پنجشنبه 8 بهمن 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

بيانيه اتحاد جمهوريخواهان ايران: پذيرش حقوق اساسی مردم، راه برون رفت از بحران!

قدرت سبز

شکل‏گيری و تداوم جنبش سبز در طی هفت ماه گذشته و برآمد قدرتمند آن در روزهای قدس، ١٣ آبان، ١٦ آذر و عاشورا توان ايستادگی آن در برابر تهاجم حاکميت را انکار ناپذير ساخته است. جامعۀ مدنی و بلوک حاکم در مقابل هم صف‏آرايی کرده اند. حکومت ديگر قادر به حذف و يا ناديده انگاشتن جنبش سبز نيست.

بلوک حاکم تا روز قدس تاکتيک نسبتا يکپارچه‏ای نسبت به جنبش سبز در پيش گرفته بود که هدف آن ادامۀ سياست سرکوب و بازداشت و زندان، جدا کردن ميرحسين موسوی و مهدی کروبی از جنبش اعتراضی و پراکنده کردن نيروهای جنبش سبز بود. اين نقشه در عمل ناکام مانده است. جنبش سبز با گذشت زمان و عليرغم همۀ فشارها، فراگير تر شده است، موسوی و کروبی نيز بر مواضع خود استوار ايستاده اند.

تشتت در حکومت

با تداوم حضور مردم در صحنۀ عمومی و ادامۀ اعتراضات، به تدريج شکاف در بلوک حاکم سرباز کرده و دو تاکتيک در مواجهه با جنبش سبز شکل گرفته است. بخشی از حکومت ارعاب و سرکوب خونين جنبش، دستگيری‏ها و اعدام‏های گسترده تر و حتی بازداشت موسوی، کروبی و خاتمی را «راه حل» بحران می پندارند. اما برخی اصول‏گرايان سرکوب بيشتر را عامل انزوای حکومت دانسته، در کارائی آن ترديد دارند. دامنه تظاهرات عاشورا، واکنش معترضان در برابر نيروهای سرکوب و راديکال شدن شعارها، ابعاد ديگری از مقاومت مردم را به نمايش گذاشت. در پی آن، نيروهای تندرو با هراس افکنی پيرامون مقاومت فعال مردم، تلاش نمودند بخش ديگر اصولگرايان را نيز در تشديد سرکوب با خود همراه سازند. در چنين فضائی بود که بيانيه ميرحسين موسوی انتشار يافت.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


بيانیۀ ميرحسين موسوی اقدامی به موقع و هوشمندانه است. جو ارعاب را شکسته ؛ گزينه سياسی برای برون رفت از بحران را پيش کشيده است؛ به اختلافات درون حاکميت دامن زده است؛ نظر مساعد بخشی از اصول‏گرايان معتدل را جلب نموده و شرايط را برای تندروها دشوارتر کرده است. اين بيانيه با واکنش مثبت اکثر نيروهای سياسی در داخل و خارج از کشور روبرو شده است و گرچه بيانيه اين امکان را برای حکومت فراهم آورده است که با پذيرش بخشی از حقوق اساسی مردم راهی برای برون رفت از بحران برگزيند، اما هنوز چشم انداز روشنی دال بر رويکرد به راه‏حل سياسی در درون جريان حاکم مشاهده نمی‏شود. اجماع هستۀ سخت حاکميت هنوز بر تسليم مخالفان و منتقدان است. آيت الله خامنه ای هنوز همۀ نخبگان را به اتحاد زير رهبری خود دعوت می کند و از آنان می خواهد در محکوميت جنبش سبز با او هم صدا شوند.

چشم‏انداز نزديک هم چنان حاکی از تداوم چالش بين حکومت و مردم است. حکومت هنوز در برابر مردم ايستادگی می کند. نيروهای سرکوب خشونت را تشديد نموده اند، دستگيری ها را گسترش داده اند و صدور احکام سنگين از جمله اعدام هم چنان ادامه دارد، فشار بر مطبوعات و محدود نمودن آزادی ها تشديد شده است.

سياست ما

سخت سری رهبری جمهوری اسلامی را تنها با تداوم و گسترش مبارزه می توان پاسخ گفت. وظيفۀ خطير همۀ ما امروز ادامۀ پيکار، در اشکال گوناگون، برای واداشتن حاکميت به پذيرش خواست هايی است که به روشنی در هفدهمين بيانیۀ مير حسين موسوی آمده است.

از ديدگاه ما، استمرار و گسترش جنبش سبز در گرو پيوند هر چه بيشتر آن با خواست های برابری طلبانۀ جنبش های اجتماعی، به خصوص مبارزات زنان، جوانان، کارگران و اقليت های قومی و دينی است. پافشاری اکيد ما بر اشکال مسالمت آميز مبارزه و تغييراتِ آرام و گام به گام است. پرهيز از خشونت و مقاومت مدنی در برابر آن، مشخصۀ برجستۀ سيمای جنبش سبز است.

نخستين آماج مبارزۀ ما، آزادی زندانيان سياسی و بازداشت شدگان، پيگرد آمران و عاملان سرکوب، کشتار، زندان و شکنجۀ معترضان است. يک صدا برای رهايی زندانيان و لغو شکنجه و اعدام به پا خيزيم.

تلاش ديگر ما بازتاب مبارزات مردم و جلب حمايت بين المللی از جنبش سبز با هدف عقب نشاندن هر چه بيشتر حاکميت جمهوری اسلامی در برابر مردم است.

در عين حال به شکاف‏های درونی حکومت توجه کرده، نوک تيز حمله را متوجه جريان افراطی درون حکومت کنيم و در جهت طرد آن‏ از قدرت بکوشيم؛ تکیۀ حلقه اصلی قدرت، دستگاه رهبری، دولت احمدی نژاد و فرماندهان سپاه، بر نيرو های نظامی و امنيتی را افشا کرده و برای جدا کردن بدنه سپاه از فرماندهان آن، از هيچ ابتکاری فروگذار نکنيم.

ضرورت همکاری‏ها

ـ هماهنگی و همکاری بين معترضان بر آمده از درون جمهوری اسلامی، با ديگر آزاديخواهان ايران برای تداوم و تقويت جنبش سبز اهميت حياتی دارد. همگامی و رسيدن به سياست مشترک مستلزم گفتگو بين اين دو نيرو است. لازمه موفقيت و پيروزی جنبش سبز ديالوگ ميان همۀ گرايشات گوناگون درون آن برای پيشبرد اهداف مشترک است.

- شعار ها و مطالبات جنبش سبز نشاندهندۀ وزنۀ سنگين مدافعان حکومت عرفی در اين جنبش است. اين نيروها به خاطر تبعيضات «قانونی» و فراقانونی حکومت جمهوری اسلامی همواره از حقوق سياسی و اجتماعی خود محروم مانده اند و برآمد تشکيلاتی و علنی آن ها با محدوديت مواجه بوده است. اتحاد جمهوريخواهان ايران حاصل همکاری و نزديکی نيروهای عرفی (سکولار) و دمکرات کشور است و در جهت طرح ديدگاه ها، برنامه و مطالبات اين نيروها گام بر می دارد. تقويت مواضع جمهوری خواهان طالب جدايی دين از دولت، برگزاری انتخابات آزاد برای گذار به دمکراسی و توسعه اقتصادی، سمت دهندۀ تمامی سياست های اتحاد ما در قبال مسائل کشور است. ما همگرايی و همبستگی جمهوری خواهان ايران را ضامن تقويت، استواری و کاميابی جنبش سبز مردم ايران می دانيم.

خواست های ما

اتحاد جمهوريخواهان ايران بر خواست های زير تاکيد می کند:

ـ برکناری دولت احمدی نژاد
ـ آزادی زندانيان سياسی،
- برگزاری آزادانه اجتماعات و تظاهرات
ـ آزادی مطبوعات، آزادی بيان، رسانه ها و احزاب سياسی
ـ پيگرد آمران و عاملان قتل ها، شکنجه و تجاوز به حقوق شهروندان
ـ قطع دخالت فرماندهان سپاه در سياست و اقتصاد
- تغيير قانون انتخابات و برگزاری انتخابات آزاد، سالم و عادلانه

انتخابات آزاد، خواست محوری

از نگاه اتحاد جمهوريخواهان ايران، انتخابات آزاد راه برای گذار به دمکراسی است و به معنای عدم جانبداری و عدم مداخلۀ حکومت به سود يک گرايش و تضمين آزادی فعاليت و حق مشارکت همۀ گرايش‭های سياسی جامعه است. انتخابات آزاد امکان مشارکت گرايش‏های فکری ـ سياسی مختلف را در حيات سياسی کشور فراهم می‏سازد. امّا نبايد ازنظر دور داشت که دستيابی به انتخابات آزاد، بدون تامين پيش شرط های آن؛ که آزادی مطبوعات و احزاب وسنديکاها، آزادی زندانيان سياسی و تغيير قانون انتخابات، به ويژه لغو تظارت استصوابی، ناممکن است. برنامۀ روزِ نيروهای آزادی خواه کشور، پيکار برایِ تامين اين پيش شرط هاست که درچشم انداز، ضامن دموکراسی پايدار در کشور نيز هست.

جنبش سبز نيز که از درون انتخابات سربرآورده، عليه تقلب در انتخابات به اعتراض برخاسته و با شعار " رای من کو؟" به خيابان‏ها آمد. جنبش سبز نيز و بر تعيين سرنوشت کشور در پای صندوق‏ها پای فشرده است.

ميرحسين موسوی در بيانيه اخير خود خواستار انتخاباتی ‏گرديده است که "شرکت همه ملت را عليرغم تفاوت در آراء و انديشه ها تضمين کند." و محمد خاتمی نيز در سخنرانی خود از"حقوق شهروندی مخالفان نظام" و "حق رای گرفتن دارندگان نظريات متفاوت" دفاع کرده است. مهدی کروبی به صراحت خواستار برگزاری انتخابات آزاد شده است. امروز شعار برگزاری انتخابات آزاد، و تاثير آن در امنيت کشور و رضايت مردم، مورد تائيد وسيع ترين طيف نيروهای سياسی و اجتماعی کشور است.

با دورنمای انتخابات آزاد تمام گرايش‏های متکثر و گوناگون جنبش سبز می‏توانند به گرد اين خواست محوری که ضامن رعايت حقوق شهروندی همگان است، متحد شوند. انتخابات آزاد در عين حال پيامی به همۀ جناح های حاکميت است که دست از خشونت بردارند و بگذارند حقوق يکديگر را به رسميت بشناسيم و اختلافات خود را به صندوق رای واگذار کنيم. به نظر ما تامين پيش شرط‏ های انتخابات آزاد می‏تواند زمينه را برای برون‏رفتِ از بحران سياسی فراهم آورد و برگزاری آن راه را بر آشتی ملی و همزيستی دمکراتيک مردم ايران بگشايد. اما بايد آگاه بود که چنين انتخاباتی فقط از راه مذاکره به دست نمی‏آيد، تداوم و گسترش جنبش سبز و حضور و پافشاری مردم بر اين خواست تنها پشتوانۀ تحقق آن است.

ما می‏کوشيم که انتخابات آزاد بر اساس بيست اصل کميتۀ دفاع از انتخابات آزاد و بيانیۀ اتحادیۀ بين المجالس، مصوب ‏‏۲۶ مارس ۱۹۹۴ که جمهوری اسلامی يکی از امضاء کنندگان آن است، به مطالبۀ اصلی جنبش سبز تبديل شود.

هيئت سياسی ـ اجرائی اتحاد جمهوريخواهان ايران
۸ بهمن ۱۳۸۸
۲۸ ژانويه ۲۰۱۰


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016