دوشنبه 26 بهمن 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

اجرای سمفونی ترس با شرکت هزاران نيروی نظامی و امنيتی، اين گواه صادق پيروزی است! محمدرضا شکوهی‌فرد

[email protected]

ساعتی پس از پايان درگيری هايی که حاصل حضور دوباره و البته مقتدرانه جنبش سبز در صحنه گراميداشت سالروز انقلاب و حضور و برخورد خيل بی سابقه ای از نيروهای امنيتی با معترضان، که عملا راه پيمايی اين روز را به راهپيمايی و عرض اندام يونيفورم پوشان باتوم بدست و جيره خوران به گاز فلفل و تيزی و جهل و خباثت مسلح مبدل شده بود، عده ای در فضای سايبری شروع به نشر و بسط برداشت ناصحيح و غير واقعی از کيفيت عمل جنبش در اين روز نمودند و با دستمايه قراردادن و به سخره گرفتن پروژه ای بنام اسب تروآ که قرار بود در اين روز از سوی استعداد اجتماعی سبز ها در محدوده ميدان آزادی پياده شود تا مالا آورنده همان بلايی بر سر نماد منفور کودتا باشد که بر سر چائوچسکو فرود آمد، شروع به پراکندن تخم ياس و نا اميدی در اذهان عمومی هم راه و همخون جنبش سبز کردند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


شايد تا چند ساعت پس از آن، می شد اين حرکت را به حساب غلبه احساسات بر تعقل ناقلان، ناقدان و واضعان چنين برداشتها و مواضعی گزارد و چندان برآنان خرده نگرفت، اما با عطف توجه به ادامه اين مسئله در فضای مجازی و واريز شک برانگيز فوايد امتداد چنين مسيری به جيب کودتاگران و تهيه خوراک برای هرزانگاری های قابل پيش بينی در فارس و رجا و کيهان، نمی توان از آن بسادگی گذشت.
حاميان و همراهان و دلبستگان جنبش سبز هر کجا و در هر موقعيت اعمال فعلی که هستند، بايد با دقت در مضاری که ادامه چنين روندی برای پراتيک آينده جنبش به همراه خواهد داشت و عواقب ناميمون و البته قابل پيشگيری آن، جلوی امتداد چنين مسيری را که مشخصا می تواند يک پروژه طراحی شده در دخمه های اطلاعاتی کودتا باشد، سد کنند و از ادامه آن جلوگيری نمايند
برای نيل به اين مطلوب فوری لازم است اندکی تامل نمائيم در انچه بيست و دوم بهمن رخ داد. اگر چنين کنيم و مصاديقی را که گواه منطقی و گويای پيروزی دوباره جنبش بر کودتا چيان است، در نظر بياوريم که بزرگترين و مهمترينش اجرای سمفونی ترس حاکميت در مقابل مردم با گسيل حجم بی سابقه نيروهای امنيتی و نظامی و استخدام چندين هزار عشاقان مرغ و گوشت و سانديس و گسيلشان به پايتخت، بود، آنگاه ديگر حتی تصور نا اميدی برايمان غير ممکن خواهد شد و آنچه دوباره خواهد روئيد، انشاء ا... جوانه های اميد است به نزديک سحر.
آنچه از ان به عنوان اشتباه محاسبه نام برده می شود، از سبد پيروزی ملت نکاهيد بل امکان اضافه شدن بر وزن اين سبد را در چنين روزی سخت کرد.
نا اميدی در بدترين حالت ممکن هم بی معناست و غير اصيل، چه رسد به چنين شرايطی که پيروزی را دوباره بدست آورديم، اما نه آنگونه که استعدادش را داشتيم.
پاتريک کيوری راقم جزوه “دفاع از نظريه سرزمين ميانی تالکين” تعريف زيبايی دارد که به زعم من تمرکز نظر بر آن خالی از فايده نيست :
“نا اميدی منحصر به افراديست که مشخصا ميدانند و يقين دارند که آينده چه چيز برايشان به ارمغان خواهد آورد.که البته هيچ فردی در اين مرتبه نيست. پس نا اميدی نه فقط يک گناه است , بل عطف نظر به جنبه دينی و الهی يک اشتباه ساده نيز ميباشد، چرا که هيچ کس واقعا نميداند.در اين حس هميشه يک اميدی هست”
اين جمله در آخر ترانه “يک اشتباه ساده” از گروه آناتما نيز گفته ميشود.
(گروه آنازما يک گروه موسيقی انگليسی است که به سبک راک نو ترانه های بسياری از جمله آلبوم معروف Judgement را منتشر کرده است.واژه آنا زما به معنی “هر چيزی که مورد لعن و نفرين قرار گيرد يا توسط کليسا تکفير شود ميباشد، اين کلمه يونانی الاصل است)
اگر بخواهيم من باب اميد و نا اميدی به يک برداشت مشخص برسيم، بنده کاملا نظر اين نويسنده را بحق و صحيح می دانم، چرا که به قول خودمان “يک سيب بعد از پرتاب هزار بار ميچرخد و بعد به زمين ميرسد” واقعا هم همينه.اگر ما واقعا عالم بوديم بر اين که چه اتفاقی قرار است بيفتد آيا اصلا هيچ خطايی را مرتکب ميديم يا نه.
بنابراين نا اميدی در هيچ شرايطی اصالت معنا ندارد و بايد هميشه با عطف نظر به اين حقيقت که سيب مذکور پس از پرتاب همچنان در حال چرخش است، از نا اميدی و انتشار آن پرهيز کنيم.
اما آيا در چنين شرايطی ما بدليل لزوم پرهيز از نا اميدی و انتشار ان در سطح جامعه، بايد از ذکر خطاها و واکاوی ان و توصيه به اعراض از دو باره تکرار شدنشان، دوری ورزيم؟
قطعا نه، اگر ما اشتباهات را با وسواس خاص خود، که بتواند درس های کاربردی برای نيل به اهداف متعالی آتی، عايدمان نمايد، بررسی نکنيم و ريشه ها را شناسايی نکنيم و آنرا معرفی نسازيم، چه تضمينی وجود دارد که فردای عمل دوباره شاهد تکرار حالا با شکلی و محتوايی متفاوت نباشيم.
آنهم عملی با اين گستره و کيفيت که با سرنوشت يک ملک و يک ملت، ارتباطی مستقيم دارد.
بر اين اساس لازم است آنچه پنجشنبه در سالروز انقلاب رخداد و برخی اشتباه در محاسبات تزريق شده به بدنه فاعل جنبش، که منجر به تقليل در تحصيل نتايج شد و نه بی نتيجگی، با نگاهی مسئولانه و غوری موشکافانه و بعيد از هرگونه غرض ورزی و نفرت شناسايی و معرفی شود، تا نهال جنبش سبز را سريعتر به درخت تنومند بدل سازد و به اميد پروردگار شاهد ثمرات شيرين و ميمونش برای کشور و ملتمان باشيم.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016