شنبه 9 آبان 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

جوانان نيروی تغيير و تحول در ايران (بخش چهارم)، علی صمد

امروزه نسل جوان کشور و بويژه زنان جوان جز اصلی ترين نيروهايی هستند که در دهه اخير در جامعه توانسته اند با تاکيد بر لذت، زيبائی، عشق، دوستی، ارتباط دو جنس و نيازهای اوليه انسانی، ارزش های سنتی خانواده، دينی و فرهنگی جامعه و نيز حکومت اسلامی ايران را به چالش بکشند و آنها را در دنيای مدرن امروزی به زير سوال ببرند و اين همه باعث شده است که بطور روزانه پايه های سنتی و بنيادی خانواده، فرهنگ و حکومت دينی در ايران، هر چه بيشتر از قبل تعضيف و تعديل شود

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ششم- سکس و سکسواليته در ميان جوانان

با توجه به جمعيت جوان کشور نياز جنسی و چاره جوئی برای آن به صورت واقعيتی غيرقابل کتمان و حاد در آمده است. تغييرات انجام گرفته در ديدگاه ها و زندگی جوانان، کمابيش موجب اين شده است که تابو بودن روابط جنسی ديگر موضوعيت خود را رفته رفته دارد در ميان نسل جوان کشور از دست می دهد. نبود گفتگوهای وسيع اجتماعی در ميان نسل های گذشته با نسل جوان و تابو بودن امر جنسی به دليل رعايت اخلاقيات اجتماعی، فرهنگی و مذهبی، منجر به پديدار شدن مشکلات عديده أی در جامعه شده است. البته با جرات می توان گفت که در سه دهه‌ی اخير، افزايش شديد پديده سکس و سکسواليته در ايران به طور مستقيم محصول سياست‌گذاری‌های نا کارآمد تفکيک سازی جنسيتی حکومت اسلامی ايران بوده است.

در حال حاضر در جامعه و بويژه در ميان نسل جوان، بخش های وسيعی از زندگی و روابط اجتماعی آنها تحت تاثير نياز جنسی قرار گرفته است. رفتارهای جنسی «هنوز» در جامعه، فرهنگ و خانواده به عنوان موضوعات انحرافی، ممنوعه و خط قرمز به حساب می آيند و سخن گفتن از آن ناپسند و غير اخلاقی محسوب می شود. نسل های پيشين هنوز درکی سنتی و نسبتاً بسته در اين عرصه از خود بروز می دهند. آنها بشدت تحت تاثير فرهنگ، آموزش و تربيت سنتی و دينی قرار دارند. بالطبع آنها نيز در ادامه همه سعی و تلاش شان اين است که اين ارزش ها و آموزه های فرهنگی را که نسل به نسل به آنها انتقال يافته است را به جامعه و نسل های جديد انتقال دهند. اما با مراجعه به آمارهای دولتی و تجربيات روزانه زندگی جوانان در سالهای اخير می توان ملاحظه کرد که شرايط و نگرش نسل جوان در جهت حفظ اين ارزش های سنتی و مذهبی دچار تغيير و تحولات اساسی شده است. امروزه روابط جنسی با درجاتی متفاوت به صورت امری نسبتاً «پذيرفته شده» و «عادی»، در ميان نسل جوان کشور در آمده است. آمارهای رسمی و غير رسمی نشانگر اين واقعيت است که شکل‌های گوناگون و پرتنوع رفتار جنسی و تمايل جنسی در جوانان رو به رشد بوده است و اين واقعيت در سال های اخير منجر به تعديل نگاه جنسيتی در ميان بخش هايی از مردم شده است.

در سطح کشور و در فرهنگی که جوانان در آن زندگی می‌کنند يک تحول اساسی بوجود آمده است. آنها در دهه اخير به شيوه های گوناگون نشان داده اند که ماندن در دنيای مدرن امروز، لازمه اش امروزی، زمينی و اين دنيايی بودن و فکر کردن است و و برای اين کار در عمل به اشکال گوناگون، رفتارهايی را در فضاهای مجازی و حقيقی در تمام سطوح جامعه اشاعه داده و می دهند. روشن است که رفتارهای اجتماعی، علايق و نوع تفکر نسل جوان کنونی کشور، متفاوت با نسل‌های گذشته می باشد. زيرا که دسترسی جوانان به وسايل ارتباطی چون اينترنت، ماهواره و موبايل باعث شده که آنها بتوانند از مزايا و امکانات بی شماری در ارتباط ها، فرهنگ سازی ها و بازتاب آن در ميان خود، بهره مند شوند. در دهه اخير در ايران، سطح اطلاعات، آموزش، دانش نسل جوان کنونی بسيار افزايش يافته است. و اين موجب ايجاد تغييراتی در نوع نگرش آنها به زندگی و رابطه ميان خود و نيز با نسل های ديگر شده است. در واقع شايد بتوان گفت که اين وضعيت، آنها را نسبتاً در موقعيت برتری نسبت به نسل های ديگر، قرار می دهد. علاوه بر اين می توان مشاهده کرد که در رفتارها و ديدگاه‌های همين نسل نيز دگرگونی‌های اساسی و ساختاری در حال شکل‌گيری است که بخش عمده آن متاثر از ورود و شيوع فناوری نوين ارتباطات يعنی اينترنت و ماهواره است. در دنيای کنونی با بوجود آمدن مفاهيم نو و نيز راه های ارتباطی جديد در ميان جوانان، رفتار‌هايی که در گذشته به عنوان انحراف اخلاقی و جنسی و يا ضعف شخصيتی و فرهنگی به حساب می‌رفت، دستخوش «تغيير و دگرگونی» در ميان آنها شده است.

جوانان به سکس و سکسواليته به عنوان يک واقعيت و يک نياز اساسی در زندگی توجه دارند. معاون فرهنگی سازمان ملی جوانان «عصارنيا» در تاريخ ۵ دی ماه ۱۳۸۷ در گزارشی اعلام کرد:" متاسفانه ۵۶ درصد جوانان ما بر اساس اظهارات خود اعلام کرده‌اند که در طول دوران جوانی با يک دختر در ارتباط بودند که متاسفانه از اين تعداد ۲۶ درصد منجر به رابطه نامشروع جنسی شده است. وی اضافه کرد: جای تاسف است که ۱۳ درصد روابط نامشروع جنسی در بانوان منجر به حاملگی ناخواسته شده که اين افراد ناچار به سقط جنين شده‌اند"(۱). ايشان اضافه کردند: "هم‌اکنون ۱۵ ميليون جوان در آستانه ازدواج، در کشور وجود دارد که هنوز مجرد هستند... ۷ ميليون نفر از اين تعداد دچار ازدواج معوق شده‌اند به طوری که سن ازدواج آنها از سن عرفی بالاتر رفته است." او گفت که "سالانه ۵/۱ ميليون نفر به تعداد مجردين افزوده می‌شود." وی با ابراز نگرانی از بالارفتن سن ازدواج در دختران و پسران گفت: "سن ازدواج در پسران که ۱۹ تا ۲۹ سال است به بيش از ۴۰ سال رسيده و سن ازدواج دختران که ۱۵ تا ۲۹ سال است به ۳۵ سال نزديک شده است"(۲).

آمار و گزارشهای فوق به مجموعه ای از واقعيت ها که منجر به فشارهای روحی، انواع محروميت ها و ممنوعيت ها و شرايط سخت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی زندگی در ميان جوانان که موجب افزايش سن ازدواج شده، پرداخته اند. اين آمارها و بسياری ديگر از نظر سنجی ها گويای اين حقيقت اند که نياز به سکس از طريق مجراها و کانال‌های مجاز و رسمی ارضا نمی‌شود و همين امر رابطه جنسی را به عنوان يکی از مسائل مهم اجتماعی در ايران تبديل کرده است. سازمان ملی جوانان در گزارشی ديگر در تاريخ روز سه شنبه ۸ مرداد ۱۳۸۷ ادعا کرده است: "بيش از ۵۵ درصد کاربران اينترنت در ايران که چيزی در حدود ۱۲ ميليون کاربر فعال هستند به سرچ (جستجوی) سايتهای مبتذل مبادرت می کنند و بيشترين ميزان عبارات سرچ شده در اينترنت از سوی کاربران ايرانی کلماتی شامل عبارات سکس و يا ابزار جنسی بوده است"(۳). آمارها و گزارش های ارگان های رسمی جمهوری اسلامی به اندازه کافی گوياست و نشان می دهد که حاکميت در مواجهه با جوانان به اين واقعيت اجتماعی توجه نمی کند که برخورداری از لذت جنسی برای نسل جوان بسيار دارای اهميت می باشد. حکومت مناسب است به شکل مستقيم وغيرمستقيم امکان رشد گفتگو و بحث ‌های لازم و ضروری حول محور سکس و سکسواليته را به شکل آموزشی و تربيتی از طريق نهادهای مستقل مدنی و نيز از طريق خود شهروندان در جامعه و در ميان جوانان برای روشنگری ايجاد کند. اما دولت جمهوری اسلامی بجای اين کار آمده و دست به مبارزه برای ارائه طرح هايی در مجلس شورای اسلامی، جهت سرکوب و محدود کردن اين نيازهای اجتماعی زده است. برخی از ناظران، اين اقدام سازمان ملی جوانان که به رياست يکی از معاونان رئيس جمهور اسلامی ايران آقای احمدی نژاد، اداره می شود را « زمينه سازی» برای تصويب نهايی «طرح تشديد مجازات با اخلال گران امنيت روانی»، عنوان می کنند. اين طرح که از سوی محمد رضا باهنر، روح الله حسينيان، حسن غفوری فرد و ۱۶ تن از نمايندگان حامی دولت به مجلس شورای اسلامی پيشنهاد شده است، دارندگان «وبلاگ و وب سايت مروج فساد و فحشا و الحاد» را در کنار متهمان «راهزنی و سرقت مسلحانه»، «تجاوز به عنف»، « تشکيل باندهای فساد و فحشا» و مواردی از اين قبيل قرار داده، و ضمن معرفی آنها به عنوان «مفسد فی الارض و محارب»، مجازات آنها را «اعدام» تعيين کرده است. يک فوريت اين طرح در ۱۲ تير ۸۷ به تصويب مجلس شورای اسلامی رسيد و در صورت نهايی اعدام دارندگان «وبلاگ و وب سايت مروج فساد و فحشا و الحاد» شکل قانونی به خود خواهد گرفت"(۴).

در کشورهای دمکراتيک و آزاد چنين مسائلی به‌صورت درس يا بحث علمی مطرح می شوند و از مقاطع ابتدائی و متوسطه به اشکال گوناگون با زبان های متفاوتی موضوع سکسواليته به دانش آموزان آموزش داده می شود، اما در کل در مراکز آموزشی ابتدائی، متوسطه و عالی ايران، سخنی از جنسيت، آموزش جنسی و هويت جنسی گفته نمی شود. اين موضوع فقط در ترم سوم دانشگاه در واحدی به نام تنظيم خانواده، آن هم به صورت کلاس های جداگانه پسران و دختران و محدود به راه های جلوگيری از بارداری و بهداشت، آموزش داده می شود. در واقع کاری که دولت ايران برای «روشنگری» در امور جنسی انجام می‌دهد، آنقدر ناچيز است که جايی برای اظهار نظر، بحث و گفتگو پيرامون آن، باقی نمی‌‌گذارد.

همان‌طور که پيشتر متذکر شدم، موضوعات مربوط به سکس و سکسواليته در ميان بسياری از رهبران و دولتمردان جمهوری اسلامی و نيز بخش هايی از مردم همچنان جزء مسائل ممنوعه و تابو اند. در صورتی که امروزه در شهرهای بزرگ، بسياری از جوانان به صورت مشترک بدون ازدواج با هم زندگی می کنند و اين در حالی است که موضوع «بکارت» روز بروز بيشتر از قبل اهميت خود را در ميان نسل جوان کشور از دست می دهد.

شواهد و فاکتورهای بسياری گويای اين واقعيت است که جامعه و بويژه جوانان نياز به آموزش و روشنگری جنسی دارند. تعيين روش درست و نيز آموزش و روشنگری در اين عرصه می بايست از طريق گفتمان های دمکراتيک توسط خود جوانان، شهروندان و نهادهای مستقل مدنی و با کمک و حمايت ارگان های حکومتی به اشکال متنوع صورت گيرد. در چنين شرايطی است که امکان تحول و گذشت از وضعيت بحرانی موجود فراهم می شود و جامعه از اين طريق با آسيب های اجتماعی بزرگی مواجه نخواهد شد. در اينجا لازم به تاکيد است که وظيفه حکومت علاوه بر برقراری امنيت و محيط مناسب و آزاد برای گفتگو در جامعه می بايست نيز به اشکال گوناگون و دمکراتيک به ياری و پشتيبانی از تلاش ها و همکارهای صورت گرفته توسط ارگان های دولتی، غيردولتی و نهادهای مستقل مدنی متمرکز شود. در اين خصوص روشن است که در سه دهه گذشته، حکومت اسلامی ايران نتوانسته تجربه و راهکارهای مناسبی را در اين عرصه برای نسل جوان کشور فراهم کند.

امروزه ضرورت تحقيق و پژوهش در خصوص موضوعات مربوط به نگرش های جنسيتی در ميان جامعه و بويژه نسل جوان کشور حائز اهميت است و حکومت ديگر نخواهد توانست با قوانين معطوف به تفکيک جنسيتی به سرکوب نيازهای اوليه جوانان بپردازد. امروزه نسل جوان کشور و بويژه زنان جوان جز اصلی ترين نيروهايی هستند که در دهه اخير در جامعه توانسته اند با تاکيد بر لذت، زيبائی، عشق، دوستی، ارتباط دو جنس و نيازهای اوليه انسانی، ارزش های سنتی خانواده، دينی و فرهنگی جامعه و نيز حکومت اسلامی ايران را به چالش بکشند و آنها را در دنيای مدرن امروزی به زير سوال ببرند و اين همه باعث شده است که بطور روزانه پايه های سنتی و بنيادی خانواده، فرهنگ و حکومت دينی در ايران، هر چه بيشتر از قبل تعضيف و تعديل شود.

ادامه دارد

علی صمد
[email protected]

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- http://www.asriran.com/fa/pages/?cid=60498
۲- http://www.asriran.com/fa/pages/?cid=60498
۳- http://www.radiofarda.com/Article/2008/07/29/f4_web_search_sex_Iran_internet.html
۴- http://www.radiofarda.com/Article/2008/07/29/f4_web_search_sex_Iran_internet.html


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016