شنبه 15 فروردین 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

قاليباف: فعلا داوطلب انتخابات رياست جمهوری نيستم، مهر

مهم نيست که ما کجا و در چه پستی هستيم ، بلکه مهم اين است که در هر موقعيتی که هستيم کار و خدمت صادقانه به مردم را به بهترين شکل ممکن انجام دهيم و همه ظرفيت های موجود مادی ، معنوی و انسانی را با کارآمدی خردمندانه به سمتی هدايت کنيم که مردم احساس برخورداری و رضايت بيشتری بکنند.
شهردار تهران با اشاره به اينکه "برای اداره بهينه کشور مدل و برنامه مدون دارم" تاکيد کرد: حضورم در نهمين دوره انتخابات رياست جمهوری بر تحليل و تکليفی استوار بود که در موقعيت فعلی وجود ندارد. بنابر اين با جمع بندی شرايط موجود فعلا داوطلب دهمين دوره انتخابات رياست جمهوری نيستم.

محمد باقر قاليباف شهردار تهران در پاسخ به مهر در خصوص مسائل سياسی روز و بويژه انتخابات دهم رياست جمهوری با بيان اينکه تحقق عملی شعارهای انقلاب هنوز هم مطالبه اصلی مردم از نظام است گفت: اگر بحثی در زمينه ميزان تحقق شعارها و اهداف انقلاب هست بايد پاسخ آن را بيشتر در ارزيابی عملکرد ما مسئولين جستجو کرد تا مردم.

وی در ادامه به دو گروه که در حق آرمانهای انقلاب جفا کرده اند اشاره می کند و ادامه می دهد: بنده معتقدم دو گروه در خصوص اين شعارها و آرمانها به انقلاب و به مردمی که صاحب آن هستند ، جفا کردند. گروه اول کسانی هستند که به دنبال تجديد نظر در شعارها و آرمانهای اوليه هستند و از بيان آنها و حتی ذکر سوابق انقلابی خود ابا دارند. در حاليکه اين شعارها اصيل و تحقق آنها مطالبه مهم مردم است. گروه دوم نيز کسانی هستند که شعارهای انقلاب را سر می دهند اما بررسی گذشته و عملکرد فعلی آنها نشان می دهد که با ادعاهای بی عملشان ظلم مضاعفی به انقلاب می کنند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


قاليباف در اين خصوص افزود: بايد پايبند به شعارها بود اما مهمتر از آن ، تحقق بخشيدن به آرمانها است. من خسارت عمل به آرمانها را چنانچه بدون بيان شعار باشد ، کمتر از تکرار شعارها بدون کارآمدی و صداقت می دانم.

قاليباف در خصوص اينکه ريشه آفت ها و آسيب هايی که از آن سخن می گويد را بيشتر فرهنگی می داند يا سياسی؟ می افزايد: ريشه اين مشکلات را فرهنگ مديريتی يا انديشه راهبردی مديران کشور می دانم. من چنانچه قبلا هم گفته ام نگران نفوذ و گسترش دو جريان فکری در فرهنگ مديريتی کشور هستم. يکی رواج اباحه گرايی و نفی توانمندی انگاره های دينی در اداره امور مردم و ديگری قدرت يافتن جمود و تحجر ، عقل گريزی و تجربه ستيزی و چه بسا تلاش برای ارزش نماياندن اين رفتارها . عملکرد اين دو طيف در مقاطع مختلف کار را به جايی رساند که از يک طرف عده ای از نخبگان عدم حضور دين در متن سياست ها و مديريت ها را تنها فرمول موفق حل مشکلات می دانستند و طيف دوم هم متاسفانه با عملکرد خود عده ای ديگر را به اين نتيجه رساند که گويا دين نمی تواند در حل مشکلات و اداره جامعه کارآمد باشد.

شهردار تهران در ادامه تاکيد می کند: بنابر اين عملکرد هر دو طيف دارای نتيجه واحدی بوده و همانند دو لبه قيچی عمل می کنند. در حاليکه هدف اجتماعی جمهوری اسلامی تحقق «شهروند ارزشی و برخوردار» بوده که فرمول عملی آن نيز در قانون اساسی و ساختار تعريف شده برای اداره امور کشور بيان شده است. به هر حال زيبنده نيست که با اين همه ظرفيت ها و امکانات ، هنوز نتوانسته ايم حيات طيبه را برای شهروند ارزشی و برخوردار به طور کامل محقق کنيم . اين همان ايده «زندگی خوب برازنده هر ايرانی» است که در دوره قبل مطرح کرديم.

قاليباف در توضيح بيشتر درباره تاکيد بر "انديشه راهبردی مديران کشور" می افزايد: منظورم اصالت يافتن راهبرد «خدمت صادقانه و کارآمدی خردمندانه» بر افراد ، گروهها و مسئوليت ها است. يعنی اگر انقلاب اسلامی تحقق «شهروند ارزشی و برخوردار» را هدف خود قرار داده و بدنبال تامين زندگی خوب برای شهروندان است ، خدمت و اهتمام به حضور و رضايتمندی مردم را نيز راه تحقق آن دانسته و لوازم آن را در قانون اساسی نيز پيش بينی کرده است.

وی ادامه می دهد: به عبارتی خدمت نبايد ابزاری برای کسب و توسعه قدرت باشد. بر اساس اين انديشه راهبردی ، مهم نيست که ما کجا و در چه پستی هستيم ، بلکه مهم اين است که در هر موقعيتی که هستيم کار و خدمت صادقانه به مردم را به بهترين شکل ممکن انجام دهيم و همه ظرفيت های موجود مادی ، معنوی و انسانی را با کارآمدی خردمندانه به سمتی هدايت کنيم که مردم احساس برخورداری و رضايت بيشتری بکنند.

شهردار تهران در ادامه می افزايد: در حقيقت ترجمه راهبردی بودن خدمت در انديشه يک مدير ، اين است که دستيابی و يا استمرار قدرت به قيمت ضعيف تر شدن و يا نارضايتی مردم مشروعيت و مقبوليت ندارد. شايد بهترين کلام در اين زمينه را شهيد مظلوم دکتر بهشتی بيان کرده باشند که "ما شيفتگان خدمتيم نه تشنگان قدرت". اين شيفتگی برای خدمت به مردم ، همان راهبردی بودن انديشه خدمت در فرهنگ مديريتی انقلاب اسلامی است که من بارها از آن تحت عنوان مديريت جهادی و بسيجی ياد کرده ام. لذا اگر منحنی نقاط قوت و ضعف کارنامه انقلاب اسلامی ترسيم شود ، نقاط قوت فراوان عملکرد انقلاب قطعا در موقعيت هايی است که خدمت راهبرد اصلی مسئولان و متوليان بوده است.

محمد باقر قاليباف در پاسخ به اينکه کداميک از دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب توانايی بيشتری برای تحقق راهبرد مورد نظرش را دارند؟ می افزايد: البته در نحوه طرح سوال اشتباهی رايج وجود دارد؛ چرا که هيچ يک از جريانهای موجود سياسی به تنهايی قادر به تحقق آرمانها و شعارهای انقلاب نيستند. پايايی انقلاب اسلامی نتيجه اصولگرايی و پويايی آن محصول اصلاح طلبی است. معتقدم درک مفهوم اصولگرايی و اصلاح طلبی برای مديريت کشور دارای اهميت راهبردی است و مهمترين شاخص های آن را می توان در فرمايشات صريح رهبر معظم انقلاب يافت. مرور مولفه های اصولگرايی و اصلاح طلبی از منظر ايشان اهميت اين تاکيد معظم له که "راه صحيح ، اصولگرايی اصلاح طلبانه است" را به عنوان "فرمول حل" مشکلات روشن می کند.

وی می افزايد: بر اين اساس اصولگرايی جريانی مقابل هر يک از جريانهای سياسی نيست و تقسيم بندی گروههای سياسی به اصولگرا و اصلاح طلب اشتباه است. چرا که هر کس و هر جريانی که به مبانی انقلاب پايبند باشد ، هر نامی که داشته باشد يک اصولگرا است.

قاليباف در خصوص ماهيت اصلاح طلبی می گويد: اصلاح طلبی نيز مهمترين مشخصه و ظرفيت پويای فقه اسلامی است. انقلاب اسلامی خود يک حرکت اصلاحی بود و هر حرکتی که در جهت تحکيم پايه های انقلاب و اعمال قانون اساسی مترقی و مدرن ما انجام شود بی شک يک حرکت اصلاحی است. لذا هر کاری که ار لحاظ علمی ، عملی ، دينی ، اخلاقی ، اجتماعی و سياسی در جهت پيشرفت مردم باشد يک حرکت اصلاحی است که مردم از آن استقبال می کنند.

شهردار تهران در ادامه به تبيين شاخصه های اصولگرايی می پردازد و می گويد: مهمترين شاخص های اصولگرايی ايمان به هويت اسلامی ، ولايت پذيری ، عدالت طلبی ، آزادی خواهی و آزاد انديشی ، حفظ استقلال همه جانبه کشور ، تقويت روح خود باوری و اعتماد به نفس ملی، شکوفايی اقتصادی و رسيدگی به رفاه و زندگی مردم است.

قاليباف همچنين به بيان شاخصه های اصلاح طلبی می پردازد و می گويد: مهمترين شاخص های اصلاح طلبی هم ايمان و التزام عملی به همه اصول قانون اساسی ، نوآوری و ابتکار در جهت تحکيم و تعميق و تقويت آن ، مبارزه همه جانبه با فقر و فساد و تبعيض، پرهيز از افراط و تفريط در همه زمينه ها ، استفاده از ظرفيت و توانمندی طيف های مختلف فکری معتقد به مبانی انقلاب و نيروهای کارامد برای اداره امور کشور است. بنابر اين تبعيت از ولی فقيه بر مبنای شرع و قانون اساسی ضرورت اصولگرايی و اصلاح طلبی است.

وی تاکيد می کند: باور ما اين است که آنچه مقتضای اصولگرايی اصلاح طلبانه و يا اصلاح طلبی اصولگرايانه است ؛ تداوم انديشه ها و آرمانهای حضرت امام (ره) ، پيروی عملی از مجموعه فرامين رهبر معظم انقلاب ، قانون پذيری و تکيه بر خرد جمعی در اداره امور است. رويکردی که ظرفيت های لازم و کافی برای بقا ، بالندگی و تعالی جامعه و توسعه پايدار کشور را در بر دارد و قادر است تا نيازها و آرمانهای اصيل نسل های ايران اسلامی را تامين نمايد.

قاليباف ادامه می دهد: ما بايد بتوانيم از تمام تجربه های غير منافی با عقل و شرع برای اداره خوب جامعه استفاده کنيم چرا که در ستيز بودن با تجربه های مثبت ديگران عقلانی نيست.

قاليباف در ادمه اين مصاحبه به ارائه تحليل خود از انتخابات پيش رو می پردازد و می گويد: در برهه حساس ديگری هستيم و علاوه بر الزامات دهه چهارم انقلاب ، دهه «پيشرفت و عدالت» ، شرايط مختلف داخلی و پيرامونی همه ما را در معرض امتحان قرار داده است. انتخابات رياست جمهوری به عنوان مهمترين شاخص اداره امور کشور به اتکاء آرای عمومی در پيش است و طبعا مهمترين وظيفه همگانی حفظ و حراست از اصول انقلاب اسلامی ، تحقق آرمانهای امام راحل (ره) و پيروی از کليه رهنمودهای رهبر معظم انقلاب به منظور تحقق حضور حداکثری و آگاهانه و آزادانه مردم برای انتخاب است.

وی می افزايد: از سوی ديگر احترام و التزام به خواست مردم تکليفی شرعی و وظيفه ای قانونی است. چرا که «انتخاب» هديه انقلاب اسلامی به ملت ايران است و فراتر از آن در اصل ۵۶ قانون اساسی انتخاب يک «حق خداداد» برای مردم است و خداوند متعال انسان را حاکم بر سرنوشت اجتماعی خويش خواسته است.

قاليباف تاکيد می کند: در نگاهی کلی بر اين باورم که مهمتر از حضور افراد و جريانهای سياسی در صحنه رقابت و کسب قدرت ، پايداری نظام جمهوری اسلامی ، همبستگی ملی و اصل مشارکت عمومی است. نکته ای که دشمن آن را هدف گرفته و هوشياری کليه دلسوزان را ضروری می سازد.

وی در پاسخ به سوال مهر مبنی بر اينکه با توجه به انتساب شما به جريان اصولگرايی و مطرح شدنتان به عنوان يکی از مهمترين کانديداهای انتخابات آينده ، وضعيت رقابتی را چگونه ارزيابی می کنيد؟ می گويد: تاکيد می کنم با تعريفی که رهبر معظم انقلاب از اصولگرايی و اصلاح طلبی دارند ، تلاش می کنم اصولگرايی اصلاح طلب و متعهد به راهبرد «خدمت صادقانه و کارآمدی خردمندانه» باشم . بديهی است که خود محوری و به انحصار طلبيدن جريان گسترده اصولگرايی گام زدن در جهت مخالف اين جبهه است. مهمترين آفت اصولگرايی نگاه فصلی ، ابزاری و انحصار طلبانه به آن است و هيچ اصولگرايی مصلحت جمعی را فدای سليقه فردی نمی کند.

از بين بردن اعتماد مردم به نيروهای امتحان پس داده کشور و محروم کردن جامعه از ظرفيت مديريتی نخبگان توانمند و وفادار به نظام ، آنهم با انگ و تخريب ، در نقطه مقابل «پيشرفت و عدالت» و اصولگرايی است.

وی تاکيد می کند: از نظر من اصولگرايی واقعی محيطی پرنشاط برای رقابتی تمام عيار و سالم است. رقابت سليقه های مديريتی نه اختلاف ، بلکه زمينه ساز پايداری اقبال مردم به اصولگرايی است و لذا رو در رو قرار دادن چهره های اصولگرا جهت گيری به سمت خواست جريانهای غير ارزشی و غير مردمی است.همچنين از بين بردن اعتماد مردم به نيروهای امتحان پس داده کشور و محروم کردن جامعه از ظرفيت مديريتی نخبگان توانمند و وفادار به نظام ، آنهم با انگ و تخريب ، در نقطه مقابل «پيشرفت و عدالت» و اصولگرايی است. حمايت و تقويت ارکان نظام و دولت جمهوری اسلامی نيز وظيفه ای شرعی و همگانی است اما نبايد تفاوت مشی ، روش و نظر را مخالفت وانمود و يا از آن ابزار تفرقه ساخت.

قاليباف در پاسخ به اينکه آيا بايد نام محمد باقر قاليباف را در فهرست قطعی نامزدهای انتخابات رياست جمهوری آينده بايد نوشت يا خير؟ می گويد: با توضيحاتی که دادم جواب شما روشن است. بنده هيچگاه داوطلب مقام و مسئوليت نبوده ام و همواره بر اساس وظيفه عمل کرده ام. کارنامه عملکردم نيز در پيشگاه ملت شريف ايران روشن است. لذا اگر چه برای اداره کشور و تحقق جامعه ارزشی و برخوردار يا به عبارتی زندگی برازنده ايرانيان مدل طراحی شده و برنامه مدون دارم ، اما حضورم در نهمين دوره انتخابات رياست جمهوری بر تحليل و تکليفی استوار بود که در موقعيت فعلی وجود ندارد. بنابر اين با جمع بندی شرايط موجود فعلا داوطلب دهمين دوره انتخابات رياست جمهوری نيستم.

قاليباف می افزايد: من می خواهم يکبار ديگر مانند دوران دفاع مقدس و به ياد دوستان و همرزمان شهيدی نظير شهيد باکری ، شهيد خرازی ، شهيد کاوه و شهيد کاظمی ثابت کنم که فرزندان امام و انقلاب شيفته خدمتند نه تشنه قدرت. و تنها موقعی زير بار سنگين مسئوليت می روند که راه ديگری برای ادای دين خود نداشته باشند.

شهردار تهران در پايان تاکيد می کند: فقط اميدوارم کسانی که در برابر تلاش شهرداری تهران برای خدمت بيشتر و بهتر به شهروندان به اتهام انتخاباتی بودن مقاومت می کردند ، پاسخ خود را گرفته باشند.

وی درباره مهمترين برنامه شهرداری تهران در آينده می گويد: « خدمت صادقانه و کارآمدی خردمندانه ». ضمن ادامه روند پر شتاب فعاليت های جاری ، در چهارچوب ارزش گرايی ، عقلانيت ، اعتدال و کارآمدی برنامه های مفصل ديگری نيز داريم که جزئيات آن ان شاء الله به تدريج بيان خواهد شد.





















Copyright: gooya.com 2016