هشدار فدائيان خلق (اکثريت) در باره خطر تثبيت سلطه سپاه و فرماندهان آن بر قدرت و اقتصاد کشور

اعلاميه هيئت سياسی ـ اجرائی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت)

هشدار!
خطر تثبيت سلطه سپاه و فرماندهان آن بر قدرت و اقتصاد کشور
دست سپاه از سياست و اقتصاد کشور بايد کوتاه گردد!

بعد از کودتای انتخاباتی، فرماندهان سپاه ملاحظات را کنار گذاشته‏ و آشکارا وارد عرصه سياست شده‏اند. روزی نيست که آن‏ها به سخن در نيآيند و در مورد مسائل سياسی کشور اتخاذ موضع نکنند. فرماندهان سپاه روزی اصلاح‏طلبان را به براندازی نرم متهم می‏کنند، روز ديگر خواستار دستگير و محاکمه ميرحسين موسوی و مهدی کروبی می‏شوند و روز سوم جنايات خود را به جنبش اعتراضی نسبت می‏دهند. آن‭ها بگونه‏ای رفتار می‏کنند که گويا موجودی به اسم دولت احمدی نژاد که با کودتای انتخاباتی آن‏ها در مسند رياست جمهوری نشسته است، وجود ندارد.

فرماندهان سپاه "نظام" را در اساس با سپاه و ولی فقيه تعريف می‏کنند و براين باورند که رئيس جمهور را نه مردم بلکه آندو بايد برگزينند. فرماندهان بر اين نظرند که کادرهای سپاه بايد در تاروپود دولت تنيده شوند، در مجلس حضور موثر داشته باشند تا سياست‭های ولی فقيه و سپاه را پيش ببرند.
برهمين پايه فرماندهان سپاه و بسيج محمود احمدی نژاد را در دوره نهم انتخايات رياست جمهوری نامزد کردند و با بسيج نيرو و تقلب وی را سرکار آوردند. احمدی نژاد هم خواست آن‏ها را برآورده ساخت و قریب به نیمی از وزرای خود را از بين کسانی برگزيد که سابقه عضویت در سپاه و يا ارگان های امنیتی داشتند. نزدیک به ۷۰ درصد معاونین وزرای دولت احمدی نژاد نيز از میان فرماندهان و عناصر وابسته به سپاه پاسداران انتخاب شدند و معاونان انتخاب شده نیز همراهان سپاهی خود را به وزارتخانه ها آوردند.
احمدی نژاد در عرصه اقتصادی هم راه را برای واگذاری پروژه‏های بزرگ به سپاه گشود. در طی یکماه دولت احمدی نژاد چهار قرارداد بزرگ با سپاه منعقد کرد که مبلغ سه قرارداد بیش از ۷ میلیارد دلار بود. در دوره احمدی نژاد فعالیت اقتصادی سپاه وارد فاز جدیدی گرديد. سپاه در طی چهار سال گذشته بسياری از واحدهای توليدی بزرگ را به مالکيت خود در آورده است و درصدد خريد شرکت مخابرات است. در اين دوره بسيج هم وارد فعاليت‭های اقتصادی گرديد و برای اجرای پروژه ها، بسیج سازندگی تشکیل داد و پروژه های متوسط و کوچک توسط دولت احمدی نژاد به بسیج واگذار گرديد.
سپاه به حزب پادگانی بلامنازع در حوزه سياست و به یک کارتل بی‏رقیب در عرصه اقتصادی کشور تبدیل شده است. نه احزاب و فعالین سیاسی قادر به رقابت با این حزب پادگانی در حوزه سیاسی هستند و نه بخش خصوصی می‏تواند در حوزه اقتصاد با آن به رقابت برخیزد. شیوه عمل سپاه و فرماندهان آن در امر سياست و انباشت ثروت، همانند باندهای مافیائی است. میتوان گفت که باند مافيائی مالی ـ نظامی شکل گرفته است که رقبای خود را با توسل به تهدید و زور و کشتار کنار میزند. چنانچه در جريان انتخابات به همين شيوه عمل کرد.

نيروهای آزاديخواه!
هر نیروئی که در قدرت قرار می‭گیرد مهر و نشان خود را بر سیاست‭های کشور می‭زند. سپاه با حضور در قدرت سیاسی، اقتصادی، امنيتی، فرهنگی، رسانه‭ای .... مهر و نشان خود را بر سیاست‭های کشور در عرصه های مختلف زده و خواهد زد: در انتخابات مجلس، ریاست جمهوری، در تعیین ترکیب کابینه، انتخاب معاونین وزرا و مدیران وزارتخانه ها، استاندارها و فرماندارها، در سیاست‭های امنیتی، در اقتصاد و سیاست‭های اقتصادی، در حوزه فرهنگی و رسانه‭ای، در سياست‭ خارجی و سياست‭های کلان کشور. پيآمدهای اين حضور سنگين سپاه برای کشور ما فاجعه‏بار خواهد بود. چنان ‏که در انتخابات ٢٢ خرداد ديديم. سپاه همراه با علی خامنه‭ای و جريان راست افراطی با زور و قلدری و با کشتار احمدی نژاد را به عنوان رئيس جمهور بر کشور تحميل کرد.
سپاه در طی دو دهه از يک نهاد نظامی به يک نهاد عمومی و يا چندکاره تبديل شده و بر قدرت و جامعه چنگ انداخته است. چنانچه اين وضع تداوم يابد حضور سپاه در قدرت، اقتصاد و ساير حوزه‭های اجتماعی نهادينه خواهد شد و در بالای دولت و جامعه قرار خواهد گرفت. در چنين شرايطی کوتاه کردن دست سپاه از قدرت و جامعه و برگرداندن آن به پادگان‭ها به آسانی امکان‭پذير نخواهد شد.
لازم است جريان‏ها و نيروهای آزاديخواه پيآمدهای فاجعه‏بار تسلط سپاه بر قدرت و جامعه را بازگو کنند و بازگشت سپاه را به پادگان‏ها را به يک خواست عمومی تبديل نمايند.

هيئت سياسی ـ اجرائی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت)
١۴ شهريور ١٣٨٨ (۵ سپتامبر ٢٠٠٩)