چهارشنبه 2 اردیبهشت 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

بی اقبالی احمدی نژاد در سايه کوشش های اپوزيسيون است نه اصلاح طلبان! ناصر مستشار

همه ما در حيات سی ساله نظام جمهوری اسلامی شاهد اين موضوع بوده ايم که در آخرين روزها ،هفته ها و ماههای قبل از برگزاری انتخابات رياست جمهوری از جانب کانديدا ها حرف های قشنگ و دلپذير شنيده می شود اما پس از آن که يکی از رقبا توانست بالاخره با تخلف و يا صادقانه به مقام رياست جمهوری دست يابد ،وضعيت تغيير می کند و بارديگر بقول معروف "روز از نو روزی از نو " چرخ زندگی در نظام حکومت اسلامی آغاز می گردد.وعده های مدنی محمد خاتمی به فراموشی سپرده می شود واين طبيعی است ـ نفتی که قرار بود برسرسفره های مرد م آورده شود ـ به يکباره "بودار"ميشود و انگاری قبل از وعده دادن ، مشام آنها بوی نفت را احساس نمی کرد؟در موارد ذکر شده بالا بالا بايد گفت که ديگر جامعه بدان مسائل عادت کرده است و تزويرکاری و شنيدن وعده های دروغين وعملی نشدن همه آنها که از نوفل لو توشای پاريس مرکز هدايت انقلاب در سال ۱۳۵۷ توسط خمينی آغاز گرديد ديگر عادی شده است.
"يک عضو جامعه ی روحانيت مبارز، به خبرگزاری ايلنا گفته است: آرای موافق اعضای جامعه روحانيت در حمايت از محمود احمدی‌نژاد به حدی نبود که به نصاب قابل اعلام برسد".



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


پس از آنکه اقتدار گرايان در سال ۱۳۸۴ احمدی نژاد را بهرقيمتی به قدرت رساندند ـ محمد خاتمی دست احمدی نژاد را گرفت وبه پيشگاه رهبر برد و ولی فقيه نيز برهمه تکليف شرعی کرد تا همگان از دولت احمدی نژاد حمايت نمايند.در همان روزها و هفته های اول صدرات دولت نهم مچ احمدی نژاد بسرعت در برابر مردم باز شد و همه دريافتند که احمدی نژاد با ماموريت خاصی به قدرت رسانده شده است.رهبر که بر همه دوستان قديمی خود از دوره شاه تا بنيانگذاری جمهوری اسلامی دست رد زده بود ويکسره به پشت احمدی نژاد خزيده بود ،اين بار باپشتيبانی های سپاه و بسيج و وزرات اطلاعات با تمام قوا به حمايت از احمدی نژاد پرداخت تا ستاره بخت جمهوری اسلامی را هرچه بيشتر نورانی تر نشان دهند . خامنه ای هر انتقادی به دولت احمدی نژاد را ممنوع اعلام نمود واصلاح طلبان نيز می توانستند تنها چند هفته دندان روی جگر بگذارند اما اپوزيسيون در انتقاد از دولت احمدی نژاد شتاب می گرفت که اصلاح طلبان برای آنکه از غافله عقب نمايند بارديگر انتقاد های خود را آغاز می کردند . ديری نپائيد که شکوايه ها و گلايه ها از هرطرف عليه خرابکاريهای دولت بی کفايت احمدی نژاد به تمام جامعه تعميم يافت و از هرف انتقاد آغاز شد و اطرافيان احمدی نژاد با وسائل مختلف به دفاع از معجزه هزاره سوم خود برخاستند که در اين رهگذر نيز افتضاحات بيشتر بالا گرفت.خامنه ائی هرچقدر تلاش ورزيد تا دهان منتقدان به دولت احمدی نژاد را با تهديد و ارعاب ببندد اما بارديگر با نمايشات خنده دار احمدی نژاد سيل انتقادات آغاز می گرديد.
اپوزيسيون پراکنده هر چند از سازمان و ارگانی برخوردار نيست اما عليرغم همه نابسامانی های خود، توانست بخوبی احمدی نژاد را افشاء نمايد.احمدی نژاد با اعمال و رفتار و گفته ها و سياست هايش چه در صحنه داخلی و خارجی ـ آبروی بازمانده رژيم اسلامی را که توسط محمد خاتمی بدست آمده بود را نيز برباد داد تا آنجائيکه نام جمهوری اسلامی در رديف القاعده و طالبان قرار گرفت. پس از همه نا کامی های احمدی نژاد خامنه ائی نيز اخيرا اورا تنها گذاشته است و با او بعنوان يک مهره سوخته رفتار می نمايد.رهبر جمهوری اسلامی اينک برای حفظ نظام به تکاپو افتاده است تا جمهوری اسلامی را با کارزار انتخاباتی پيش رو با چهره ائی نوين چه در عرصه داخلی و خارجی به جهان ارائه دهد.کانديداهای رياست جمهوری نيز در انتقاد و افشاگری های خود عليه دولت سنگ تمام گذاشته اند و تمام حرف های منطقی و متعارفی که اپوزيسيون عليه دولت نهم بکار برده است اينک آنها به خدمت گرفته اند تا خود را در ميان مردم موجه و محبوب و طغيان گر عليه نابسامانی های دولت ورشکسته که در همه زمينه ها چه اقتصادی ،سياسی،اجتماعی، فرهنگی،ورزشی به بن بست رسيده است اينک آنها خود راعامل سامان دهنده و راهگشا ونجاتبخش نشان دهند تا هرچه بيشتر آرای مردم را به خود اختصاص دهند.
اقبال و سرنوشت احمدی نژاد به جائی رسيده است که ارتجاعی ترين جناح های جمهوری اسلامی مانند موتلفه نيز در ادامه حمايت از احمدی نژاد، مردد مانده اند.مسئله ادامه غنی سازی اورانيوم که به خط قرمز جمهوری اسلامی تبديل شده است ،شرط اوليه و اساسی است که هر کانديدای مقام رياست جمهوری بايد در پيشگاه رهبری تعهد نظری و عملی بسپارد که از آن عدول نکند.ادامه غنی سازی اورانيوم تا کسب سلاح اتمی وتبديل شدن به يک قدرت بلامنازع اتمی در منطقه وجهان و عضويت در باشگاه اتمی اينک به هستی و نيستی جمهوری اسلامی وابستگی يافته است وهمه سرنوشت نظام اسلامی را تحت الشعاع خود داده است.غرب به آخرين تلاش های خود برای منصرف کردن جمهوری اسلامی در پيشروی برای کسب سلاح اتمی بکار گرفته است اما اگر همه آن تلاش به بن بست برسد ، آنگاه غرب به افکار عمومی جهان خواهد گفت که ماهمه تخفيف ها و پيشنهادهای منطقی خود را به جمهوری اسلامی ارائه نموديم اما اين رهبران جمهوری اسلامی بودند که آماده همکاری و مساعدت برای بازگشائی بن بست اتمی ، هيچ علاقه ائی از خود نشان ندادند.احمدی نژاد که ماندن و يا نماندن خود را در پيشگاه پيشوا و اريکه قدرت در گرو ادامه غنی سازی اورانيوم گره زده است با تمام گستاخی می گويد ،مسئله اتمی جمهوری اسلامی مذاکره پذير نيست وما ديگر در باره پروسه تکنلوژی اتمی باهيچ کس به مذاکره نمی نشينيم ؟اين آنموقعی است که بايد گفت : قصه ما به سرسيد ،کلاغه به خونه اش نرسيد.





















Copyright: gooya.com 2016