تصوير پاره پاره‌ی "جنايت"، مسعود نقره‌کار

* دانشجويان نه با تصوير آيت‌الله خمينی که با انديشه‌ی ارتجاعی و جنايت آفرين خمينيسم کار داشته و دارند. دانشجويان انديشه و کردار خمينی، بينان‌گذار حکومت خون و جنون را برنمی‌تابند، انديشه و کرداری که مرتکب جنايت، آن‌هم در حد جنايت عليه بشريت شده‌است. تطهير خمينی به هر دليل و بهانه‌ای اهانت به انسانيت، آزادی و دموکراسی‌ست

معرکه گيران و تعزيه گردان های حکومت اسلامی ,معرکه و تعزيه ی پاره کردن و به آتش کشيده شدن عکس آيت الله خمينی را بساط کرد ه اند. در اين معرکه ها و تعزيه خوانی ها تنها حکومت گران و عقبه های آن ها و عوام حزب الهی و سياست بازان ابن الوقت گرد آمده اند و بر سر و سينه می زنند.

اين که حکومت گران اسلامی حربه ی نخ نمای پاره کردن تصوير خمينی را برای توجيه سرکوب و کشتار بيشتری از دگرانديشان و مخالفان سياسی و عقيدتی خود رو کرده اند , می تواند صحت داشته باشد. تاريخ اسلام از اين " قران بر سر نيزه کردن" ها و " پيراهن عثمان " ها کم ندارد, به ويژه تاريخ تشيع که تاريخ تقيه و دروغ "مصلحت آميز" و کاربرد همه ی انواع وسايل برای رسيدن به هدف است , شيوه ای که حکومت اسلامی نيز سی سال است به کار گرفته است . ادعا ی اين که دانشجويان تصوير خمينی را پاره کرده اند و به آتش کشيده اند ,واهی و غيرواقعی ست ,چرا که دانشجو يان نه با تصوير خمينی که با انديشه ی ارتجاعی و جنايت آفرين خمينيسم کار داشته و دارند . دانشجويان انديشه و کرداری که حکومت خون و جنون را بنا نهاد, بر نمی تابند. انديشه و کرداری که مرتکب جنايت,آنهم در حد جنايت عليه بشريت , شده است. دانشجويان انديشه و کرداری را بر نمی تابند که مسبب بی آبرويی مردم ميهن شان و ويرانی سرزمين شان شده است ؟ نه فقط دانشجويان حتی بازماندگان هزاران قربانی ِ اين آيت الله نه با تصوير قاتل جگر گوشه های شان، که با انديشه و کرداری که جنايت و جهل دستاورد آن است، در گيرند.

معرکه گيری و تعزيه خوانی و سينه زنی زير ِ تصوير پاره پاره ی خمينی از سوی حکومت گران اسلامی و عوام حزب الهی قابل فهم است اما معرکه گيری برای تطهير اين آيت الله از سوی برخی که خود را "آزاديخواه و دموکرات ومدافع حقوق بشر" معرفی می کنند، تلخ ودردناک است .

مواضع دست اندر کاران تارنمای "ايران امروز" يکی از نمونه هاست . اينان در رابطه با پاره کردن تصوير خمينی می نويسند : "...... حمله به عکس کسی که ۲۰ سال پيش از دنيا رفته، فقط ميتواند به نفع کودتاچيان تمام شود. پاره کردن يا آتش زدن عکس کسی که ديگر زنده نيست، به معنی تلاش برای حذف انديشه اوست" ( ايران امروز , هشدار درباره‌ی حيله تکراری کودتاچيان!, يکشنبه ۱۳ دسامبر) و اين اظهار نظر را مقايسه کنيد با شعار طلاب حوزه ی علميه تهران که " .... اهانت به عکس امام (ره) آغاز تهاجم به ارزش های اوست " (سکولاريزم نو، يکشنبه ۱۳ دسامبر).

بی ترديد آزادی انديشه از بنيان های آزادی و دموکراسی ست مشروط بر اينکه آن انديشه و بانی اش جنايتی در ابعاد جنايت هايی که انديشه و کردار آيت الله خمينی سبب شده است، مرتکب نشده باشد. تطهير انديشه و صاحب انديشه ای که مرتکب جنايت های متعدد شده است را به حساب آزادی و دموکراسی و تکثر انديشه گذاشتن و برای طهارت جنايتکار و جنايت ها ی اش توجيه دموکراتيک ساختن، اهانت به آزادی و دموکراسی ست. آيت الله خمينی مسبب الاسباب حکومت "خون و جنون" است . تنها يک قلم از جنايت های اين امام، يعنی صدور فتوی کشتار بزرگ سال ۶۷، او را در رديف جنايتکاران تاريخ نشانده است، آيا اين جنايت و جنايت های ديگر او برای اينکه دست اندرکاران تارنمای ايران امروز از "خط امام" شان فاصله بگيرند، کافی نبوده و نيست؟ آيا جنايت هايی در اين ابعاد را بايد به عنوان "مسائل تاريخی" ای که تاريخ مصرف شان سپری شده , به بايگانی و فراموشی سپرد ؟. انديشه و کردار خمينيسم و دستاورد های ضد بشری آن هرگز " تاريخی" به معنای " تقويمی" نخواهد شد ,اين انديشه و کردار در جامعه ی ما زنده و جاری ست و از جنون و جنايت تغذيه می کند .

معرکه ی تصوير پاره پاره ی خمينی بر سر ِ نيزه ی" سيمای جمهوری اسلامی" نبش قبر بيدادهای اين آيت الله ست, و تلنگری به " وجدان" کسانی ست که سياست و فرهنگ و دين را تهی از انسانيت می خواهند.

روش و تاکتيک سياسی ِ آزاديخواهانه وآزاد انديشانه با توجيه جنايت , آنهم در حد جنايت عليه بشريت - به هر دليل و بهانه ای - نا همخوان و نا سازگار است. مشاطه گری ِ جنايت های خمينی به نام آزادی و تکثر انديشه , تحقير و تحميق مردم آگاه ميهنمان و ضايع کردن حقوق دمکراتيک آن هاست.