سه شنبه 22 اردیبهشت 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

جمهوری عصر حجر!، احمد وحدت خواه

vahdat_candidates.jpg
یک نگاه کوتاه به سیمای اکثر نامزدهای نام نویسی کرده برای «انتخابات» ریاست جمهوری در ماه آینده و زحمت گوش دادن و یا خواندن دلایل شرکت و برنامه آنها برای اداره مملکت نه تنها انسان را با عمق سقوط فرهنگی و اخلاقی جامعه ایرانی بیشتر آشنا می کند، بلکه وحشت از چگونه دوباره ساختن یک کشور متمدن را در دل صد چندان می کند.

نزدیک به ۲۴۰۰ سال پس از تولد اندیشه افلاطون در مطرح کردن نظام جمهوری برای اداره جوامع انسانی که در آن پادشاهان فیلسوف برای گسترش عدل و برابری میان شهروندانشان زمام قدرت را در دست می گیرند، در کشوری که تاریخ حکومت پادشاهان آن به سده ها قبل از ظهور اندیشمندان یونان باستان بازمی گردد، این روزها مضحکترین و در عین حال شرم آورترین شکل جمهوری به نمایش در آمده است.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


یک نگاه کوتاه به سیمای اکثر نامزدهای نام نویسی کرده برای «انتخابات» ریاست جمهوری در ماه آینده و زحمت گوش دادن و یا خواندن دلایل شرکت و برنامه آنها برای اداره مملکت نه تنها انسان را با عمق سقوط فرهنگی و اخلاقی جامعه ایرانی بیشتر آشنا می کند، بلکه وحشت از چگونه دوباره ساختن یک کشور متمدن را در دل صد چندان می کند.

در جهان امروز، انواع نظام های پادشاهی، موروثی، ملوک الطوایفی، عشیره ای، و جمهوری در اشکال استبدادی و دموکراتیک و خلقی و در نسخه های راست و دروغ وجود دارند که علیرغم تفاوت های فاحش میان آنها در اداره حکومت و جامعه زیر دستشان، حداقل در مورد هماهنگی محتوی با قالب با هم شریک هستند.

در رژیم های دموکراتیک سلطنتی در اروپا همان قدر نقش پادشاه و ملکه در مقابل سیاست های دولت و نمایندگان منتخب پارلمان تشریفاتی و سنتی است که در جمهوری های خلقی سیستم های تک حزبی و جزم اندیش برای نوع لباس و وقت خواب شهروندانشان تعیین تکلیف می کنند.

در نظام جمهوری اسلامی حاکم بر میهن ما ولی، همه اجزا و ساختارهای به عاریت گرفت شده از عصر دولت های مدرن و تمدن انسان کنونی در خدمت پیشبرد اراده اقشار و طبقاتی قرار گرفته است که اندیشه سیاسی و اجتماعی و فرهنگی آنها اگر نه به عهد عتیق، به قرون سیاه جنگ های صلیبی باز می گردد. سی سال حاکمیت این طبقات بر جان و مال و ناموس ملت ایران امروز کاندیداهایی را برای مقام ریاست جمهوری این کشور تاریخی و فرهنگ ساز تولید کرده است که با چنین عقاید و شخصیت هایی خود را معرفی می کنند:

«پیش بینی می شود تا لحظه پایان مدت ثبت نام بیش از یک هزار نفر خود را کاندید کنند»

«پیرمر۸۵ ساله ای می خواهد در فردای پیروزی به پشتیبانی نهضت خویشاوندان خود مشکل مسکن کشور را حل کند»

«آقای تهرانی می گوید فقط برای خالی کردن دل خود می خواهد نامزد بشود»

«نگهبان کارخانه کاشی سازی که به پرورش شتر مرغ هم مشغول است مقام ریاست جمهوری را به خاطر درآمد بالای آن انتخاب کرده است»

«من با رابطه با آمریکا موافقم ولی هرگز با اوباما دست نمی دهم»

«من پس از انتخاب شدن همه کارها را به خدا خواهم سپرد»

و کذا......

اگر این مهملات را زاییده تفکرات مشوش اذهان دردآلود بیکاران و تیماران و زجر دیدگان دردمند و فقیر ملت ایران بدانیم، که دور از واقعیت هم نخواهد بود، کاندیداهای «اندیشمند» و سیاستمداران کهنه کار دست چین شده حکومت نیز از گزند پرورش در نظامی استبدادی و قرون وسطایی در امان نبوده اند:

«من همواره مجری حکم حکومتی خواهم بود و به مقام رهبری ارادت خواهم داشت» مهدی کروبی

«همیشه مدافع اصل مترقی ولایت فقیه باقی خواهم ماند» میر حسین موسوی

«اکنون وظیفه ما به سطح اداره اقتصادی و فرهنگی جهان رسیده است» محمود احمد نژاد

«هیچکدام از کاندیدایهای مطرح برای ریاست جمهوری توان جهش ندارند« محسن رضایی

نظام جمهوری که امروزه در نوع دموکراتیک و حقیقی آن در بیشتر کشورهای متمدن و صنعتی غرب تمرین و اجرا می شود، برخلاف نوع به تمسخر کشیده شده آن در ایران ما، ماحصل قرنها پالایش فکری و تجربی نسل های متمادی جوامع بشری و در جستجوی کشف حقیقت و دست یابی به یک شیوه انسانی در اداره امورات خود می باشد. اندیشمندان بزرگی چون افلاطون و سقراط و کانت و مونتسکیو و سپس هگل ها و برتراند راسل ها در طی قرون بی شمار ابعاد و مفاهیم این نظام حکومتی را صیقل و آرایش داده اند تا فرزندان بنی آدم از مزایای آن در این جهان مادی بهره مند و در پناه آن به حقوق و کرامت خود دست یابند. و امروز شوربختانه در ایران ما، این یادگار بزرگ تاریخسازان زیر گام های ولایت مطلقه فقیه به بازی و مضحکه تبدیل شده است.

احمد وحدت خواه





















Copyright: gooya.com 2016