گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
26 اسفند» ديدار ميرحسين موسوی با کروبی، سحام نيوز24 اسفند» علی معلم مشاور هنری و تبليغاتی کروبی شد، سحام نيوز 23 اسفند» مصباح يزدی: به کروبی اعتماد نداشته و ندارم، برای همين زير اعلاميه امام را امضا نکردم! انتخاب 22 اسفند» کروبی: رهبری بر حرمت اقوام تاکيد دارند اشکالات مربوط به ردههای پايين است، آفتاب 21 اسفند» استفاده مشترک کروبی، خاتمی و احمدی نژاد از طرح های يک اقتصاددان ليبرال، جهان نيوز
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! پيام کروبی به ملت: در صورت رای ملت همه ايرانيان بالای ۱۸ سال سهام دار نفت خواهند شد، سحام نيوزبسم الله الرحمن الرحيم مردمی کردن درآمد های نفت – توزيع عادلانه ثروت ملی ملت شريف و سرافراز ايران امسال ۲۹ اسفند سالروز ملی شدن صنعت نفت به رهبری مرحوم دکتر محمد مصدق و همکاری آيت الله کاشانی مصادف است با يکصدمين سالگرد کشف نفت در ايران . نفتی که در خرداد ماه سال ۱۲۸۷ در مسجد سليمان فوران کرد می توانست منشا شکوفايی و تحول در ميهن عزيزمان واقع شود که متاسفانه بدليل دخالت های بيگانگان و تحولات داخلی متاثر از کشف اين ماده حياتی برای تامين انرژی جهان صنعتی ، سر آغاز مجموعه ای از گرفتاريها برای ملت ايران و خوشبختی برای دول قدرتمند شد . وابستگی توليد ، اقتصاد ، بودجه دولت و حتی فرهنگ کشور به نفت به حدی رسيد که به درستی می توان جامعه و دولت ايران را با صفت نفتی معرفی کرد به نحوی که با افزايش يا کاهش قيمت و توليد نفت وضعيت جامعه و دولت نيز به تناسب دچار فراز و نشيب می شد . اوضاع ايران طی سالهای ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۷ پيش از انقلاب و ۴ سال اخير گواهی است بر اين مدعا که افزايش در آمدها و تسلط دولت ها بر در آمدهای نفتی نه تنها موجب ناديده گرفتن توان واستعداد ملی و تکيه دولت های ناتوان بر در آمدهای نفتی و سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدی شان شد ، بلکه بستری مناسب برای اتلاف سرمايه گزاری های دولتی ، توزيع نابرابر درآمدی ميان شهر وروستا ، تشديد اختلاف طبقاتی ميان اقشار جامعه ، افزايش فساد اداری ، وابستگی و عقب ماندگی بخش های بومی و اصيل اقتصادی جامعه و عدم توازن ميان بخش های مختلف اقتصادی را فراهم کرد . علاوه بر آن ، به حجيم تر شدن دولت و وابستگی مردم به دولت منجر گرديد .از اينرو مسئله نفت به يکی از دغدغه های مهم صاحبنظران و سياستمداران دلسوز کشور طی چهار دهه تبديل شده است . هر گاه قيمت نفت کاهش می يافت مساله کشور کمبود درآمد های ارزی بود ، و هر گاه قيمت آن افزايش می يافت ، مساله چگونگی صرف اين درآمد های اتفاقی مطرح می شد . در پاسخ به اين معضل ، تاسيس قانونی صندوق ذخيره ارزی راهکار دولت و مجلس اصلاحات بود که عليرغم محاسن بسيار آن ، در عمل به دليل نداشتن نگاهبانی قدرتمند، ناموفق بود زيرا طی سالهای اخير قريب سيصد ميليارد دلار درآمد های ارزی حاصل از افزايش قيمت نفت خارج از ضوابط مصوب برنامه چهارم و بودجه های سنواتی هزينه شد و در حال حاضر چگونگی و محل صرف اين دلارها به يکی از مهم ترين پرسش های بدون پاسخ در اين کشور تبديل شده است . در حقيقت اين صندوق نيازمند نگاهبانی قدرتمند بود تا دستخوش بی تدبيری نگردد اما روند برداشت ها از صندوق ذخيره در چند سال گذشته نشان داد که چنين نگاهبانی وجود نداشته است . پيش بينی همين وضعيت بود که در انتخابات گذشته شعار توزيع درآمد های نفتی را در قالب طرحی مطرح کردم . متاسفانه بسياری از افراد ناآگاهانه و برخی نيز آگاهانه آن را مخدوش جلوه دادند – اگرچه واکنش مثبت جامعه به آن در گذر زمان بر همگان روشن شد به نحوی که طی چهار سال اخير بسياری از مخالفان و منتقدين طرح مذکور ،با آن همراه شدند و برخی با همدلی و حسن ظن راههای عملی برای اجرای آن طرح ، ارايه کردند . برخی ديگر نيز کوشيدند با تغيير دادن و مخدوش کردن اصول و مبانی آن طرح ، طرح تحول اقتصادی را مطرح نمايند . نقاط ضعف و انحرافی در طرح تحول بسيار زياد است که می توان به افزايش وابستگی مردم به دولت از طريق ورود درآمدهای نفتی به بودجه دولت و توزيع آن ميان بخشی از مردم با اختيار و انتخاب دولت ، بزرگتر شدن بيش از پيش دولت ، گسترش فساد در نظام اداری کشور ، افزايش نقدينگی و به تبع آن رشد فزاينده تورم اشاره کرد . علاوه بر آن ، پرداخت اين درآمدها به اقشار خاصی که دولت حق انتخاب آنها را دارد ، شائبه انتخاباتی بودن آن را مطرح می کند .. طرحی که به نام طرح تحول اقتصادی و توزيع مستقيم يارانه ها به بخش هايی از مردم مطرح شده و در مجلس در دست بررسی است ، به طور خلاصه در جهت مخالف با ايده حل مشکل نفت است واجرای آن خسارات و عوارض اساسی به دنبال خواهد داشت . اين اقدام در شکل حاضر موجب افزايش رشد جمعيت می شود ، که طی دو دهه گذشته سياست های موثری برای جلوگيری از رشد آن انجام شد و با اجرای برنامه حاضر ممکن است آثار مثبت آن سياست ها زايل گردد . موارد ذکر شده نمونه هايی از تبعات منفی توزيع بخشی از يارانه های دريافتی توسط دولت ميان گروه هايی از مردم است ، اما همان طور که گفته شد ،طی چهار سال گذشته در جهت تعميق طرح و شعار انتخاباتی پيشين بنده نظرات و ايده های مفيد و تکميلی از سوی متخصصان و کارشناسان ارشد کشور بيان شد که تيم اقتصادی حزب اعتماد ملی بطور عالمانه ابعاد مختلف آن را مورد بررسی قرار دادند که در اين ميان طرح يکی از اقتصاددانان مطرح کشور مورد توجه واقع شد . گام برداشتن در جهت مردمی کردن اداره ؛ توليد و توزيع درآمدهای نفتی و خارج کردن آن از بودجه دولت ، هدف اساسی اين طرح است . در گام اول اين طرح، سهام شرکت های گاز و پخش فرآورده های نفتی بدون حق انتقال ، خريد و فروش مطابق قانون موجود به طور مساوی ميان همه افراد کشور از ۱۸ سال به بالا توزيع می گردد .در اين راستا دولت موظف است که نفت و گاز مصرفی کشور را به قيمت توليدی آن، تحويل اين شرکت دهد وشرکت مذکور نفت و گاز را پالايش و در اختيار مردم قرار می دهد و هر قيمتی که تعيين کند طبعا به همان نسبت سود خواهد داشت و سود ناشی از آن ميان سهام داران به طور مساوی تقسيم می شود . سهام داران نيز در بلند مدت می توانند اعضای هيئت مديره شرکت را رأساٌ و خارج از اراده دولت انتخاب کرده و کليه منافع حاصل از نفت را در اختيار بگيرند و دولت نيز صرفا می تواند بر اين درآمدها ماليات وضع کرده و سهم مالياتی خود را اخذ کند . اجرای چنين طرحی نه تنها هيچ يک از مشکلات مذکور در طرح تحول اقتصادی را ندارد بلکه واجد نقاط مثبت زير نيز هست . ۱- خارج کردن بخشی از نفت از بودجه دولت و اتکای حکومت به منابع مالياتی و ديگر منابع ۲- ايجاد توازن ميان ملت و دولت ، افزايش استقلال ، اتکای به نفس ميان مردم و افزايش حرمت و کرامت انسانی آنان ۳- کوچک کردن دولت و حذف بسياری از بخش های غير مرتبط و زايد با وظيفه دولت ۴- سرازير شدن بخش مهمی از اين درآمدها به سوی سرمايه گذاری و بازار سرمايه ۵- ايجاد بستر مناسب برای خصوصی سازی و اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی ۶- کم تاثير بودن اجرای اين سياست در افزايش تورم و جهش قيمت ها ،زيرا از اين طريق افزايش نقدينگی عمل نخواهد شد ۷- تقويت هويت و وحدت ملی از طريق دريافت برابر مردم از ثروت مشاع آنان که کمک مهمی به امنيت کشور می کند رويکرد من به توسعه ملی رويکردی انسان محور است اين رويکرد قدرت تجميع توأمان اهداف چشم انداز بيست ساله توسعه ملی از جمله دستيابی به رشد بالای اقتصادی ، عدالت اجتماعی و عزت و منزلت انسانی را در بر دارد . در صورت اعتماد ملت به اميد خدا و در جهت توانمند سازی و دستيابی به زندگی دلخواه و عزت و کرامت انسانی همه ايرانيان اين طرح را با جديت اجرا خواهم کرد . ترديدی ندارم که بحث درباره اين موضوع می تواند به فهم بهتر همه ما از اهميت نفت و نقش مخرب آن در شرايط حاضر در وضعيت اقتصادی کشور و ضرورت پيدا کردن راه حلی برای برون رفت از اين معضل تاريخی کمک کند ، اگر انتخابات اين دوره فقط همين يک دستاورد مهم را داشته باشد ، بايد آن را ارج نهاد و پيروزی بزرگی برای جامعه ايران تلقی کرد ، شايد پس از صد سال بتوانيم خود را از عوارض سوء کشف نفت نجات دهيم و چهره ديگری از اين نعمت الهی را نيز تجربه کنيم . مهدی کروبی Copyright: gooya.com 2016
|