یکشنبه 8 آذر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

گلادياتور مبارزه ضدامپرياليستی، اشپيگل‌آنلاين، برگردان از الاهه بقراط

احمدی‌نژاد در سفر به آمريکای لاتين درست در برابر دروازه ايالات متحده آمريکا به رخ واشنگتن می‌کشد که چندان هم از نظر سياسی منزوی نيست. ايران و ونزوئلا منافع اقتصادی مشابهی دارند. هتل‌های کاراکاس پر از مهندسان و بازرگانان ايرانی است. برزيل اما در پی منافع اقتصادی نيست ولی در آغوش گرفتن احمدی‌نژاد توسط لولا رييس جمهوری برزيل که مقبوليت جهانی دارد، ده برابر شانه کوفتن توسط چاوز ارزش دارد. اين برای احمدی‌نژاد يک پيروزی بود.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


اشپيگل آنلاين در گزارشی نسبت به هدف پرواز هواپيماهای خالی از کاراکاس به تهران که ابتدا در دمشق به زمين می‌نشينند، ابراز ترديد می‌کند. چرا دولت ونزوئلا چنين خسارت سنگينی را تحمل می‌کند؟ اين هواپيماها به حمل و نقل چه چيز و يا چه کسانی مشغولند؟ در شرايطی که آمريکای لاتين همواره يک محل امن برای پناه گرفتن وابستگان نظام‌های ايدئولوژيک بوده است تا جايی که هنوز هم ردّ پای آخرين نازی‌ها را در آنجا می‌گيرند، به نظر می‌رسد زمامداران رژيم ايران بيش از آنکه به فکر فردای خود باشند، در پی برنامه‌های بلندپروازانه کنونی خويش هستند. گزارش اشپيگل (۲۶ نوامبر) را می‌خوانيد:

محمود احمدی نژاد دل از رهبران کشورهای آمريکای لاتين برده است: ونزوئلا اميدوار است در ابراز نفرت‌ خود نسبت به آمريکا از سوی حکومت ايران مورد پشتيبانی قرار گيرد و رييس جمهوری برزيل، لولا، می‌‌خواهد با بازی در نقش ميانجی صلح در خاورميانه سود به جيب بزند. ليکن اتفاقا برای لولا اين نزديکی به احمدی‌نژاد با خطر همراه است.
يک هفته در ميان، روزهای شنبه، يک هواپيمای ايرباس آ ۳۴۰ متعلق به شرکت هواپيمايی دولتی ونزوئلا به نام کونوياسا از فرودگاه بين‌المللی کاراکاس پرواز می‌کند و پس از فرود در مشق، پرواز خود را به سوی تهران ادامه می‌دهد. هواپيما تا سوريه تقريبا نيمه پر است. مسافران عبارتند از وابستگان منطقه‌های بزرگ عرب‌نشين ونزوئلا که برای ديدار خانواده خود و يا برای انجام معاملات بازرگانی به منطقه می‌روند. اما هواپيما از دمشق تا تهران تقريبا خالی است. ادامه پرواز از دمشق تا تهران يک زيان به تمام معنی است. کارشناسان زيان مالی خزانه دولتی را بابت اين پرواز ماهانه دهها هزار دلار تخمين می‌زنند. از همين رو اين شايعه وجود دارد که نکند پشت اين پرواز خالی و گران معاملات ديگری به غير از مناسبات بازرگانی معمولی وجود دارد. آيا اين هواپيمای ايرباس افراد سپاه پاسداران را به آمريکای لاتين منتقل می‌کند تا در آنجا به تمرين‌های نظامی بپردازند؟ آيا احتمال دارد از اين هواپيما برای حمل و نقل سلاح استفاده شود؟ حتی آيا ممکن است اين پرواز بر اساس ای ميلی که يک ناشناس برای يک سايت اينترنتی فرستاد، برای انتقال مواد راديوآکتيو به ونزوئلا باشد؟
هر چه هست، يک امر مسلم است: هوگو چاوز رييس جمهوری ونزوئلا خودش فرمان برقراری اين خط هوايی را صادر کرد. رهبر ونزوئلا از سالها پيش اتحاد تنگاتنگی را با زمامداران افراطی تهران پيش می‌برد. ايران يکی از ستون‌های اصلی يک محور آمريکای لاتينی است که چاوز از بوليوی تا نيکاراگوئه ترسيم کرده است. احمدی‌نژاد به شکل‌گيری اهميت بين‌المللی رييس جمهوری بلندپرواز ونزوئلا بسيار ياری رسانده است چرا که جهان خالی‌بندی‌های چاوز را با داشتن رييس جمهوری اسلامی و افراطی در کنار خود، بيشتر جدی می‌گيرد.

دوست و برادر و گلادياتور
احمدی‌نژاد نيز از دوستی اين متحد در آن سوی جهان سود می‌برد: وی درست در برابر دروازه ايالات متحده آمريکا به رخ واشنگتن می‌کشد که چندان هم از نظر سياسی منزوی نيست. پس از انتخاباتی که نتيجه‌اش مورد نزاع است، احمدی‌نژاد مشروعيت بين‌المللی به دست می‌آورد. علاوه بر اين، هر دو کشور نفت‌خيز ايران و ونزوئلا منافع اقتصادی مشابهی دارند. هتل‌های کاراکاس پر از مهندسان و بازرگانان ايرانی است.
روز چهارشنبه يک بار ديگر چاوز و احمدی‌نژاد شانه به شانه بر «همکاری استراتژيک» خود تأکيد کردند. چاوز به هنگام استقبال از همتای ايرانی خود در کاراکاس وی را «دوست و برادر» و «گلادياتور مبارزه ضدامپرياليستی» ناميد. احمدی‌نژاد نيز متقابلا از نقش «شگفت‌انگيز» چاوز در آمريکای لاتين تمجيد کرد.
موضوعات اقتصادی محور اين ملاقات را تشکيل می‌دادند. پيش از اين، در ديدار چاوز از تهران در ماه سپتامبر گذشته، در يک ضرب، دويست و پنجاه قرارداد همکاری بسته شد. روز چهارشنبه نيز دو طرف بيش از هفتاد قرارداد امضا کردند که بيش از همه در زمينه انرژی و کشاورزی بود.

پيروزی در برزيل
احمدی‌نژاد در سفر اخير خود به آمريکای لاتين تنها به دنبال روابط اقتصادی نبود. در اين سفر وی از توجه بيشتری برخوردار شد تا در سفرهای پيشين. احمدی‌نژاد نخستين توقف خود را در برزيل قرار داد. برای نخستين بار، پس از ديدار شاه در دهه شصت ميلادی به اين کشور، رييس جمهوری برزيل، لوئيس ايگناسيو لولا دوسيلوا در يک ديدار رسمی، رييس کشوری از ايران را به حضور می پذيرفت. لولا به احمدی‌نژاد گفت که از استفاده صلح‌آميز انرژی اتمی توسط ايران پشتيبانی می‌کند. در آغوش گرفتن احمدی‌نژاد توسط رييس جمهوری معتبر برزيل که در جامعه جهانی مورد قبول است، برای احمدی‌نژاد يک پيروزی بود. برزيل يک شريک وزين است. يک بار توسط لولا به آغوش کشيده شدن، بيش از ده بار بر شانه کوفتن توسط چاوز ارزش دارد. در حالی که دولت‌های آمريکا و کشورهای اروپايی و روسيه به دليل برنامه اتمی در حال تأمل بر سر تحريم عليه تهران هستند، لولا ظاهرا به زمامداران بی‌اعتبار ايران، اعتبار سياسی می‌بخشد.
البته هشدار و انتقاد در برزيل کم نبود. مروال پرايرا روزنامه‌نگار برزيلی معتقد است لولا در حال «يک گردش به چپ» به سوی چاوز است. بازماندگان فاجعه هولوکاست عليه ديدار احمدی‌نژاد دست به تظاهرات زدند. گروه رنگارنگی از زنان و مردان همجنس‌گرا و اقليت‌هايی که در ايران مورد پيگرد قرار می‌گيرند، در ساحل کوپاکابانا به راهپيمايی پرداختند. اوباما، رييس جمهوری آمريکا، پيش از سفر احمدی‌نژاد به برزيل برای لولا يک نامه سه صفحه‌ای فکس کرد که در آن نگرانی خود را نسبت به برنامه اتمی رژيم ايران ابراز کرده بود.
رييس جمهوری ايران با اينکه حتی بيست و چهار ساعت هم در برزيل نماند ولی کمتر سفر رسمی است که اين همه توجه به خود جلب کرده باشد. لولا که به نظر خونسرد می‌آمد، تمامی سخنرانی خود را از روی نوشته خواند، حال آنکه در چنين ديدارهايی معمولا بدون نوشته حرف می‌زند. اين بار اما از آنجا که بار هر واژه بايد سنجيده می‌بود، خواندن از روی نوشته ترجيح داده شد.
لولا در اين سخنان به احترام برزيل نسبت به حقوق بشر اشاره کرد و از حق امنيت اسراييل سخن گفت و از تروريسم انتقاد کرد. احمدی‌نژاد در برابر همتای برزيلی خود از ابراز سخنان يهودستيزانه چشم پوشيد و درباره انتقاد به واشنگتن نيز کوتاه آمد. همين که او را در برزيل پذيرفته بودند، خود به تنهايی يک پيروزی سياسی بی‌همتا به شمار می‌رفت.

برزيل در نقش ميانجی
ولی اين ديدار چه سودی برای لولا دارد؟ البته احمدی‌نژاد توسط يک گروه عظيم اقتصادی همراهی می‌شد. ليکن معاملات بازرگانی برای برزيل در درجه دوم اهميت قرار دارد. لولا به دنبال يک هدف سياسی بلندپروازانه است: او می‌خواهد به مثابه ميانجی در درگيری خاورميانه نقش بازی کند.
لولا در طول ده روز، هم با شيمون پرز رييس جمهوری اسراييل، هم با محمود عباس رييس جمهوری فلسطين و هم با محمود احمدی‌نژاد رييس جمهوری ايران ملاقات کرد. عباس رک و راست از رييس جمهوری برزيل خواست تا به ميانجی‌گری در درگيری خاورميانه بپردازد. لولا در ماه مارس برای يک ديدار رسمی از منطقه راهی آن ديار خواهد شد. او اعلام کرده است «می‌خواهد بداند چه کسی خواهان صلح نيست».
اينک لولا از نخستين آزمون آتش موفق بيرون آمده است. «فولا دو سائو پائولو» روزنامه منتقد دولت در تأييد اين موفقيت پس از رفتن مهمان ايرانی نوشت که لولا توانست فاصله خود را با اين مهمان حفظ کند. بنا به تفسير اين روزنامه «برزيل می‌تواند تأثير مثبت و متناسبی بر شطرنج خونين خاورميانه ميانه بگذارد».
با اين همه هرگونه ابتکار سياسی ديگر با سد و مانع در هم تنيده است. اگر معلوم شود که ايران واقعا در حال ساختن بمب اتم است، آنگاه سياست سست لولا مورد سرزنش قرار خواهد گرفت. بعلاوه، رژيم ملايان در آمريکای لاتين از نظر پيشينه با مشکل روبروست: گفته می‌شود دو حمله تروريستی عليه مؤسسات يهودی در بوئنوس آيرس در اوايل دهه نود در سفارت رژيم ايران تدارک ديده شده‌ است. کريستينا کيرشنر، رييس جمهوری آرژانتين که از متحدان لولا است به همين دليل مراقب فاصله خود با تهران هست.
هم‌چنين اتحاد احمدی‌نژاد و چاوز نيز می‌تواند پيامدهای ناخوشايند و نامنتظره داشته باشد: آبا لولا چه واکنشی نشان خواهد داد اگر معلوم شود چاوز واقعا سلاح و يا مواد اتمی از ايران وارد می‌کند؟ دعوای ونزوئلا و کلمبيا بر سر ايجاد يک پايگاه نظامی آمريکا در کلمبيا در هفته‌های گذشته به مراحل خطرناک رسيد. کارهای چاوز قابل پيش‌بينی نيست و در سياست داخلی نيز زير فشار قرار دارد. برای نخستين بار اين خطر وجود دارد که دعوای دو همسايه به مرحله يک رودررويی نظامی برسد. بی‌ترديد احمدی‌نژاد در دعوای ونزوئلا با کلمبيا به دوست خود چاوز کمک خواهد کرد. نخست در حرف و بعد اگر جنگی در گرفت، احتمالا با اسلحه. به اين ترتيب، بزرگترين چالش لولا به مثابه رييس کشوری که برای تبديل شدن به يک قدرت جهانی تلاش می‌کند، نه در خاورميانه، بلکه بغل گوش‌اش قرار دارد: پيش از آنکه لولا بخواهد ميانجی صلح در خاورميانه بشود، بهتر است اين صلح را در برابر دروازه خانه خودش برقرار کند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016