یکشنبه 13 اردیبهشت 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

پيروزی "ميرحسين کروبی" از "سلول"ها! بابک داد

بابک داد
امروز کمتر از ۴۰ روز به روز سرنوشت ساز ۲۲ خرداد باقی است و حرکت تبليغاتی دو نامزد طيف تحول خواه، هنوز سرعت لازمه را برای "خلق يک حماسه" ندارند. گاهی شک می کنم آن ها اساسا" برای "پيروز شدن" به عرصه آمده اند يا اين که به همين "حضور حداقلی و طرح شعارهای خود" قناعت کرده اند؟

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


شما در بين تماشاچيان يک ماراتن نشسته ايد. از نوع دويدن دوندگان، می توانيد حدس بزنيد کداميک زودتر به خط آخر می رسد و کداميک عنقريب از حال می رود و خط پايان را هم نخواهد ديد. اين هنر پيشگويی نيست. فقط به دليل جايگاهی است که شما به عنوان ناظر يا تماشاچی خبره در آن نشسته ايد. و حاصل تجربياتی است که از ديدن مسابقات قبلی به دست آورده ايد يا حتی به دليل سابقه ای است که در دويدن و ماراتن داريد. به هر حال غالبا" حس شما درست از آب در می آيد.

۴۰ روز تا برگزاری انتخابات باقی مانده است! لحن و سرعت تبليغاتی دو نامزد «تحول خواه» يا به عبارتی «ميرحسين کروبی» راضی کننده نيست. آقای کروبی در بيان مواضع اش با شجاعت و استحکام قابل تحسينی پيش می رود، ولی هنوز در «بدنه جوانان» روزنه ای نيافته و از عناصر تبليغاتی «جوان پسند» غفلت می کند. آقای ميرحسين موسوی با «سرعت کمی» در حال «تبيين خويش» است! هنوز معلوم نيست برخی از سخنان ايشان برای شنيده شدن توسط «مردم» بيان می شود يا قرار است «بزرگان نظام» را مجاب کند؟ در عين حال ميرحسين هم از ارتباط انتخاباتی و گرم کردن جوانان برای حضوری شاداب غفلت کرده و توجه متناسبی به جمعيت انبوه جوانان ندارد. «ميرحسين کروبی» غير از جوانان، «جمعيت های خاموش» ديگر را هم بايد مدنظر داشته باشند که قبلا" درباره آن ها و تأثيرات شگرف آرايشان در اين جا نوشته ام.

در آن سو، آقای احمدی نژاد پی در پی به سفرهای استانی می رود و با سردادن شعارهای عوام پسند، در رؤيای تکرار پيروزی چهارسال قبل خود است. تقريبا" تمامی رسانه های عمومی و ملی هم در اختيار اوست و برای تبليغ خود، واهمه ای از استفاده از ابزارهای دولتی ندارد.

حال چه بايد کرد؟ در اين چهل روز باقی مانده ستادهای ميرحسين موسوی و مهدی کروبی بايد «جمعيت هدف» خود را دقيق تر شناسايی کنند. جوان ها به جای شنيدن شعارها، به دنبال استارتی برای «حضور عينی» هستند. يک راه عملی برای ترغيب جوانان به حضور در فضای انتخاباتی،«رنگی کردن» پوشش هواداران است. پوشيدن لباس های «يک رنگ»،به عنوان تبليغاتی مؤثر را دست کم نگيريد. اگر نامزدهای تحول خواه، برای حاميان خود «لباس هايی با رنگ واحد» تجويز کنند و يا در تيراژی وسيع، به جای لوازم تبليغاتی کليشه ای (پوستر و تراکت) به توليد ميليونی تی شرت های يک رنگ و توزيع آن با قيمت های ارزان يا رايگان در ميان جوانان بپردازند، «رنگ ها» سمت و سوی انتخاباتی جامعه را حتی قبل از ۲۲ خرداد نشان خواهند داد.

دومين پيشنهاد ممکن و شدنی، استفاده از «سلول های جامعه» برای تبليغات است. بخشی از اين شيوه در انتخابات دوم خرداد ۷۶ انجام شد و نتيجه های «معجزه واری» داشت. کار در بخش سلولی جامعه، البته تبحر زيادی می طلبد ولی برای درک بهتر آن، به يک نمونه دم دستی آن اشاره می کنم و تفصيل نمونه های ديگر را به بعد وا می گذارم.

برای کار سلولی، در هر سفر يا ديدار انتخاباتی، هر يک از هواداران متقبل می شود يک تنه با سه يا پنج نفر ديگر، مستقيم و مفصل صحبت کند و از ويژگی های نامزد مورد نظر (يا ضرورت های تغيير وضع موجود) سخن بگويد. پس از قانع کردن اين پنج نفر، اين هوادار از هر کدام از آن ۵ نفر خواهد خواست هر کدامشان با پنج نفر ديگر از نزديکان و بستگان يا همکلاسی های خود صحبت کنند و نظرشان را به سمت مثبتات نامزد مورد نظر جلب و آنان را توجيه کنند. بدين شکل، هسته های کوچک به سرعت تکثير می شوند و دامنه تبليغات از درون سلول های جامعه يعنی خانواده ها و جمع های کوچک به سطح اجتماع آمده و متکثر خواهند شد.

با اين «تبليغات سلولی» چندين معجزه ديگر نيز می توان کرد که مجال بيان اش در اين يادداشت نيست. آن چه بر تکثير سريع سلولی هواداران می افزايد و سرعت جذب شان را صدچندان می کند، اخباری است که بايد با «دقت و چيدمانی اميدبخش و حرکت ساز» تهيه و تدوين و توسط ستادهای انتخاباتی «توليد» شوند. برخی اخبار منتشره از ستادهای دو نامزد تحول خواه کنونی، اخباری کليشه ای، فاقد تأثيرگذاری و تحريک و حرکت سازی هستند و نشانی از «توانايی ايجاد تغيير» در اين نامزدها ندارند.

متأسفانه در ايام انتخابات، بيش از هميشه، «تنگ نظری» و «رقابت های ناسالم حرفه ای» در ستادهای انتخاباتی، بر اصل هدف يعنی پيروزی نامزد مورد نظر سايه می اندازد و بسياری از کارها به دليل ناآگاهی ستادها يا جلوگيری از ورود متبحرين و متخصصين امر تبليغات سياسی، به فرجام مطلوب يعنی پيروزی نمی رسند. امروز کمتر از ۴۰ روز به روز سرنوشت ساز ۲۲ خرداد باقی است و حرکت تبليغاتی دو نامزد طيف تحول خواه، هنوز سرعت لازمه را برای «خلق يک حماسه» ندارند.

راستش گاهی شک می کنم آن ها اساسا" برای «پيروزشدن» به عرصه آمده اند يا اين که به همين «حضور حداقلی و طرح شعارهای خود» قناعت کرده اند؟ زيرا با اين تحرک محدود و سرعت کم، در آن ماراتن که همگی بر «نابرابر» بودن شرکت کنندگانش اذعان می کنند، نمی توان به «خط پايان» رسيد. «تبليغات سلولی» سرفصل های معجزه واری دارد که به کار نامزدهايی می خورد که جامعه را يک پيکره واحد با ميليون ها سلول می شناسند و باور دارند بايد از سلول هايش، حرکت به سوی يک «يد واحده» را آغاز کرد.


[فرصت نوشتن، روزنوشته های بابک داد]





















Copyright: gooya.com 2016