخته وجود دارد می توان به انتخاب از بين بد و بدتر تن داد؟ و يا بايد از او اين انتظار را داشت که اگر واقعا اعتقاد خدمت به انقلاب و مردم اين کهنه ديار را دارد بايد آن خاتمی ای باشد که مردم در سال ۷۵ او را ناجی خود می دانستند

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


بالاخره آقای خاتمی روز گذشته رسما در مراسم افتتاح سايت اينترنتی مجمع روحانيون مبارز کانديداتوری خود را برای انتخابات رياست جمهوری پيش رو اعلام کرد.

يکی از دغدغه های مهم موافقان سابق آقای خاتمی که امروز به دليل عملکرد ۸ ساله او در مقام رياست جمهوری در گروه مخالفين کانديدا شدن او قرار گرفته اند، عدم شجاعت اين سيد فرهيخته در تصميم گيری های بزنگاه است خاصه در همه سخنرانی های قبل از اعلام کانديدا شدنش هيچ برنامه و راه کاری را مشخصا برای برون رفت از مشکلات عديده ای که امروز کشورمان با آن دست به گريبان است ارائه نداده است .

اگر چه برخی شجاعت در دايره سياست را باور ندارند و يا حداقل آن را به تنهايی جايگزين مناسبات واقعی اجتماعی نمی دانند اما به هر روی آن چه از پيشينه و سوابق هشت سال زمامداری آقای خاتمی بيش از هر عمل صواب و يا ناصواب ايشان به چشم آمده است همين عدم شجاعت او در انجام کارهايی بوده است که حتا به شهادت گفته هايش به عنوان يک اصل بوده اند مانند آزادی و يا مردم سالاری. اما با اين همه به قول طنزپرداز غربت نشينمان خاتمی از نظر اعتقاد به دموکراسی و آزادی از معدل متوسط سياستمداران و مردم ايران، بهتر است.

بر خلاف همه کسانی که معتقدند در صحنه رقابت انتخابات رياست جمهوری پيش رو اين بار خاتمی کارزار سخت تری از دور قبل خواهد داشت، به نظر نگارنده نه تنها اين دوره از رقابت ها برای خاتمی در صورت رد صلاحيت نشدن سخت تر نيست بلکه آسان تر هم خواهد بود چرا که مصائب عملکرد دولت احمدی‌نژاد آن قدر هست که‌ ملت برای رهايی از چنين مصائبی قطعا دست به دامان هر کسی خواهند شد و تا اين زمان در ميان نامزدهای اعلام شده چه کسی بهتر از خاتمی که می تواند با مانورهای محدود نظرها را جلب کند اما آن چه در صورت انتخاب شدن اين سيد بزرگوار زمامداری را بر او سخت می نمايد در زير ذره بين بودن عملکرد ايشان و ياران و وزيران منتخب دولت او خواهد بود خاصه از سوی قبيله قلم به دستانی که يک بار شانه های ضعيف خود را که با پای بست حمايت مردمی چون نردبان برای سعود اصلاح طلبان برای دست يابی قدرت در اختيارشان قرار داده بودند و هزينه های گزافی را اعم از توقيف جرايد و زندانی شدن پرداختند، منتقد جدی و دقيق دولت آينده خاتمی خواهند بود چرا که آزموده را آزمودن خطاست.

اگر چه اين بار هم چون گذشته مردم اين کهنه ديار در دو راهی انتخاب بين بد و بدتر قرار گرفته اند اما با اين همه اين بار از همان روز آغاز زمامداری دور سوم اين سيد فرهيخته سيل تقاضاها و خواسته های بر حق رای دهندگان او را در محاصره خواهد گرفت، خواسته هايی که امروز در مقام کانديدايی تا کنون پاسخ و يا راهکارهايی را مشخصا اعلام نداشته، پاسخ های برای چگونگی چرخه سرمايه گذاری در نفت و گاز و پتروشيمی؟ و يا چگونگی قيمت گذاری ها بر قيمت نفت و بنزين و نان؟ عاقبت بيکاری ها و مضيقه های معاش مردم چه خواهد شد؟ سرانجام تهديدها و گروگانگيری کشتی های حمل مايحتاج ملت و صادرات تجار به کجا ختم به خير خواهد شد؟ کسری بودجه آموزش و تربيت نسل امروز از کجا و چگونه تامين خواهد گرديد؟ تکليف پيوستن به سازمان تجارت جهانی چه خواهد شد؟ و هزاران پرسش و تقاضايی که در دور قبل رياست جمهوری خاتمی پاسخی يافت نشد.

جان کلام اين است که آيا باز هم اين بار با سوابقی که از اين سيد فرهيخته وجود دارد می توان به انتخاب از بين بد و بدتر تن داد؟ و يا بايد از او اين انتظار را داشت که اگر واقعا اعتقاد خدمت به انقلاب و مردم اين کهنه ديار را دارد بايد آن خاتمی ای باشد که مردم در سال ۷۵ او را ناجی خود می دانستند و نه فريب خورده ی به به و چه چه های اطرفيان تشنه قدرت که او را در محاصره داشتند تا مجبور به بالا رفتن از خطابه های گنگ و دو پهلو گردد.

ايکاش آقای خاتمی می دانست که خواسته ملت از او همانی است که کاسترو رهبر کوبا بعد از برچيدن بساط ديکتاتوری در کوبا در يک سخنرانی خطاب به ملت خود گفت: اکنون نه نان بدون آزادی می خواهيم و نه آزادی بدون نان، و نه ديکتاتوری فردی و نه ديکتاتوری طبقه خاص، آزادی و نان و بدون وحشت زيستن، اين است هدف انقلاب ما.

بيژن صف سری
http://bijan-safsari.com/





















Copyright: gooya.com 2016