شنبه 27 تیر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

زمانی برای احيا شدن، در باره نماز جمعه هاشمی، ديپلماسی ايرانی

وقتی رييس شورای سياست‌گذاری ائمه جمعه در سخنرانی پيش از خطبه‌های نماز جمعه ۲۶ تير تلاش می‌کرد تا به سخنران اصلی سمت و سو بدهد و بايدها و نبايدهايی را برای او ترسيم کند، بايد متوجه می‌شديم که هاشمی رفسنجانی برای جامه کندن و پوست انداختن آمده و قرار است مسئوليت تازه‌ای برعهده بگيرد.

بعد از اعلام خبر حضور هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه ۲۶ تيرماه که همزمان با سالگرد نخستين نمازجمعه بعد از انقلاب به امامت مرحوم آيت الله طالقانی بود، گمانه های متعددی مبنی بر چگونگی حضور او در جمع نمازگزاران مطرح شد.

هم ماهيت تريبون نماز جمعه با اسلحه ای که به دست خطيبش می دهد و هم شخصيت – تا ديروز – محتاط و منعطف هاشمی رفسنجانی، اجازه هرگونه پيش داوری را از تحليلگران سياسی سلب کرده بود. البته يکی از هاشمی ها وعده داده بود که آيت الله هاشمی حرف هايی مردمی و برای مردم دارد و قصد دارد روز جمعه آنها را با مردم در ميان بگذارد.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


تا پيش از ۲۶ تيرماه نيز حاضران در نمازجمعه های تهران کسانی جز مردم نبودند؛ ولی اين بار هاشمی رفسنجانی دايره مخاطبان اين تريبون انقلابی را گسترش داد و با کشاندن فوج فوج مردمی که شايد تا آن روز از کنار محل برپايی نماز جمعه عبور نکرده بودند، تعريف تازه ای از مردم به روايت تريبون نماز جمعه ارائه کرد.

هاشمی برای سنت شکنی زمان پرمخاطره ای را انتخاب کرد. او تنها اميد معترضان به انتخابات است که در محدوده قدرت از جايگاهی رفيع و حاميانی وثيق برخوردار است ولی شايد به همين ميزان نيز در مرکز خطر و در تيررس رقبای سياسی قرار داشته باشد.

هاشمی رفسنجانی برای عينيت بخشيدن به پاره ای تغييرات ساختاری و برای تداوم جنبشی که از سوی اصلاح طلبان سياسی دنبال می شود، مصداق تک ورق حکم است که خرج کردن آن نياز به زمان سنجی و بازی خوانی دقيقی دارد.

شايد اصلاح طلبان و حاميان موسوی و کروبی که با حساسيت و اضطراب به خطبه های هاشمی توجه می کردند، از شنيدن سخنرانی باورنکردنی و پيشروانه هاشمی به عرش پريده باشند. به بيان ديگر، شرايط زمانی و موقعيت برزخ گونه جبهه اصلاحات به گونه ای است که می توان سخنان هاشمی رفسنجانی را بدون تفسيرهای عجيب و غريب و اطوارهای سياسی، به مثابه خونی تازه در رگ های اصلاح طلبان قلمداد کرد.

او برای اولين بار در نماز جمعه حاضر به ايراد سخنانی شد که با شخصيت پيشين اش – در قامت خطيب نماز جمعه – تفاوت های عميق داشت و حرف هايش نه تنها به دل مستمعان رسمی و هميشگی اين نماز ننشست که حتی دلخوری و کينه هايی به وجود آورد و دودستگی را در لايه های فوقانی نظام تشديد کرد.

هاشمی مواضعی اختيار کرد که هيچ تناسبی با ديدگاه های مشابه ائمه جمعه نداشت. تعريفی که از مردم به دست داد و معترضين به انتخابات را مردم خطاب کرد، يکی از جالب توجه ترين نکته های سخنرانی او به شمار می رفت.

دفاع از زندانيان سياسی نيز يکی از بی سابقه ترين پديده هايی بود که می شد در نماز جمعه با آن مواجه شد. زندانيانی که از سوی ديگر خطبا و مسئولان دولتی کشور، اشرار و برانداز و عامل انقلاب رنگين معرفی می شوند توسط هاشمی مورد دفاع قرار می گيرند و مراجع قضايی و امنيتی زيرسوال می روند. اين امر، نه فقط در تاريخ نماز جمعه بلکه در تاريخ حيات سياسی هاشمی به يک نقطه عطف تبديل شد.

او همچنين اولين کسی از منصب داران عالی نظام است که به دلجويی از خانواده های داغدار حوادث اخير برمی آيد و نظام را در اين باره واجد مسئوليت می داند. صحبت های هاشمی مخاطبان بسياری داشت که اکثر آنها بيرون از درهای مصلی نشسته و دورتا دور شرکت کنندگان دائمی نماز جمعه را دربر گرفته بودند.

هاشمی در سی سالگی انقلاب و در سالگرد اولين نماز جمعه تاريخ انقلاب مجبور به بازخوانی ايدئولوژی نظام جمهوری اسلامی و برساخته های نسل اول انقلاب شد تا عنوان کند که جمهوريت و اسلاميت نظام غيرقابل حذف اند و در اين ميان وزنه بيشتری برای جمهوريت قائل شد. او تاکيد کرد که تحقق نظام اسلامی بدون رای و رضايت مردم غيرقابل ممکن است و نقطه نظر امام خمينی (ره) نيز چيزی جز جمهوری اسلامی نبوده است.

او طی سخنانی که حکم اعلام خطر درباره آتيه نظام را داشت و سوء استفاده دشمنان خارجی از عدم مقبوليت انتخابات و تفرقه های داخلی را متذکر می شد، بارها از سوی نمازگزاران سنتی مقابلش مورد انتقاد قرار گرفت اما تکبيرهايی که از داخل خيابان ها به گوش می رسيد، مويد گفته های او مبنی بر خطر تعميق شکاف ها و دودستگی ها بود.

توصيه ها و تعابير هاشمی به همين جا ختم نشد. او با يادآوری دوران صدر اسلام و تاکيد پيامبر اکرم بر کسب رضايت مردم برای تشکيل حکومت، بار ديگر موضوع جمهوريت را باز کرد و از همگان خواست تا تدابيری برای رفع تفرقه ها و چالش های بعد از انتخابات بينديشند.

اينها را نه کسی از زبان هاشمی نقل می کرد و نه سخنانی بود که بر صفحه ای کاغذين نقش بسته باشد. صدا، صدای خود هاشمی بود و شايد نزديک ترين افراد به او هم انتظار شنيدن شان را نداشتند. چهره محمدرضا باهنر و علی اکبر ناطق نوری در طول سخنرانی هاشمی از همه ديدنی تر بود.

هاشمی در روزهايی که زير فشارهای حاميان و عناصر منسوب به دولت قرار داشت، با صراحتی غيرقابل انتظار از زندانيان سياسی دفاع کرد و دربند کردن آنان را حرکتی عجولانه و غيرمدبرانه خواند. می توان گفت وقتی هاشمی به تعاريف مردم، جمهوريت، رابطه مردم و حکومت، حکومت اسلامی، انتخابات و معترضان آن، وحدت ملی، آزادی رسانه ها و... پرداخت، بخشی از ارکان رو به فراموشی نظام دموکراتيک سياسی را زنده کرد و با اين احياگری، خودش را هم احيا کرد.

مخالفان هاشمی، مخالفان تازه ای نيستند. آنها از ساليان پيش و با ادله های سنتی خود به سياست های دوره سازندگی می تاختند و بعد از دوران اصلاحات، وی را مسبب شکل گيری پاره ای از جريان ها می دانستند و در زمان انتخابات دهم نيز همان عده اين بار با فرضيات تازه ای به هاشمی ستيزی و هاشمی زدايی روی آوردند و تيرهای خود را مستقيم به جانب او هدف گرفتند.

هاشمی يکی از معماران جمهوری اسلامی است که در برنامه ريزی برای دهه های آتی انقلاب تلاش های فراوانی به خرج داده است. اما پروژه حذف هاشمی از معادلات قدرت چند سالی است که کليد خورده و با برگزاری انتخابات دهم وارد فاز مهمی شده است.

با اين حال رييس مجلس خبرگان زمان را برای ورود مستقيم به اعتراض های سياسی مناسب تشخيص داد و نماز جمعه ۲۶ تير را به مقطعی تعيين کننده برای تجديد حيات يا احيای دوباره خود تبديل کرد. هاشمی حالا علاوه بر مخالف، موافقانی پرشور پيدا کرده است که حاضرند به نماز جمعه بيايند و حمايت از هاشمی را فرياد بزنند. حلقه آنان در روز جمعه دورتادور دانشگاه تهران به هاشمی قوت قلب داد تا تولد دوباره اش را اعلام کند.

می توان گفت اگر مخالفان هاشمی همان جماعت ثابت سابق هستند، حاميان وی قشری جديد به حساب می آيند که از رهگذر انتخابات دهم و اعتراض به روند برگزاری آن، به هيئت توده ای عظيم و متشکل درآمده اند.

هاشمی رفسنجانی ديرزمانی بود که در معرض سخت ترين تهمت ها و افتراهای سياسی و اقتصادی قرار داشت و از اين جهت نفرت گسترده ای را به جان خريده بود ولی اينک ورق برگشته و هاشمی می تواند محبوبيتی از نوع خاتمی و موسوی را هم تجربه کند.

مهم اين است که سنت شکنی و اعتمادزايی هاشمی که از نماز جمعه متفاوت ۲۶ تير سرچشمه می گيرد، نبايد چشم ها را بر واقعيت امروز و مسير آينده ببندد. عبور برق آسا و حيرت انگيز هاشمی رفسنجانی از برخی سنت های تاريخی و پيوستن اش به خط مقدم جريان اعتراضات با هزينه ها و خطرهايی توام خواهد بود که شايد با دستاوردهايش برابری کند.

هاشمی زمان بعد از انتخابات دهم را بر اساس شواهدی چون تفرقه ميان مردم، بی اعتمادی به حاکميت و افزايش خطرهای خارجی، زمانی پرمخاطره و نيازمند تدبير ناميده است. ما هم می توانيم اين دوران را دوران هاشمی نوينی بدانيم که به واسطه حمايت و اميدواری مردم به او حاصل شده است. بايد ديد آيا خود هاشمی هم اين قابليت را دارد تا تغييرات دلخواه جامعه را صورتی عينی ببخشد؟ در اين ميان ذکر دوباره يک نکته ضروری است؛ اينکه اين ورق تکخال (هاشمی) نبايد بسوزد و حفظ اين ورق بران مستلزم داشتن ورق های ديگری است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016