ميرحسين موسوی: دليل بسياری ازمشکلات اين است که از چارچوب قانون بيرون رفته‌ايم، ايسنا

*بايد به مقررات و کار کارشناسی در اجرا مقيد باشيم

مهندس ميرحسين موسوی منابع وسيع استان خوزستان و نيز تنوع زيستی و قوميتی در آن استان را يک فرصت دانست و بر تلاش برای رفع مشکلات آن منطقه تاکيد کرد.

به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران(ايسنا)، نخست‌وزير دوران دفاع مقدس صبح روز چهارشنبه با جمعی از استادان، نخبگان، دانشجويان و طيف‌های مختلف از استان خوزستان ديدار کرد و مشکلات موجود اين استان را از زبان حاضرين در جلسه شنيد.

وی گفت: هميشه وقتی به خوزستان فکر می‌کنم احساس می‌کنم که خوزستان بعد از دفاع مقدس تبديل به سرزمينی مقدس شده است که نامش پيوسته به آرزوها، آمال و کل هويت ماست.

موسوی اضافه کرد: وقتی به دورترين نقطه‌ ايران سفر کنيد می‌بينيد افرادی هستند که خاطراتی درباره آن خطه نظير شلمچه، آبادان، اهواز، دزفول و امثالهم دارند و اين يک موقعيت برتر و بالاست که مختص استان خوزستان است و يک سرمايه‌ فرهنگی و اجتماعی محسوب می‌شود.

نخست‌وزير دوران دفاع مقدس، با بيان اينکه معمولا در خوزستان نوعی مقايسه بين ثروت‌های استان و مشکلات موجود صورت می‌گيرد، اظهار کرد: اگر راجع به آينده‌ خوزستان فکر کنيد بايد توجه ملی نسبت به اين مناطق را ايجاد کنيم، چرا که هم خوزستان و هم پنج استانی که مستقيما در جنگ بودند آسيب‌های فراوانی از جنگ ديدند که البته در خوزستان بسيار بيشتر است و اين توجه ملی می‌تواند دولت ها را وادار کند که مساله بازسازی را تمام شده فرض نکنند.

موسوی با اشاره به وجود ترکيب قومی متنوع در استان خوزستان، گفت: من هميشه معتقد بوده‌ام که اين تنوع را بايد يک فرصت بدانيم نه تهديد. اين تنوع موجب بالندگی کشور ماست و بايد آن را به صورت يک ظرفيت در نظر بگيريم نه يک عنصر ضد پيشرفت و ضد توسعه.

وی با اشاره به سخنان حاضرين همچنين به تنوع زبانی در آن استان اشاره و اظهار کرد: زبان‌ها يک پديده‌ی ساده و مکانيکی نيستند که بشود به راحتی آنها را حذف کرد بلکه با زندگی و گذشته مردم عجين شده‌اند. ظرفيت‌های زبان‌ها نيز بايد يک ظرفيت ملی به حساب بيايد و از آن در جهت توسعه و پيشرفت استفاده شود.

عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام موقعيت جغرافيايی استان خوزستان را نيز حساس توصيف کرد و افزود: در زمان آتش‌بس وقتی به پالايشگاه آبادان آمديم هرچه بود ويرانی بود و خاکستر، چرا که در تيررس مستقيم دشمن قرار داشت. آن موقع با برخی دوستان در ميان خاکسترهای به جا مانده از آن پالايشگاه نشستيم و معتقد بوديم که به عنوان برداشتن يک قدم در جهت بازسازی خوزستان و نشان دادن اهميت اين مساله به مردم کشورمان و دنيا، بحث راه‌اندازی سريع پالايشگاه بسيار مهم است. در آن زمان يکی از مديران برجسته صنعت نفت به من گفت که اگر دولت کمی کمک کند، ۱۰۰روزه پالايشگاه را راه می‌اندازيم و بعد با شگفتی ديديم که پالايشگاه ظرف ۹۸ روز به بهره برداری رسيد. ما بايد از همان حس و روحيه برای بازسازی مناطق جنگی استفاده کنيم.

نخست‌وزير دوران دفاع مقدس اضافه کرد:برای ما بسيار مهم است که در رقابت‌های شديدی که در منطقه وجود دارد، مناطق آسيب ديده خود را به بهترين شکل احيا کنيم.

موسوی با تاکيد بر اينکه «بايد نشان دهيم که ملت ما قدر فرزندان فداکار خود را می‌دانند»، تصريح کرد: اين مساله جزو وظايف ملی برای همه از جمله دولت است که در اين زمينه بايد تلاش کند. در اين جلسه به مشکلات راه نيز اشاره شد که بايد عرض کنم حل اين مشکلات جز با عزم ملی، تلاش دولت و همکاری خود مردم خوزستان امکان‌پذير نيست.

وی با بيان اينکه «وقتی همه با هم باشند می‌توان بر مشکلات فائق آمد» تاکيد کرد: مهم‌ترين ثروت نيروی انسانی علاقه‌مند در آن منطقه اعم از فارس، عرب، بختياری و لر است. همه اينها يک نيروی انسانی توانمند را تشکيل می‌دهند که با تکيه بر آنها می‌توان بر مشکلات فائق آمد. من دوبار به هويزه سفر کرده‌ام و امروز وقتی می‌شنوم که چه مشکلاتی در آنجا وجود دارد واقعا تاسف می‌خورم.

موسوی در ادامه با اشاره به نقش نخبگان اظهار کرد: يکی از اتفاقاتی که در ابتدای انقلاب افتاد اين بود که در ابتدای انقلاب فرهنگ نخبگان و مردم عادی، اين دو فرهنگ به يک فرهنگ تبديل شد و بدين ترتيب نخبگان از فرودستان فضيلت‌های اخلاقی گرفتند و فرودستان از دانش و نگاه نخبگان بالی برای پرواز تهيه ديدند.

نخست‌وزير دوران دفاع مقدس، حضور در جبهه‌های جنگ را يکی از مصداق‌های يکی شدن اين دو فرهنگ عنوان کرد و گفت: در پديده‌ای مثل جنگ نمی‌توانستيد تشخيص دهيد که يک فرد از چه قشر يا قومی است يعنی همه تمايزها از بين رفت و اين ويژگی بود که انقلاب اسلامی در پی آن بود. کافی است به شهدای هويزه نگاه کنيد؛ خون دانشگاهی و دانشجو و افراد عادی گمنام يکسان در راه اهداف بلند انقلاب ايثار شده است. اين امر در سطح ملی هم اتفاق افتاد و بدين ترتيب بسياری افراد بودند که شهيد شدند و بعدها متوجه موقعيت و جايگاه علمی آنها شديم؛ البته نمی‌خواهم بگويم اين تمايزها فی‌نفسه بد است ولی در جامعه‌ای که تحول مثبت پيدا کرده است، اين بخش‌های گوناگون به شکلی در کنار هم جمع می‌شوند که تبديل به جمع واحد پرقدرت می‌شوند.

موسوی ادامه داد: امروز اگر چه از فضای انقلاب دور شديم ولی نبايد آن خوبی‌ها را فراموش کنيم. خوزستان توسط مردم عادی و نخبگان آن منطقه بايد ساخته شود و ارتباط نخبگان با مردم اهميت زيادی دارد چرا که در کنار هم نشستن همه نيروهاست که می‌تواند ثمربخش باشد.

عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام، در ادامه در ارتباط با سوالی که يکی از سخنران‌ها در مورد عبارت "بسيج، مدرسه عشق است" پرسيد، اظهار کرد: بنده‌ اين جمله را در يک مراسم که تعدادی از بسيجيان در حال اعزام به جبهه بودند، گفتم. اين بسيجيان دل‌کنده از هر چيز در حال عزيمت به جبهه‌ها بودند و بنده نتوانستم با هيچ بيان ديگر احساساتم را در مورد بسيج بيان کنم و اکنون هم هنوز بر آن عقيده هستم؛ به نظر بنده يک بسيجی که متعلق به مدرسه عشق است، فراتر از جناح عمل می‌کند و ديد ملی و نه جناحی دارد؛ تهديد و تتميع در آن موثر نيست و وقتی به الگويی برای تبعيت و پيروی می‌انديشد، به ياد شهيد باکری‌ها و همت‌ها و امثال آن می‌افتد، بسيجی که متعلق به مدرسه عشق است، از دوستی مردم لذت می‌برد. حافظ عرض و ناموس مردم بدون توجه به اختلافات سليقگی خود با آنهاست و اين بسيجی حرمت حريم‌های خصوصی مردم را در مقابل تهاجمات گوناگون حفظ می‌کند و در ادای وظيفه خود پيرو حق است. بسيجی شاگرد مدرسه عشق و شاگرد امام است که بازوان بلندش همه ملت را در برمی‌گرفت و در اين بسيجی که آماده دفاع از حريم اسلام و ملت خودش است، پول و هديه و متاع دنيوی ارزشی ندارد.

وی بيان کرد: اين بسيجی رای مستقل خود را دارد و مثل رهبر خود که فرمودند من يک رای دارم و کسی آن‌را نمی‌داند، رای می‌دهد و اين بسيجی الهام‌بخش است و اين بسيجی از جنس زاهدان شب و شيران روز است و ما می‌دانيم که بسيج امروز فرزند بسيج ديروز است و اين قابليت را دارد که همچنان مدرسه عشق باشد. مدرسه‌ای که دوستی و محبت و يگانگی و وحدت را در ميان ملت دنبال کند؛ اين بسيجی حافظ امانت‌های سنگينی است که ملت به او می‌سپارد. من هنوز هم به آن شعار اعتقاد دارم.

موسوی در ادامه به بحث ارتباط خود با مقام معظم رهبری اشاره کرد و گفت: ما در کشور خود يک قانون اساسی داريم که در آن جايگاه نهادهای مختلف به دقت مشخص شده است و ما هم بايد از همين جا شروع کنيم؛ اينجا بحث از سليقه‌ی اينجانب و ديگری بيهوده است و اگر کسی به قانون اساسی اعتقاد نداشته باشد و نامزد شود، با مردم خدعه کرده است. بنده هم به ولايت فقيه معتقدم و اگر انتخاب شوم برای حل مشکلات مردم حتما ارتباطی قوی با مقام معظم رهبری ايجاد خواهم کرد.

وی در بخشی ديگر از سخنان خود در مورد اجرای قانون تصريح کرد: ممکن است مشکلاتی در قانون داشته باشيم، ولی راه‌حل درست اين است که از همان راه قانونی وارد عمل شويم. به علاوه اينکه بسياری از سياست‌هايی که در کشور گذاشته می‌شود، در سکوی قانون اساسی امکان پيگيری دارد.

نخست‌وزير دوران دفاع مقدس، با بيان اينکه دليل بسياری از مشکلات ما اين است که از چارچوب قانون بيرون رفته‌ايم و آن را رعايت نکرده‌ايم، اضافه کرد: برای مثال بر اساس قوانين موجود بودجه‌هايی برای پروژه‌های ملی و استانی تصويب می‌شود و طبيعی است که در ابتدای سال، بودجه‌های استان‌ها بدون هيچگونه منت بر مردم به آن مناطق فرستاده شود. وقتی در اين مساله تعلل و صبر می‌کنيم که مثلا در فرصتی خاص اين کار را انجام دهيم يا حتی با نيت خوب و برای اينکه مثلا مردم را خشنود کنيم اين مساله را به تاخير می‌اندازيم، مشکلاتی به وجود می‌آيد، بسيار خسارت بار است و باب و پايه‌ قانونی هم ندارد و ايجاد تعهدات جديد جز ايجاد مشکل برای آينده کشور سودی ندارد؛ هر چند به خشنودی آنی يک جمعيتی بينجامد. وقتی از قوانين عبور می‌کنيم بخش عمده‌ای از مشکلات ايجاد می‌شود.

وی با اشاره به نقش منفی يا مثبت ايدئولوژی در سياست خارجی گفت: يکی از مسايلی که الان در کشور بر آن اجماع وجود دارد مساله‌ی جذب سرمايه‌های خارجی در کشور و به ويژه سرمايه‌های ايرانی خارج شده از کشور است. وقتی به کشورهايی که در اين راه تلاش کرده‌اند، نگاه کنيم با يک طيف گسترده از کشورها مواجه می‌شويم که در ميان اين طيف کشورهايی نظير چين، هند، سنگاپور، کره، مالزی و ترکيه وجود دارند که اينها نظام‌هايی با ايدئولوژی‌های مختلفی هستند و اين مساله نشان می‌دهد که صرف وجود ايدئولوژی مانعی برای جذب سرمايه‌ها نيست بلکه برداشت متحجرانه و نادرست از ايدئولوژيست که ما را دچار مشکلات عديده می‌کند. ايدئولوژی چيز بدی نيست و مانع جذب سرمايه‌ها نيز نخواهد بود.

موسوی افزود: وقتی سياست‌های لغزانی داشته باشيم و پی در پی و غيرکارشناسی نيروها را عوض کنيم و برای مثال وقتی يک تيم پيروز نمی‌شود همان شب مربی آن را عوض کنيم و مربی ديگری را آمرانه سر کار بگذاريم، چنين مشکلاتی به وجود خواهد آمد. مگر ورزش تصميمات کارشناسانه، عقلانی و مردم‌سالارانه نياز ندارد؟ پس چرا بايد دخالت کنيم و مساله را سياسی کنيم؟ آيا اين يکی از عوامل عقب‌ماندگی ما در ورزش نيست؟ همين مساله نيز در مسايل مختلفی نظير سياست و اقتصاد ما نيز وجود دارد.

نخست‌وزير دوران دفاع مقدس، در تشريح اين مطلب به عنوان مثال به پرونده مک فارلين اشاره کرد و يادآور شد: برای پرونده‌ مک فارلين محاکمه‌ای در آمريکا ترتيب داده شده بود. در آن دادگاه مهمترين ايرادی که حتی به ريگان هم گرفته شد، اين بود که در تصميمات خود چرا نظر کارشناسی وزارت خارجه را نگرفته است يعنی ايراد به تصميم نبود، به عدم رعايت الزامات يک تصميم بود.

اگرچه بايد از آرمان‌های انقلاب صحبت کنيم اما در اجرا هم بايد به مقررات و کار کارشناسی مقيد باشيم

وی مثال ذکر شده را يکی از مصاديق اهميت به کار کارشناسی دانست و در پايان اظهار کرد: بايد ببينيم که ما تا چه اندازه به اين اصول در اين کشور پايبنديم. اين يکی از مشکلات موجود در کشور ماست. درست است که بايد شعار انقلابی بدهيم و از آرمان‌های انقلاب صحبت کنيم، ولی در اجرا هم بايد به مقررات و کار کارشناسی مقيد باشيم چرا که اين هم جزيی از انقلاب ماست.

در ابتدای اين جلسه جمعی از کارشناسان، نمايندگان ادوار مجلس شورای اسلامی، مديران، استادان، پزشکان، ورزشکاران و دانشجويان حاضر نزديک به يک ساعت و نيم به بيان مشکلات عمده‌ی استان خوزستان پرداختند.