جمعه 12 تیر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

آن ها که نقاب از چهره برانداختند، بيژن صف سری

بيژن صف سری
بسياری بر اين باورند با چنين تخلف بزرگی که در نوع خود در جهان امروز ما کم نظير است، نمی توان دوام و بقای نظام را متصور بود خاصه که با چنين عملکردی راه هر گونه عقب نشينی بر دست اندر کاران اين تخلف مسدود است

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


گويی همه آنهائی که در هيبت عدالت جويی، در سی سال گذشته هر روز دستور عمل هايی پر از "بايدها" برای جامعه صادر می کردند، امروز نقاب از چهره بر انداختند و در پی حذف و ضديت با آزادی، عرصه را بر مردم به جان آمده از ريا و فريبکاری، تنگ گرفته و سعی در پايمال نمودن حق ملتی را دارند.
بسياری بر اين باورند با چنين تخلف بزرگی که در نوع خود در جهان امروز ما کم نظير است، نمی توان دوام و بقای نظام را متصور بود خاصه که با چنين عملکردی راه هر گونه عقب نشينی بر دست اندر کاران اين تخلف مسدود است طرفه آنکه وقتی اعلام می گردد که در باز شماری تنها ۵۰ صندوق، سه ميليون رای تقلبی کشف شده، اما تاثيری در نتيجه انتخابات ندارد ، يعنی همانا بی توجه بودن به مضار تندروی و تعصب و لجبازی.
حکايت غريبی است از قضا متخلفين هم خود که هرگز گمان نمی بردند اين بار به پاشوره در افتند ، حق طلبی ملت از يک سو ، و فشار افکار عمومی جهان هم که تنها يازده کشور با ارسال پيام تبريک ، درستی اين انتخابات را قبول کرده اند ، از سوی ديگر ، آقايان را بر اين باور غلط رسانده است که هيچ راه گريزی جز به کرسی نشاندن خواسته خلاف خود ندارند ، حتا اگر صدها تن کشته و يا بازداشت گردند و در روابط بين الملل با همه جهان قطع رابطه شود . غافل که در عالم زمامداری و سياست پيشگی ، مصلحت انديشی و تساهل از زمره راه کار های برون رفت از بن بست ها است .
گاه شرايط و حوادث خارج از اختيار ، فرصت های استثنايی در اختيار انسانها قرار می دهد که يک شب راه صد ساله را می پيمايند مانند ، پادشاه شدن يک چوپان که از اين دست حکايت ها در اساطير همه مليت ها وجود دارد و يا نمونه امروزی آن ، رئيس جمهور شدن يک کارگر درکشور لهستان را می توان نام برد ، اما اين چنين حوادثی هرگز به تنهايی باعث افتخار آن صاحب شانس نبوده است ، بلکه شناخت و درايت و درک به موقع و ايضا شهامت عمل به مصلحت است که نام زمامداران را در تاريخ ثبت می کند و از قضا چنين افرادی که شهامت عمل به مصلحت را داشتند در بين روحانيون بسيار داشته ايم از جمله آنها می توان از روحانی مشهور تاريخ معاصر سيد حسن مدرس نام برد.
و اما حکايت مدرس اين روحانی شجاع و عزت طلب که به نقل از ميرزای شهر مان می گويم ، ثبت در تاريخ است که در مجلس دوم مدرس با اولتيماتوم و سلطه جويی روس ها مخالفت می کند وبر همين باور ، در فترت پس از مجلس سوم هم پرچمدار جنبش ضد قرارداد ۱۹۱۹ با انگليس ها می شود و آنقدر پافشاری می کند تا صدر اعظم قدرتمند و عالمی مانند وثوق الدوله که مدرس خود او را برای انتظام امور کشور و چاره ضعف حکومت مرکزی پيشنهاد کرده بود، ساقط شد. روزگاران گذشت ، آن قرارداد پا نگرفت و مملکت به روال ديگر افتاد و خطر های تازه ای بر سر راهش سبز شد که برای دفع اين خطر ها ، همان وثوق الدوله نخست وزير قرارداد و همان نصرت الدوله عامل اصلی قرارداد ، لازم آمدند ، حالا مخالفان اين دوره ، ماجرای قرارداد را علم کرده و قصد داشتند که حريف را با آن حربه از ميدان به در کنند.
در اين زمان چه کسی بايد نشان می داد که نه تنها عناد شخصی با کسی ندارد بلکه برای مردم کشورش مصلحت خواه است؟ مدرس خود به دفاع از وثوق الدوله برخاست ، چنانکه جای ديگر به دفاع از نصرت الدوله ، و اين است تفاوت يک طالب سعادت وطن با کسانی که با تند روی و لجاجت و تعصب قصد ناديده گرفتن حق ملتی را دارند .

بيژن صف سری
http://bijan-safsari.com/


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016