دوشنبه 19 اسفند 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

تورم در دولت‏های موسوی، هاشمی، خاتمی و احمدی‏نژاد، خبرآنلاین

بررسی سری زمانی نرخ تورم در فاصله سال های 1360 تا 1387 نشان می دهد که در دوران دو دولت هاشمی رفسنجانی، دولت سازندگی به طور متوسط بالاترین نرخ تورم را اقتصاد ایران تجربه کرده است. همچنین در دوران نخست وزیری میر حسین موسوی، کابینه جنگ 8 ساله، میانگین نرخ تورم بیش از دوره 4 ساله ریاست جمهوری محمود احمدی ن‍‍ژاد بوده است. در این فاصله زمانی بررسی شده دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی، دولت اصلاحات، پایین ترین میانگین نرخ تورم را ثبت کرده است.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


خبرآنلاین، میرحسین موسوی در سال 1360 مدیریت اقتصاد ایران را پس از شروع جنگ با تورم 23 درصدی تحویل گرفت. هر چند در اولین سال نخست وزیری او نرخ تورم 2 دهم درصد رشد کرد ولی او توانست در قالب یک سیر نزولی نرخ تورم را تا سال 1364 به کمتر از 10 درصد یعنی حدود 6 درصد برساند. بدین ترتیب افتخار ثبت نرخ تورم تک رقمی به نام دولت موسوی رقم خورد. اما یک سال بعد نرخ تورم تا نزدیکی 23 درصد صعود کرد. دو سال پایانی دولت او نیز شاهد رخداد نرخ تورم بیش از 28 درصد بود.

کارشناسان در توضیح علت رشد جهشوار نرخ تورم در سال های پایانی دولت میرحسین موسوی بر این امر تاکید می کنند که از سال 1365 به بعد جنگ ایران و عراق از نظر اقتصادی وارد یک نقطه عطف شد. یک مساله این بود که قیمت هر بشکه نفت که در سال های 57 و 58 حول و حوش 42 و43 دلار رسیده بود در سال‌های 65 و 66 و 67 تنها به بشکه‌ای 5 و 6 دلار رسید. این یعنی افت شدید در درآمدهای نفتی.

نکته دوم این بود که از سال 1365 استراتژی عراق انهدام تاسیسات اقتصادی ایران بود. یعنی جمع‌بندی رژیم وقت عراق این بود که ایران تا زمانی که به لحاظ اقتصادی بتواند جنگ را مدیریت کند، تسلیم نخواهد شد و به همین دلیل عراق به جای اینکه تاسیسات سیاسی-نظامی ایران را محور حمله قرار دهد مراکز اقتصادی را مورد حمله قرار داد.

در گزارشی که سازمان برنامه و بودجه وقت تحت عنوان «برآورد خسارت‌های جنگ تحمیلی‌» منتشر کرد، تصریح شده است که میزان خسارت‌هایی که به ایران از منظر زیربناهای اقتصادی در سال 66 تحمیل شده از کل خسارت‌های شروع جنگ تا این زمان بیشتر بوده است.

در مجموع نخست هشت ساله وزیری میرحسین موسوی با میانگین نرخ تورم 2/19 درصدی در سال 1368 پایان یافت.

در سال اول ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی که با اتمام جنگ 8 ساله آغاز شد، نرخ تورم تا حدود 18 درصد پایین آمد. نرخ تورم بلافاصله در سال 1369 به کمتر از 9 درصد رسید تا دولت سازندگی نیز افتخار حصول نرخ تورم تک رقمی را به دست آورده باشد.

در سال های اول پس از جنگ با وجود تزریق بالای منابع ارزی و ریالی به اقتصاد ایران به واسطه تجربه رشد دو رقمی اقتصاد و رونق کم سابقه اقتصادی نرخ تورم سیر نزولی داشت. ولی با کاهش قیمت نفت به دلیل پایان حمله عراق به کویت و بروز عدم تعادل های جدی در اقتصاد ایران که در نتیجه اجرای شتابان سیاست های تعدیل اقتصادی نرخ تورم در پی آ‍زادسازی های صورت گرفته در سیستم قیمت های دولتی به یادگار مانده از دوره جنگ، افزایش یافت. به طوری که در قالب یک سیر صعودی به 5/49 درصد در سال 1374 رسید تا دولت سازندگی بیشترین نرخ تورم اقتصاد ایران را نیز تا کنون به نام خود ثبت کرده باشد. با آغاز سیاست های تثبیت اقتصادی و توقف اصلاح ساختار قیمت ها که تحت فشار منتقدان محافظه کار آن روز و اصولگرای امروز صورت گرفت، نرخ تورم در سال 1375 به حدود 23 درصد کاهش یافت تا بحث اصلاح ساختار قیمت ها و حذف یارانه ها که روزگاری جفا به مستضعفان قلمداد می شد تا پیروزی اصولگرایان در انتخابات نهم به تعویق بیفتد.

پیروزی محمد خاتمی با شعار اصلاحات در انتخابات هفتم ریاست جمهوری توام بود با اجرای طرح ساماندهی اقتصادی او برای التیام آن چه که اقتصاد بیمار می خواند. دولت خاتمی همچنین برنامه سوم توسعه اقتصادی را با هدف اصلاح ساختار اقتصادی تدوین و اجرا کرد. مشی اقتصادی دولت او که تلفیقی از نهادگرایی و دیدگاه های افراطی تر لیبرالیسم اقتصادی نسبت به مکتب نهادگرایی بود. اصلاح آرام ساختار قیمت ها را به همراه اصلاح ساختار اقتصاد ایران و به وجود آوردن ترتیبات نهادی لازم برای آزادسازی قیمت ها پیش برد. در دوران 8 ساله ریاست جمهوری خاتمی شتاب رشد نقدینگی به عنوان عامل افزایش نرخ تورم در اقتصاد ایران با تمهیداتی همچون تاسیس حساب ذخیره ارزی و محدود کردن هزینه کردهای ارزی دولت کاهش یافت.

خاتمی در سال اول ریاست جمهوری اش که مصادف بود با سقوط قیمت هر بشکه نفت تا 9 دلار، نرخ تورم را حدود 6 درصد کاهش داد. دولت او بیشترین نرخ تورم را در سال 78 تجربه کرد که 20 درصد بود. اما دو سال بعد نرخ تورم به حدود 11 درصد رسید ولی دولت اصلاحات نتوانست رکورد تورم تک رقمی را ثبت کند.

دولت خاتمی با بروز انحراف برداشت از حساب ذخیره ارزی که در پی رشد قیمت نفت رخ داد، سه پایانی خود را با تورم 15 درصدی سپری کرد تا متوسط نرخ تورم در دوره اصلاحات به 7/15 درصد برسد که پایین ترین متوسط نرخ تورم در میان دولت های موسوی، هاشمی و احمدی ن‍ژاد به شمار می رود.

محمود احمدی نژاد با شعار آوردن سر سفره فقرای پول نفت که با ظهور او شتاب بی سابقه قیمتی گرفت، در انتخابات دور نهم ریاست جمهوری پیروز شد. او دولت را با تورم 4/10 درصدی از خاتمی تحویل گرفت. دولت اوصولگرا برای تحقق شعار انتخاباتی اش توزیع گسترده دلارهای نفتی در میان مردم آغاز کرد و حتی برداشت های مکرر از حساب ذخیره ارزی هم توان پاسخگویی به عطش دلارهای نفتی که ایجاد شده بود، نداشت. بدین ترتیب حجم نقدینگی در سه سال اول ریاست جمهوری احمدی ن‍ژاد در مقایسه با حجم پول ایجاد شده در تاریخ اقتصاد ایران 100 درصد رشد کرد. هر چند او و اعضای کابینه اش اعتقادی به رابطه نرخ تورم و حجم نقدینگی ندارند ولی نرخ تورم در 4 سال ریاست جمهوری او از حدود 12 درصد در سال 84 تا 9/25 درصد در سال 87 صعود کرد. نرخ تورم هر چند در سال 84 تا 1/21 درصد کاهش یافت اما در دو سال بعد به ترتیب تا 6/13 و 4/18 درصد صعود کرد. دولت او در فاصله چهار سال میانگین نرخ تورم 5/17 درصدی را ثبت کرد. تا پس از دولت خاتمی پایین ترین میانگین نرخ تورم را در میان دولت های پس از انقلاب دستاوری کند. بدین ترتیب همچنان دو دولتی(موسوی و هاشمی) که افتخار حصول نرخ تورم تک رقمی را دارند، بالاترین میانگین نرخ تورم را نیز در اختیار دارند.





















Copyright: gooya.com 2016