شنبه 15 فروردین 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

آقای مهندس شما چرا؟ بيژن صف سری

بيژن صف سری
جستجوی پاسخ برای پرسش های عوام فريبانه ای چون، چگونگی هزينه شدن ۲۷۰ ميليارد پول نفت و يا چرايی پنهانکاری مسئولين از مردم، جز به کوچه علی چپ زدن، چيزی نمی تواند باشد که اين تساهل، فريب دادن ملت است نه صادق بودن با مردم آن هم در زمانی که عصر، عصر ارتباطات است

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


گويا نقاش سياست پيشه ما، جناب مهندس ميرحسين موسوی عاقبت همچون همه کسانی که به وقت نياز جلب آرای ملت، لب به سخنان قشنگ و مردم پسند باز می کنند، به اين ترفند پوسيده متوسل شده و به حرف آمده و با گفتن شعارهای دلفريب، قصد و عزم کسب مقام دهمين رياست جمهوری، اين آب و خاک را دارد و از همين رو در آخرين نطق آتشين انتخاباتی خود گفته است: " ظرف اين ۴ - ۳ سال اخير ما به اندازه يک سوم کل درآمد نفتی کشور، در عرض ۳۰ سال درآمد داشتيم و اين سوال هنوز برای ما باقی مانده است که اين پول کجا خرج شده است؟ نمی‌خواهم وارد اين بحث شوم که پول خوب يا بد خرج شده است. فقط می‌خواهيم يک ليست و سندی به مجلس و ملت داده شود که ما حدود ۲۷۰ ميليارد دلار پول نفت را کجا هزينه کرديم و صرف چه کرديم؟ "، همچنين اين سياستمدار که سال های سال مهم ترين دغدغه زندگی اش خريدن بوم و رنگ برای کشيدن نقاشی های دلخواهش بوده است، در بخشی ديگر از سخنان خود، پنهان کاری مسئولين کشور از مردم را دليل وجود مشکلات عديده کشور دانسته و دولت وقت را به مناظره دعوت می کند چرا که سخت بر اين باور است که اطلاع از نحوه صرف ذخاير ارزی حق مردم است.

بی شک سخنانی اين چنين دلنشين، آن هم از نقاش چيره دستی چون مهندس موسوی، که سابقه درخشان چند سال نخست وزيری ايشان در دوران جنگ هنوز در يادها باقی است، سخنان حق و بجايی است اما نکته ظريفی در پس اين گفتار حق گونه وجود دارد که مشت راوی سخن در استفاده ابزاری از اين کلام حق را برملا می سازد که ناگزير در پاسخ به ناقل سخن بايد گفت: آقای مهندس شما چرا؟

اگر چه اين آخرين نخست وزير جمهوری اسلامی که پس از ترک کرسی نخست وزيری در سال ۶۵ هيچ گاه ميلی به حضور در متن تحولات از خود نشان نداده است اما به روايت دوستان نزديکش هيچ گاه هم فارغ از وقايع و جريانات روز سياسی نبوده است خاصه که همواره در طول اين سال ها حکم مشاورت شخص اول کشور را در جيب داشته است و از اين رو در جستجوی پاسخ برای پرسش های عوام فريبانه ای چون، چگونگی هزينه شدن ۲۷۰ ميليارد پول نفت و يا چرايی پنهانکاری مسئولين از مردم، جز به کوچه علی چپ زدن، چيزی نمی تواند باشد که اين تساهل، فريب دادن ملت است نه صادق بودن با مردم آن هم در زمانی که عصر، عصر ارتباطات است و از قضا به لطف همين علم عالمگير ارتباط است که مردم اين گستره تاريخی پاسخ آن پرسش عوام فريبانه را پيش از طرح پرسش، آن هم از سوی سياستمداری کهنه کار، در يافتند و دانستند که بيت المال اين آب و خاک در کجا و برای چه گروه و مردمانی هزينه شده و يا می شود چه رسد به سياست مداری چون نخست وزير سال های جنگ که هنرمند سياست پيشه ای است و حکما از معجزات علم ارتباطات بی خبر نمی تواند باشد.

نقل است يکی از امپراطوران همسايه ايران، زمانی به ناصرالدين شاه گفته بود، هر چه رعيت شما (ملت) با دانش و مسائل روز آشنا شوند، قدرت شما کم تر می شود. حال حکايت امروز ماست که گروهی از قدرت طلبان امروز ما هنوز بر اين باورند که بر مردمی کور و لال و بی خرد روبرو هستند غافل که جهان امروز جهان آگاهی و دانش است.

با اين همه، اين کلام از نقاش سياست پيشه ما مهندس موسوی به دل ها می نشيند که گفت "اکنون مشکلاتی در سطح کشور داريم که مخصوصا اگر بعضی از آن ها ادامه يابد خطرزاست. از جمله اين موارد بی‌اعتنايی به قانون است " که در پاسخ بايد پرسيد آقای مهندس چه گناهی بالاتر از بی اعتنايی به قانون خدا که انسان را از دورغ گفتن و فريب دادن هم نوع خود پرهيز می دارد؟

هر که را پيری چنين کمره بود
کی مريدش به جنت راه بود؟


بيژن صف سری
[روزگار ما، وبلاگ بيژن صف سری]





















Copyright: gooya.com 2016