گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
28 اسفند» وزير کشور: کانديداها میتوانند در هر شعبه اخذ رای نماينده داشته باشند، ايسنا27 اسفند» رئيس ستاد انتخابات کشور: ۴۶ ميليون نفر واجد شرايط رأی دادن در انتخابات رياستجمهوری هستند، فارس 27 اسفند» بيانيه انتخاباتی فعالان کرد، اعتماد 26 اسفند» کامران دانشجو رييس ستاد انتخابات کشور شد، ايرنا 24 اسفند» عبدالله ناصری: جبهه اصلاحات با نامزد واحد در انتخابات سال آينده حضور خواهد يافت، ايسنا
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! فضاهای مجازی و نامزدان رياست جمهوری، تحليلی بر فعاليت های اينترنتی اصلاح طلبان روی وب، پدرام الوندی، اعتمادفضای انتخابات امريکا و بهره گيری بهينه ستاد انتخاباتی اوباما از فرصت هايی که فضای مجازی در اختيار هواداران اوباما و اعضای ستاد قرار می داد، برای نخستين بار در ايالات متحده اينترنت را به عاملی مهم و موثر در جريان تبليغات انتخاباتی تبديل کرد. در حقيقت فضای مجازی در ادامه رويدادهای فضای واقعی قرار گرفت و گفتمان «تغيير» شکل گرفته در فضای انتخاباتی در فضای وب نيز خود را نشان داد. هواداران اوباما از تمام ظرفيت های ممکن برای کمک به او استفاده کردند. ليست هايی انبوه از ای ميل هواداران اوباما ايجاد شده بود و هر پيامی به سرعت و ای ميل به ای ميل می گشت. هفت ميليون آدرس اينترنتی فعال ذخيره شده بود که هر پيامی را به ميليون ها ای ميل ديگر ارسال می کردند. سايت های اينترنتی اشتراک عکس و فيلم هم مملو بود از عکس و فيلم های مربوط به آخرين رويدادهای انتخاباتی و انبوهی از کامنت کاربران پای هر ويدئوی مربوط به انتخابات ديده می شد، بسياری از اين ويدئوها و متن ها راهی نيز به شبکه های اجتماعی و در راس آنها فيس بوک يافتند؛ سايتی با بيش از ۱۷۵ ميليون عضو در سراسر دنيا، که حدود ۶۰ ميليون نفر آن امريکايی هستند و مديران آن در جمع مديران کمپين تبليغاتی اوباما نيز حضور داشتند. هواداران اوباما حتی از سايت ميکروبلاگينگ توييتر نيز نگذشتند و گزارش مشکلات مختلفی مثل کمبود تعرفه رای در صندوق های مختلف را در قالب همان ۴۰ کاراکتر مورد قبول سايت توييتر روی اين سايت ارسال می کردند، تا مقامات حزبی و ايالتی ببينند و مورد پرسش هم واقع شوند. نکته مهم و مورد اشاره اينکه بخش زيادی از محتوای توليدشده روی وب، چه در قالب ويدئو هايی که روی سايت های مختلف و از جمله يوتيوب قرار می گرفتند و چه در قالب نوشته و عکس و صدا، همگی توليد شهروندان عادی هوادار اوباما بودند. اين شهروندان همچنين تنها به دليل علاقه های شخصی شان محتواهای توليدشده توسط کمپين انتخاباتی را با کاربران ديگر به اشتراک می گذاشتند و به انتشار آن کمک می کردند. پيش از امريکا کشورهايی ديگر، با ضريب نفوذ و مصرف بالای اينترنت نيز نقش بسيار مهم رسانه های جديد را درک کرده و از آن بهره برده بودند. معروف ترين نمونه آن سايت اينترنتی «Ohmynews.com» است. اين سايت در سال ۲۰۰۰ به راه افتاد و بانيان آن از منتقدان دولت کره و نزديکان احزاب اپوزيسيون بودند. اين سايت با شماری از روزنامه نگاران حرفه يی و تعدادی روزنامه نگار شهروندی کار خود را آغاز کرد و پس از يک دوره زمانی چندساله به سومين رسانه پراثر در اين کشور تبديل شد. محافظه کاران کره يی با چندين روزنامه پرتيراژ بيش از دوسوم بازار مطبوعات را در چنگ داشتند و هيچ گاه پيش بينی چنين رقيب قدرتمندی را نمی کردند. اوه مای نيوز سعی کرد پديده روزنامه نگاری شهروندی را رسميت بخشد، هر شهروند کره يی با عضويت در اين سايت به يک روزنامه نگار آماتور تبديل می شود و مطلب ارسالی اش در صورت تاييد دبيران سايت به لحاظ استانداردهای روزنامه نگاری روی اين سايت منتشر می شود. هزاران کره يی عضو اين سايت در قبال مطالبی که می نويسند و گاه چنان اهميت خبری دارد که خبرگزاری های بزرگ بين المللی نيز اين مطالب را می خرند، دستمزد اندکی دريافت می کنند تا انگيزه خود را از دست ندهند. نزديکی دولت محافظه کار کره به سياست های امريکا اين سايت را در دوران اوجش به يکی از مهم ترين پايگاه های مخالفت با حضور نظاميان امريکايی در اين کشور تبديل کرد. تظاهرات ميليونی زير نور شمع در اعتراض به کشته شدن يک دختر دانش آموز کره يی در تصادف با خودروی نظاميان امريکايی که به ابتکار اين سايت برگزار شد، رئيس جمهور و وزير دفاع وقت ايالات متحده را وادار به عذرخواهی از مردم کره کرد. اين سايت به سبب شهروندان روزنامه نگاری که برايش می نوشتند و در بحث هايی که موضوعات آنها توسط اعضا و مديران سايت تعيين می شود، شرکت می کردند، اهميت بسياری يافته بود. انتخابات سال ۲۰۰۲ کره نشان داد اتاق های گفت وگو می توانند به يک ابزار قدرتمند تبديل شوند. در نزديکی انتخابات وضعيت کانديدايی که کاربران اوه مای نيوز از وی حمايت می کردند، رو مو هيون به خطر افتاد. همزمان با اين اتاق های گفت وگوی اوه مای نيوز از حاميان «رو» انباشته شد. در حدود ۱۰ ساعت، تا سپيده دم، ۵۷۰ هزار نفر به مقاله هايی درباره اين موضوع دسترسی يافتند و شمار تمام صفحاتی که خوانده شد به ۲۰ ميليون صفحه رسيد. اتاق های گفت وگو با سيلی از پيام های اصرار به مشارکت در انتخابات روبه رو شدند. از اين گذشته شهروندان شبکه يی برای روز انتخابات برنامه عملی را طراحی کردند. زمانی که اينترنت و تلفن های همراه برای کمپين عظيمی که مردم را به رای دادن به «رو» دعوت می کرد؛ به کار رفتند، تبليغات رسمی ممنوع شده بود، اما همه پيامک هايشان را می خواندند و ای ميل هايشان را می ديدند. به دليل نقش مهم اينترنت و شهروندان شبکه يی، روزنامه گاردين در بريتانيا پيروزی «رو» را با اين تيتر پوشش داد؛ «نخستين رئيس جمهوری اينترنتی دنيا لاگ آن شد». (۲۴ فوريه ۲۰۰۳) نيويورک تايمز نيز به طور مشابهی تاثير سياسی او ه مای نيوز را در مقاله يی با تيتر «روزنامه آنلاين سياست های کره را تکان داد»، پوشش داد. رسانه های جديد تغييرات مهمی در نگاه به مخاطب ايجاد کرده اند. نظام رسانه يی کلاسيک و دارای ساختار از بالا به پايين و عمودی با گسترش اينترنت و امکانات تعاملی و تبادلی حاکم بر آن، تغيير کرده است. از يک سو شهروندان عادی امکان يافته اند حرف هايی بزنند که پيشتر کمتر در مطبوعات و رسانه های جريان اصلی جای داشتند و شايد هيچ گاه در ميان اولويت های سياستگذاران اين رسانه ها نيز قرار نمی گرفنتد. سايت های روزنامه نگاری شهروندی، وبلاگ های پرشمار و نرم افزارهای منبع باز مانند ويکی ها، همگی کمک کردند نظم حاکم بر فرآيند توليد خبر دچار دگرگونی شود. حال بزرگ ترين روزنامه های جهان نيز دست کم جايی برای انتشار نظر کاربران شان و شکل گيری فضايی گفت وگويی بر سر خبری که روی خروجی آنها قرار گرفته است، در نظر می گيرند. از سوی ديگر رسانه های شهروندان بيش از هميشه ديده می شوند و بر برجسته سازی رسانه ها موثر هستند. وب انتخاباتی در ايران در ايران نيز با کاربران رو به رشدی که در فضای اينترنتی دارد و با امکان پذير شدن دسترسی به اينترنت از طريق شبکه تلفن همراه، فرصت های بسياری برای بهره گيری از اين فضای جديد در مبارزات انتخاباتی وجود دارد. اصلاح طلبان با فقر رسانه يی روبه رو هستند و به همين دليل شاهد اين هستيم که با نزديک شدن به فضای انتخاباتی بيش از همتايان سياسی شان به دنبال دست يافتن به مخاطبانی در فضای مجازی هستند. در اين دوره علاوه بر وب سايت هايی که در موردشان صحبت خواهيم کرد، شبکه های اجتماعی نيز برای بيش از دوره قبل گسترش يافته اند و حرکت هايی به صورت خودجوش و از طريق حاميان کانديداهای اصلاح طلبان در اين شبکه ها انجام شده است. مثلاً در سايت کلوب گروهی از حاميان سيدمحمد خاتمی گروهی با عنوان «ستاد ملی مجازی ۸۸» به راه انداخته اند که بيش از ۱۰ هزار نفر عضو آن هستند. پويش حمايت از خاتمی با عنوان موج سوم نيز در همين سايت گروه کوچک تری با دوهزار عضو دارد. شبکه اجتماعی فيس بوک هم شاهد گروه های مشابهی از هواداران محمد خاتمی و ميرحسين موسوی است. يکی از گروه های مهم طرفدار خاتمی روی فيس بوک نيز تاکنون بيش از ۱۵ هزار عضو عضو داشته است. وب سايت ها می تازند اما... در هفته های اخير و با جدی شدن حضور ميرحسين موسوی در انتخابات سايت های اينترنتی متعددی با محوريت يکی از کانديداهای اصلاح طلب به راه افتاده اند. اين سايت ها نشان خوبی از اين هستند که اصلاح طلبان به خوبی درک کرده اند خلاء اطلاع رسانی موجود را می توانند با اتکا به شبکه جهانی وب پرکنند. به دليل اهميت اين مساله و در نظر داشتن اين نکته که آنچه به اين سايت ها در تمام دنيا اهميت می دهد، نه فقط انتقال محتوا از قالب چاپی و امواج راديو و تلويزيونی به کدهای صفر و يک ديجيتال و بارگذاری آنها در يک سايت اينترنتی، بلکه دخالت دادن شهروندانی که پيام برای آنها توليد شده است در جريان توليد محتواست. امکان درج اظهارنظر، شرکت در بحث های عمومی، امکان مشارکت در توليد محتوا، امکان اشتراک خوراک خبری سايت (RSS) از جمله اين موارد است. همچنين آنچه بسياری از اين سايت ها را مورد اطمينان و توجه مردم قرار می دهد، روشن بودن سازوکار مالی و مدل کسب و کار اين سايت هاست؛ مسائلی که در بسياری از اين سايت ها کمتر شاهد آن هستيم. به همين بهانه ۱۸ سايت اصلاح طلب را که برخی از آنها بسيار تازه هستند و برخی ديگر چند ماهی است فعاليت خود را آغاز کرده اند برای بررسی انتخاب کرديم. سايت هايی که قرار است خلاء اطلاع رسانی را پرکنند و بتوانند باری از دوش اصلاح طلبان بردارند. برای تکميل حلقه سايت های انتخاب شده پايگاه اينترنتی سحام نيوز متعلق به حزب اعتماد ملی و نوروز متعلق به جبهه مشارکت نيز به جمع وب سايت های انتخابی افزوده شدند. ۱۱ پارامتر نيز برای بررسی و مقايسه اين سايت ها انتخاب شدند. اين پارامترها هرکدام پاسخی به يک پرسش هستند. :RSS آيا کاربران امکان مشترک شدن در مطالب سايت و ارسال خودکار آنها به نرم افزارهای خبرخوان را دارند يا خير. ارسال نظرات؛ آيا کاربران اين امکان را دارند که نظرات خود را ذيل هر خبر و گزارش درج کنند و شاهد انتشار آن باشند؟ ارسال به ديگری؛ آيا کاربران می توانند خبر مورد علاقه يا گزارش مورد توجه شان را با دوست ديگری در ميان بگذارند و برای او ای ميل کنند؟ چندرسانه يی؛ آيا سايت امکانات و محتوای چندرسانه يی مانند فايل های صوتی و تصويری برای مخاطبان فراهم می آورد؟ تالار گفت وگو؛ آيا کاربران سايت فضای گفت وگويی مجازی برای تبادل افکار و نظرات شان در اختيار دارند؟ ساختار سايت؛ آيا ساختار سايت ميان کاربران و توليد کنندگان متقارن است، يا اينکه از نظمی کلاسيک و بالا به پايين بهره می برد و نقش مخاطب اندک است يا اساساً نقشی ندارد؟ محتوا؛ آيا محتوای سايت بر اساس اصول حرفه يی روزنامه نگارانه تهيه می شود و ملاحظات سازمانی بر آن حاکم است، يا اينکه در مقابل بر اساس مشاهدات و تجربيات شهروندان روزنامه نگار و به صورت غيرحرفه يی تهيه می شود. نظرسنجی؛ آيا سايت از نظرسنجی های الکترونيکی از مخاطبانش استفاده می کند؟ درباره ما؛ آيا کسانی که سايت را به راه انداخته اند، شناسنامه يی از خود و همچنين سرفصلی از اهداف شان را بيان کرده اند؟ ارتباط با ما؛ آيا امکان ارتباط با سردبيری سايت وجود دارد؟ شمارشگر بازديدها؛ آيا مخاطب می تواند از ميزان رجوع به سايت باخبرشود؟ نتايج مشاهدات سايت ها برای يافتن پاسخ به پرسش ها يک بار مورد بازديد قرارگرفتند و به همين دليل ممکن است در فاصله بازديد تا انتشار اين گفتار تغييرات در آنها صورت گيرد. وجه مشترک سايت های انتخاب شده گرايش نسبتاً آشکار آنها به يکی از چهره های اصلی اصلاح طلب يا در مجموع جريان اصلاحات است. اشتراک؛ در مورد امکان مشترک شدن محتوای سايت ها، ۱۶ سايت از ۲۰ سايت مورد بررسی اين امکان را داشتند. سايت «خرداد» وابسته به هواداران عبدالله نوری، سايت های اينترنتی «بوی امام» و «مردراه» وابسته به هواداران ميرحسين موسوی و سايت اينترنتی سحام نيوز وابسته به حزب اعتماد ملی چهار سايتی بودند که هنوز امکان اشتراک محتوای آنها وجود ندارد. وجود امکان اشتراک در عصر کنونی که حجم بسيار زيادی از اطلاعات در حال هجوم به سوی مخاطب است، هم توليدکننده پيام را از بابت اينکه مخاطبش به صورت هدفمند پيام را دريافت کرده است، آسوده خاطر می سازد و هم مخاطب را مرتب در جريان آخرين به روزرسانی قرار می دهد. ارسال نظرات؛ به جز سه سايت تمامی سايت های فوق به کاربران شان اجازه اظهارنظر و گفت وگو ذيل مطالب ارسالی را می دهند. سايت «خرداد» و سايت «نوروز» وابسته به جبهه مشارکت محلی برای درج اظهارنظر کاربران ندارند. اظهارنظر کاربران در سايت سحام نيوز نيز با وجود اينکه از پيش تعريف شده اما بسته است و امکان درج نظر وجود ندارد. نظر کاربران پای مطالب گواه خوبی بر ميزان مراجعه به سايت و مطلوبيت آن از ديدگاه مخاطبان است. الگوی سايت اينترنتی الف در ايران موفق ترين الگو در ميان سايت های اينترنتی است، يعنی تمام کامنت ها ديده می شوند و ذيل هر خبر درج می شود که کل کامنت ها چندتا هستند، چندتايشان در انتظار تائيد هستند و چندتايشان هم غيرقابل انتشار بوده اند. متاسفانه اين الگوی خوب مورد توجه قرار نگرفته است. ارسال به ديگری؛ فقط دو سايت «تغيير» و «جمهوريت» هستند که به کاربران شان اجازه می دهند مطلبی را که مورد توجه شان قرار گرفته است از همان جا برای دوست ديگری ارسال کنند؛ در حالی که اين امکان ساده می تواند در استفاده از توان بالقوه کاربران در نشر محتوای آنلاين بسيار موثر باشد. چندرسانه يی؛ مساله ديگری که مورد بررسی قرار گرفت، استفاده از بستر اين سايت ها برای پخش چندرسانه يی بود. در ميان تمام سايت های موجود تنها سايت اينترنتی پويش حمايت از خاتمی است که از اين بستر به خوبی و به صورت از پيش تعريف شده استفاده کرده است. اين سايت از ابتدا فيلم تمامی ديدارها و مراسم خود را با فرمت های کم حجم و قابل نشر، روی وب سايت خود قرار داد. بسياری از اين فيلم ها نيز در سايت های بزرگ اشتراک ويدئو کپی و در تمام دنيا ديده شدند. اين سايت همچنين گلچينی از ترانه های ملی و شورانگيز را در سايت خود قرار داده است و حتی دو سرود اختصاصی خود را نيز توليد کرده است. به اين ترتيب سايت موج در اين مورد فاصله بسياری با ديگران دارد. سايت اينترنتی ياری نيز با قراردادن يک پادکست صوتی به صورت دوره يی از اين امکان استفاده کرده است و يک مجله شنيداری را تدارک ديده است. سايت اينترنتی «تريبون» نيز فيلم يکی از سخنرانی های مهدی کروبی را روی سايت خود قرار داده است، هرچند به نظر نمی رسد برنامه مدونی برای اين کار داشته باشد. تالارگفت وگو؛ هيچ کدام از اين ۲۰ سايت فضايی گفت وگويی برای کاربران شان آماده نکرده اند و مخاطبان به جز نظرات ذيل کامنت ها جايی برای ابراز نظرات و حرف های خود ندارند. ساختار سايت؛ ساختار تمام ۲۰سايت مورد بررسی کاملاً نامتقارن و مبتنی بر پارادايم جداسازی و پررنگ تر کردن مرزهای ميان مخاطب و توليدکننده پيام است. محتوا؛ به جز دو سايت «تريبون» و «پويش»، ۱۸ سايت ديگر قصد ندارند جز محتوای حرفه يی خود، از توانمندی های شهروندانی که مخاطب شان هستند، بهره ببرند. سايت تريبون برای جلب مشارکت کاربرانش فضايی برای همکاری افتخاری و با دستمزد اندک را فراهم ساخته است و از اين منظر اقدامی رو به جلو و مثبت را سامان داده است. سايت پويش نيز در عين اينکه حرفه يی بودنش را حفظ کرده است، با اعلام فراخوانی برای توليد محتوای صوتی و تصويری کمی به سوی بازتر کردن ساختار محتوايی خود حرکت کرده است. نظرسنجی؛ نظرسنجی نيز از مواردی است که مورد توجه طراحان اين سايت ها قرار دارد. در زمان مشاهده هفت سايت نظرسنجی هايی را درباره مسائل روز در صفحه اول خود داشتند. هرچند اين احتمال وجود دارد که ديگر سايت ها نيز اين امکان را داشته اند و تنها در زمان بازديد نظرسنجی فعال نداشته اند. همچنين با وجود کثرت اين نظرسنجی ها اما جای اين وجود دارد که سوالات مطرح شده گاه محتوا و ساختار سايت را مورد پرسش قرار دهد و به بهتر شدن ارائه محتوا کمک کند. درباره ما و تماس با ما؛ بيشتر سايت های اصلاح طلب يا اصلاً بخشی برای معرفی دقيق و ارائه مرامنامه خود نداشتند يا اگر بخشی بود با کليک روی آن با صفحه يی خالی روبه رو می شديد. برای ارتباط با سايت ها نيز معمولاً به يک آدرس ای ميل يا يک باکس کوچک بسنده شده بود و کمتر به جزييات بيشتر پرداخته می شد. شمارشگر سايت؛ سايت «تغيير» با نمايش تعداد بازديدهای سرخط های خبری اش بازديدکنندگان را به خواندن آن مطالب ترغيب می کرد. «نسيم۸۸» متعلق به هواداران ميرحسين موسوی نيز شمارشگر تعداد بازديدها را در سايت قرار داده بود. سايت اينترنتی «پويش» نيز اگرچه شمارشگر ثابتی ندارد اما با نشان دادن تعداد امضاهايی که برای حمايت از خاتمی جمع کرده است، اين جای خالی را تا حدودی پر کرده است. جمع بندی مشاهدات فضای وب و قابليت توزيع نامحدود و فارغ از زمان و مکان محتوا در آن به خوبی از سوی کسانی که بستری برای انتقال صدايشان ندارند، مورد استفاده قرار گرفته است. به همين دليل است که در ميان کانديداهای اصلاح طلب مهدی کروبی که تيم مطبوعاتی منسجمی را با خود همراه کرده است و يک روزنامه آشنا برای مخاطبان را نيز با خود دارد کمترين توجه را به فضای مجازی دارد. تنها سايتی که به طور کامل به انعکاس اخبار وی می پردازد، سايت اينترنتی حزب اعتمادملی «سحام نيوز» است. اين سايت نيز با توجه به اينکه يک سايت حزبی است همچون سايت خبری جبهه مشارکت و نوروز دارای کمترين امکانات تعاملی است و ساختاری کاملاً نامتقارن دارد. در ميان سايت های مورد بررسی دو سايت اينترنتی به طور ويژه به پوشش اخبار کانديداتوری سيدمحمد خاتمی می پردازند. سايت اينترنتی پويش حمايت از محمد خاتمی با عنوان «موج» تقريباً از بيشترين امکانات تعاملی بهره برده است. ارسال آخرين به روزرسانی به کاربرانی که شناسه خود در نرم افزار پيام رسان ياهو را ارائه کنند، فراخوان توليد آثار هنری و چندرسانه يی و قرار دادن برنامه ريزی شده محتواهای چندرسانه يی در سايت، نشان از اين دارد که طراحان پويش از ابتدا شناخت خوبی از امکانات و قابليت های فضای مجازی داشته اند. هرچند اين سايت می توانست تالارهای گفت وگوی نيمه بازی برای بحث و تبادل نظر ميان کاربران نيز داشته باشد يا پذيرای نوشته های کاربرانش نيز باشد. سايت اينترنتی ياری اما از امکانات تعاملی کمتری بهره می برد. هنوز امکان درج نظرات کاربران وجود ندارد و سايت بيشتر به يک سازمان حرفه يی خبری با ساختار نامتقارن نزديک است. سايت های اينترنتی هواداران ميرحسين موسوی نيز با وجود اينکه از ساير کانديداها پرشمارترند اما به لحاظ ويژگی های تعاملی و مشارکت کاربران در تعيين محتوای سايت فکری برای آنها نشده است و بيشتر انتقال همان خبرهايی است که قرار است احتمالاً در ارگان مطبوعاتی هوادار وی نيز منتشر شوند. سايت های ديگری که هنوز گرايش مشخص و واضحی ندارند، مانند تغيير، جمهوريت و خرداد نيز صورت مشابهی دارند و کمتر از پتانسيل های اين فضای جديد بهره می برند. در يک نگاه کلی می توان گفت اين سايت ها بيش از آنکه ملزومات يک وب سايت خبری حرفه يی را داشته باشند ادامه روزنامه نگاری چاپی ما هستند، جايی که در آن محدوديت وجود دارد و به همين دليل کانديداها را وادار به ورود به اين فضا کرده است، بدون اينکه شناختی از آن وجود داشته باشد. در کنار اين، سايت های فوق از منظر سبک های آنلاين نويسی و ضعفی که در به کاربردن استانداردهای آن دارند و بسياری موارد ديگر نظير فقدان اصول حرفه يی روزنامه نگاری نيز قابل بررسی هستند، که شايد در فرصتی ديگر به آن پرداخته شود. Copyright: gooya.com 2016
|