دوشنبه 10 اسفند 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

بسياری از مردم از احزاب مذهبی به تنگ آمده‌اند، گفت‌وگوی "دی‌تسايت" با علی الدباغ سخنگوی دولت عراق، برگردان از الاهه بقراط

روزنامه آلمانی «دی‌تسايت» ۲۳ فوريه ۱۰ به مناسبت انتخابات عراق که در هفتم ماه مارس برگزار می‌شود، گفتگويی با علی الدباغ سخنگوی دولت عراق انجام داده است. اين گفتگو با توجه به مقايسه شرايط ايران و عراق، چه پيش از انقلاب اسلامی و چه پس از آن در طول سی سال گذشته و هم چنين هفت سالی که اينک از حمله نظامی آمريکا به عراق می‌گذرد، و تغيير و تحولات ايران در اين مدت که همچنان سايه جنگ را بر فراز خود حفظ کرده است، برای خواننده ايرانی می‌تواند بسيار جالب باشد. بخشی از اين گفتگو را می‌خوانيد:
علی الدباغ که در سال ۱۹۵۵ در کربلا به دنيا آمده از چهار سال پيش سخنگوی دولت نوری المالکی نخست‌وزير عراق است. او در جوانی در سال ۱۹۷۷ از عراق گريخت و تا سال ۲۰۰۳ در دوبی، انگليس و کانادا زندگی کرد. پس از حمله آمريکا به عراق و سقوط صدام حسين، وی با درجه دکترا در علوم امور اداری به کشورش بازگشت. الدباغی نخست دو سال به عنوان سخنگوی آيت‌الله علی سيستانی به فعاليت اشتغال داشت و همزمان عضو مجلس مؤسسان عراق بود. وی که در سال ۲۰۰۵ به پارلمان عراق راه يافت در حال حاضر متأهل است و چهار فرزند در سنين شش تا چهارده سالگی دارد.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ديتسايت: روز يکشنبه هفتم ماه مارس عراقی‌ها به پای صندوق‌های رأی می‌روند تا يک پارلمان و دولت جديد انتخاب کنند. با توجه به چهار سال گذشته دولت نوری المالکی، بزرگترين موفقيت و همچنين ناکامی اين دولت را در چه می‌بينيد؟
الدباغ:
ما توانستيم کشور را از موقعيتی مشابه جنگ داخلی بيرون بکشيم. اين بزرگترين موفقيت ما بود. افراطيون و تروريست‌ها هر بار تلاش کردند به احساسات مذهبی و قومی دامن بزنند و کشور را به جان خود بيندازند. آنها در اين کار موفق نشدند.

و ناکامی‌های دولت چه بود؟
ما در تضمين امنيت و زيرساختارها و تأمين مردم به اندازه کافی پيش نرفته‌ايم. دليل‌اش ويژگی‌های ناسالم نظام سياسی ما است. تمامی وزرا از سوی احزاب دولتی معرفی می‌شوند ولی برخی از آنها تخصص و ظرفيت لازم را ندارند. از همين رو کار وزارتخانه‌های آنها به اندازه کافی مؤثر نبود. برای مثال يک تروريست سابق شده بود وزير فرهنگ! وی اکنون به خارج از کشور گريخته است. پس از گذشت شش ماه فهميديم که او خودسرانه اقدام به قتل کرده بود. ما يک قاتل در کابينه داشتيم! ولی وی از سوی حزب‌اش برای اين مقام معرفی شده بود. رسوايی‌های مشابه ديگری نيز در پارلمان وجود داشت: در مجلس نيز نماينده‌های زيادی جا خوش کرده بودند که آشکارا با القاعده در ارتباط بودند. سه تن از اين نمايندگان امروز از سوی پليس بين‌المللی تحت پيگرد هستند.

ولی بزرگترين نگرانی مردم، امنيت آنهاست.
وزارت کشور موقعيت بسيار مشکلی برای کار دارد. در آغاز فعاليت دولت ما، برای هر چهار پليس، تنها يک اسلحه وجود داشت! ما نيروهای انتظامی خود را اندک اندک بهبود بخشيديم و مسلح‌شان کرديم. کارشان نيز در مجموع خوب است. با اين همه هنوز واحدهايی وجود دارند که در آنها حقوق بشر زير پا نهاده می‌شود. بخشی از نيروهای پليس با گروه‌های شبه نظامی، جنايتکاران سازمان‌يافته و محافل قديمی حزب بعث ارتباط دارند. ما تا کنون شصت و پنج هزار نفر را از نيروهای انتظامی و امنيتی اخراج کرده‌ايم. با اين همه هنوز نتوانسته‌ايم از اين نظر همه مشکلات را حل کنيم. ما يک دمکراسی هستيم، اگرچه هنوز در مراحل اوليه‌اش قرار داريم. آلمان می‌تواند برای عراق يک سرمشق باشد. آلمان نيز پس از جنگ جهانی دوم تماما نابود شده بود. آلمان نيز ديوانه‌ای را در رأس خود داشت که کشور را به نابودی کشانده بود. با اين همه آلمان توانست تمامی مشکلات را پشت سر بنهد.

بسياری از سياستمداران احزاب اپوزيسيون دولت را سرزنش می‌کنند که قصد دارد در انتخابات دستکاری کند. به نظر شما اين انتخابات تا چه اندازه عادلانه خواهد بود؟
ما تلاش می‌کنيم از هرگونه دستکاری و تقلب در انتخابات تا جايی که امکان دارد جلوگيری کنيم. ولی نمی‌توانيم يک انتخابات کاملا عادلانه را در سر بپرورانيم چرا که نهادهای ما ضعيف هستند. ما برای روز انتخابات از رسانه‌ها و ناظران بين‌المللی دعوت کرده‌ايم. در عين حال رقابت شديدی بين احزاب وجود دارد. از همين رو همه همديگر را خيلی دقيق زير نظر دارند. همين سبب می‌شود که جلوی موارد غيرقانونی به طوری گرفته شود که نتواند بر انتخابات سايه بيندازد.

چرا نوری المالکی، نخست وزير عراق، پيشنهاد آمريکا را مبنی بر اينکه به همه نامزدها اجازه شرکت در انتخابات داده شود و بعد نسبت به پيشنيه آنان به عنوان اعضای حزب منحله بعث تحقيق به عمل آيد، رد کرد؟
آمريکايی‌ها بهتر است در اين جريان دخالت نکنند. اين موضوع اصلا به آنان مربوط نيست. اين مسئله داخلی عراق است. شايد آمريکايی‌ها هنوز درست نفهميده‌اند که حزب بعث برای بسياری از عراقی‌ها يک موضوع بسيار حساس است. بعلاوه، طبق قانون، اين نامزدها هستند که بايد درباره‌شان تحقيق به عمل آيد و نه کسانی که انتخاب شده‌اند. تازه، ما نمی‌توانيم مانع ورود کسی به پارلمان بشويم که با رأی مردم به نمايندگی از سوی آنها انتخاب شده است. اين موضوع بلافاصله به درگيری‌های شديد خواهد انجاميد. در آلمان هم با حزب نازی‌ها همينطور برخورد می‌کنند. هنوز پس از گذشت شصت سال از ديکتاتوری هيتلر، اگر کسی در آلمان صليب شکسته داشته باشد، مجازات می‌شود. ما بيش از سی سال تحت يک ديکتاتوری خشن رنج کشيديم. ما بهای سنگينی برای آن پرداختيم. ما می‌خواهيم که فقط و فقط در پارلمان، در مجلس قانونگذاری ما، برای مدت معينی اعضای حزب بعث جلوس نفرمايند. در قوه مجريه و نهاد رياست جمهوری افراد زيادی از حزب بعث وجود دارند و اين را پنهان نيز نمی‌کنند. در عين حال، عضويت در حزب بعث در کشور ما جنايت به شمار نمی‌رود. ولی ما می‌خواهيم و بايد دمکراسی جوان خود را از افرادی که کشور ما را به نابودی کشاندند، حفظ کنيم.

آيا احزاب مذهبی آرای خود را در عراق از دست می‌دهند؟
بسياری از مردم ديگر از هر چه حزب مذهبی است به تنگ آمده‌اند. آنچه تا کنون کمبودش احساس می‌شد، احزاب بزرگ و مستقل هستند که بتوانند به عنوان بديل به خدمت گرفته شوند. ما مردم ميانه‌رو و بردباری هستيم. مردم عراق خواهان يک حکومت مدنی و نه مذهبی هستند.

آيا موضع مردم در عراق بر ضد ايران خشن‌تر شده است؟
شيعيان عراق طور ديگری غير از ايرانيان فکر می‌کنند. ما معتقد نيستيم که يک روحانی عالی‌مقام می‌تواند در تمامی مسائل مربوط به حکومت و دين حرف آخر را بزند. اما ايران همسايه ديوار به ديوار ماست و ما نمی‌توانيم از آن فرار کنيم. ما مايل هستيم روابط خوبی با آن داشته باشيم ولی نمی‌خواهيم زير سايه آن قرار بگيريم. ما نمی‌خواهيم عليه آمريکا بجنگيم، فقط برای اينکه ايران با آمريکا سر جنگ دارد. ما نمی‌خواهيم با ايران مبارزه کنيم، فقط برای اينکه ديگر کشورهای عربی با ايران مسئله دارند.

و رابطه شما با سوريه چگونه است؟
سوری‌ها ثابت کردند که همسايگان جدی‌ای نيستند. دولت سوريه چشمانش را بست و اجازه داد تا صدها مجاهد از مرزهايش به عراق وارد شوند. سوريه ادعا می‌کند که مرزهايش با عراق قابل کنترل نيستند. ما هم جواب داديم پس بهتر است فرودگاه‌هايشان را بهتر کنترل کنند که همه تروريست‌ها از آنجا به عراق سفر می‌کنند. به آنها گفتيم چطور مرزهای غربی خود را با اسراييل خوب می‌توانيد کنترل کنيد ولی مرزهای شرقی‌تان را نمی‌توانيد؟!

اگر به دليل برنامه‌های اتمی، يک درگيری نظامی با ايران در گيرد، چه پيامدهايی برای عراق خواهد داشت؟
ما ميل نداريم بين دو جبهه قرار بگيريم. ما به هيچ وجه در يک حمله احتمالی بر ضد ايران شرکت نخواهيم کرد. ما به شدت مخالف چنين حمله‌ای هستيم. ما هم چنين به آمريکا اجازه نخواهيم داد از قلمرو عراق و يا حريم هوايی کشور ما برای حمله به ايران استفاده کند.

سه وظيفه‌ای که در پيش روی دولت آينده عراق قرار خواهد داشت، چيست؟
نخست، تضمين امنيت کشور. دوم، تأمين اجتماعی، بهداشتی و آموزش همگانی مردم. و سوم، بهبود روابط با کشورهای منطقه. ما با سوريه و عربستان سعودی مشکل داريم. ما با ايران و ترکيه و يا کويت مشکل داريم. ما اما ديگر تهديدی برای منطقه نيستيم. بلکه مناسبات خوب و ثبات می‌خواهيم. ما می‌توانيم نقشی مشابه آلمان پس از جنگ جهانی دوم، در منطقه به عهده بگيريم. نقشی که آلمان در شکل‌گيری اتحاديه اروپا داشت چرا که ما ظرفيت تبديل شدن به موتور اقتصادی منطقه را داريم.

امروز که به هفت سال گذشته پس از حمله نظامی آمريکا به عراق نگاه می‌کنيد، آيا جنگ و سال‌های خشونت و اين همه قربانی به سرنگون شدن صدام حسين می‌ارزيد؟
بله! در دوران صدام ما همه اميد خود را از دست داده بوديم. حالا اما دوباره اميدوار شده‌ايم. ما يک سرزمين ثروتمند هستيم با مردمی خوب و يک فرهنگ غنی و والا. ما در دوران صدام يک ايستگاه تلويزيونی داشتيم، امروز پنجاه تا فرستنده داريم. در آن دوران ما مانند قرون وسطا زندگی می‌کرديم. امروز آزادی بيان داريم. ولی امروز می‌توانست خيلی بهتر باشد اگر نخستين فرمانده اداری آمريکايی، پل برمر، آن همه اشتباهات فاجعه‌آميز مرتکب نمی‌شد. او ما را به يک تونل تاريک هدايت کرد. ولی ما مصمم هستيم تمامی مشکلات را از سر راه برداريم. ما می‌خواهيم برای فرزندانمان آينده‌ای بهتر از آنچه ما داشتيم، بنا کنيم.

------------------------------------------------------------------
منبع:
http://www.zeit.de/politik/ausland/2010-02/Irak-Al-Dabbagh


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016