شنبه 15 فروردین 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

ايران دمکراتيک، مطمئنا فدراليسم خواهد بود! ناصر مستشار

روزهای اول ودوم آپريل به دعوت UNPO Secretariat ـ Maggie Murphy در بروکسل حول محور خواسته های ملی وحکومت غير متمرکز و اداره ايران با نظام فدراليسم بحث های بسيار سازنده ائی برگزار گرديد.در طول تمام جلسات کلمه ائی در مورد تجزيه طلبی و جدائی طلبی به ميان نيامد وبرحفظ دمکراتيک تماميت ارضی ايران تاکيد گرديد و تحقق سيستم فدراليزيم تنها در چهارچوب ايران ارزيابی گرديد. گروه ها و سازمانها و احزاب مختلف ملی در اين جلسات شرکت داشتند.مهندس حسن شريعتمداری بعنوان يک جمهوريخواه با طرح های مشخص وسازنده در اين نشست شرکت فعال داشتند.گروههای شرکت کننده ايرانی در پارلمان اروپا با اين چشم انداز در اين نشست ها شرکت نمودند که نظام دمکراتيک فدراليسم تنها در غياب حکومت اسلامی شکل خواهد گرفت اما نمايندگان و سناتور های عضو پارلمان اروپا که بيشتر از کشور اروپا بودند ،رسما به شرکت کنندگان اعلام نمودند که اتحاديه اروپا و امريکا سياست تغيير رژيم در ايران را دنبال نمی کنند بلکه تنها خواهان تغيير رفتار رهبران رژيم جمهوری اسلامی می باشند. نمايندگان اروپا به گونه ائی می خواستند به شرکت کنندگان ايرانی القاء نمايند که خواسته های فدراتيو خود را در پوشش همين نظام ولائی و اسلامی پيش ببرند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


سناتور اروپائی از ايتاليا رسما برای چند بار از ميکروفون اعلام کرد که نماينده جمهوری اسلامی جهت نوشتن گزارش در سالن حضور دارد.نمايندگان اروپائی در سخنرانی های خود تلاش می ورزيدند تا سياست پياده شدن فدراليسم را در نظام جمهوری اسلامی برجسته نمايند که بهمين جهت يک نماينده از جانب جمهوری اسلامی نيز در جلسه حضور يافته بود تا گزارشاتی از جمعبندی همه سخنرانان به رهبران نظام اسلامی انتقال دهد.حضور نماينده جمهوری اسلامی اصلا مخفيانه نبود و با اعلام نمايندگان اروپا از پشت ميکروفون، شرکت نماينده ايران رسميت يافته بود که نمايندگان گروههای سياسی هيچ مخالفتی از خود نشان ندادند که بنظر بهتر می آمد ؛چراکه بعدها رژيم جمهوری اسلامی نمی تواند اعلام وتبليغات نمايد که گروههای سياسی با همکاری و توطئه ودخالت کشورهای اروپائی در فکر تجزيه ايران قرار گرفته اند که در همين راستا گروههای سلطنت طلب نيز همه بهانه ها را برای ايراد گيری و تهمت زدن از دست خواهند داد. نمايندگان اروپا بطور واضح روشن نمودند که از ما برای سرنگونی رژيم اسلامی هيچ کمکی ساخته نيست و بهتر است که از اين به بعد، گروههای سياسی شرکت کننده هيچ گونه انتظاری در راه سرنگونی رژيم سياسی ايران ازما نداشته باشند. عليرغم هشدار های نمايندگان اروپا، اما همه گروههای سياسی شرکت کننده براين موضوع تاکيد نمودند که نظام دمکراتيک فدراليسم تنها در حذف رژيم اسلامی ـ امکان به واقعيت پپو ستند را خواهد داشت. درهمانجا من به کمک يک مترجم به سناتور ايتاليائی خاطرنشان نمودم که :
۱ـ تغير رژيم اسلامی تنها بدست مردم ايران صورت خواهد گرفت و نه بدست نيروهای غير خودی!تغيير رژيم در ايران به امر ودستور امريکا واروپا شکل نخواهد گرفت چراکه وقتی سياست های امريکا آنموقعيکه تغيير رژيم در ايران را دنبال می کرد ،مردم ايران هيچ اعتنائی به سياست های تعين شده امريکا نکردند. امريکائی ها و اروپائی اينرا نمی دانند که حتی سازش با رژيم اسلامی نيز مشکل وناممکن است چراکه در ايران يک حکومت بر سرکار نيست که با آن به سازش برسد بلکه در ايران حکومت های خود سری وجود دارند که به حکومت مرکزی ولايت فقيه باج هم نمی دهند و تنها سياست های خود را دنبال می کنند.برای نمونه وقتی در حيات خمينی و قائم مقامی منتظری سفر نماينده امريکا مک فارلين بايک جلد قرآن به تهران صورت گرفت تا ايران از امريکا سلاح خريداری نمايد ـ درسطوح مختلف حاکميت اسلامی اختلافات ريشه داری بروز کرد که منجر به خلع ولايتعهدی از منتظری گرديد و عده بيشماری نيز اعدام گرديدند.در حال حاضر رژيم اسلامی به هر يک از مخالفان خود انگ امريکائی بودن می زند اما آن روزی که خود با امريکا سازش کرد ،ديگر چه انگی به مخالفان خود خواهد زد.رژيم اسلامی همه ۳۰ سال حاکميت جابرانه و فريب کارانه خود را مديون امريکا ستيزی کور و ارتجاعی است که از سوی ديگر و از جانب امريکا نيز به بازی گرفته شده است. همه دلهره امريکا از اين هست که مبادا ايران هرچه بيشتر به سوی روسيه کشيده شود.موقعيت سوق الجيشی وژئو فيزيک ايران اين امکان را به رژيم جمهوری اسلامی داده است تا بتواند برای معاملات گوناگون مورد استفاده قرار گيرد. وگرنه همين موقعيت ويژه ژئو فيزيک ايران را يک دوره ائی احمد شاه قاجار که بسيار ضعيف و ناتوان بود می توانست نيز برای ادامه سلطنت خود بکار بگيرد؟
۲ـ رژيم شاه موقعی سرنگون گرديد که رژيم او تحت بيشترين پشتيبانی های امريکا و اروپا قرار داشت اما عليرغم نظر مساعد غرب به شاه ـ اما مردم ايران به سياست های رژيم او اظهار نارضايتی نشان دادند.
۳ـسئوال اساسی از نمايندگان اروپا در اينجاست اگر مردم ايران در آينده بخواهند رژيم جمهوری اسلامی را تغيير بدهند ،آيا امريکا و اروپا برابر سياست های تعيين شده شان پشت رژيم خواهند ايستاد يا پشت مردم ايران؟
۴ـ سيستم فدراليسم مورد دلخواه گروههای سياسی از رژيم ضد انسانی حاکم برايران بر آورده شدنی نيست بلکه اين هدف سياسی در غياب رژيم اسلامی ميسر است.
۵ـ امروز در پارلمان اروپا صحبت از دولت ائتلافی به ميان آمد اما اين طرح بسيار رويائی و ناممکن است.با وجود رژيم اسلامی نه از دولت ائتلافی می توان سخن گفت نه از فدراليسم چرا که رژيم ولايت فقيه ،حتی محمد خاتمی را که خودرا حافظ نظام ولايت فقيه می داند، نتوانست تحمل نمايد.
۶ـ مخاطب نيروهای طرفدار فدراليسم ، نيروهای اپوزيسيون طرفدار برکناری رژيم اسلامی هستندکه بعد از فروپاشی نظام حاکم ـ نقشه نظام دمکراتيک فدراليسم را در ايران با همکاری نيروهای دمکراسی خواه تا پرژه سيستم فدراتيو را چگونه به اجراء بگذارند. نيروهای دمکرات به انديشه فدراليسم بعنوان اجرای صحيح دمکراسی می نگرند.بنظرمن حتی اگرساکنان ايران از قوم های گوناگون اتنيکی تشکيل نيافته بود بازهم ايران به نظام فدراليسم برای اداره کشور نيازمند بود چراکه وسعت و تنوع آب وهوائی و ديگر مولفه اقتصادی وکشاورزی وفرهنگی ـ ايران را به اداره نظام فدراليسم محتاج می سازد.
۷ـ گروههای سياسی ملی از آن جهت در پارلمان اروپا حضور يافته اند تا به همه دولت ها اعلام نمايند که ساکنان ايران از مظالم گوناگون رنج می برند که يکی از آنها ستم ملی است که حکومت اسلامی آن را آگاهانه رهبری می نمايد.ساکنان ايران از گونه های مختلف اتنيکی هستند که می خواهند باصلح ودوستی برای اداره کشور خود به ساز و کارهای مناسب دمکراتيک دست يابند.
۸ـ نظام فدراليسم تنها نقشه راه برای رسيدگی به حقوق مردم و اجرای صحيح دمکراسی می باشد و ابتدا فدراليسم بايد کارائی خودرا با به اجراء گذاشتن همين استان های موجود بتوانند فدرالی و با داشتن مجالس استانی آنرا بطور آزمايشی به اجراء در آورند تا رفته رفته کارهای مردم به نمايندگان خود مردم سپرده شود.تا کنون اداره کشور با نمايندگان دستچين شده دولت در مجالس شورای ملی يا اسلامی در تهران به اجراء در آمده است که هيچگاه سخنگوی واقعی مردم مناطق گوناگون محروم وتحت ستم ايران نبوده اند. بنظر من بهتر است درراستای جا افتادن انديشه فدراليسم در ايران ابتدا نظام فدرالی در استان هائی مانند اصفهان و يزد و خراسان به اجراء در آيد تا از محسنات آن بهره برد تا ديگر از نظام دمکراتيک فدراليسم نهراسيد و به طرفداران انديشه نظام فدرالی تهمت وارد نيايد.
۹ـ سالهای درازی برفرهنگ فدراليسم انديشه های استالينی حاکم بود که اينک ديگر آنگونه نيست.مدتها به موضوع وخواسته فدراليسم در ايران ، توسط کمونيستها شکل و تئوری طبقاتی داده شده بود و اجازه نمی داد تا پروژه فدراليسم در قالب های دمکراتيک پيش برود اما اينک در غياب هژمونی نيروهای کمونيستی ،فرهنگ فدراليسم به اسلوب های دمکراتيک خود باز گشته است ومی تواند با حمايت ملی ،خودرا به کرسی بنشاند.
۱۰ ـ در دوره ائی زندگی می کنيم که ديگر عصر اراده گرائی گروههای غير منتخب نيست وگروههای سياسی حق ديکته کردن منويات خودابه مردم را ندارند . ديگر آنها از جانب مردم نه وکالتی دارند ونه سخنگوی همه مردم هستند بلکه هر برنامه سياسی از جانب گروههای سياسی ابتدا بايد از جانب اکثريت مردم پشتيبانی گردد تا به خود شکل قانونی بدهد.





















Copyright: gooya.com 2016